عکس شماره 1
عکس شماره 2
عکس شماره 3
عکس شماره 6
شماره 10
شماره 22
شماره 25
شماره 26
در مجلس شورای اسلامی
برادر شهیدش محمد حسن حیدری
سخنرانی
در محضر استاد
شماره 9
شماره 11
شماره 13
شماره 15
شماره 16
اسناد ساواک
متن دستخط شهید و اسناد ساواک
شماره 15
در منزل مراجع - قم
مرحوم آیت الله علیمرادیان و شهید آیت الله حیدری پیشاپیش تظاهرات قبل از انقلاب - نهاوند( با تشکر از ارسال کننده عکس)
در جمع مردم صمیمی روستا
مرحوم استاد فخرالدین حجازی که بدعوت شهید به نهاوند آمد
در جمع اهالی نهاوند مرحوم حاج درویش و برادران مبارز و انقلابی حاج حسن و حاج والی عطائی
ایستادن در صف انتخابات اولین دوره مجلس در حسینیه جوان - نفر اول سمت راست رزمنده سرافراز سردار حاج رضا زرگری در عکس دیده می شود
عکس یادگاری باحاج رضا قربانی پسر عموی شهید حیدری
نفر اول سمت راست سعید حیدری (فرزند شهید)
تظاهرات نهاوند
در جمع نهاوندی ها و روستائیان باوفای نهاوند- مرحوم حاج اضغر معصومی و حاج باقر معصومی و تصویر حاج حسن هرمزی و شهید حسن حیدری در عکس دیده میشوند
حجت الاسلام والمسلمین موسوی خرم ابادی (داماد شهید حیدری)
محمد علي در سال یک هزار و سیصد و پانزده شمسی در شهر خون و قیام قم بدنیا آمد. ایشان در دوران كودكي قرآن كريم را نزد پدر آموخت و پس ازگذراندن مقطع ابتدايي در سن 12 سالگي وارد حوزه علميه قم شد.
وي با گذراندن دروس مقدماتي سطح فقه و اصول نزد آيت الله منتظري ،آيت الله مشكيني وآيت الله سلطاني، سپس به دروس خارج فقه و اصول پرداخت كه قسمتي از آنرا نزد آيت الله العظمي بروجردي وبخشي را از محضر آيت الله حاج سيدمحمد محقق داماد و قسمت اعظم آنرا نزد حضرت امام خميني(ره)فراگرفت ، به اتفاق شهيد حاج آقا مصطفي خميني نيز در درس شرح منظومه آيت الله شيخ محمدفكور يزدي حاضر ميشود. ضمناً بخشي از فلسفه ،اسفار و قسمت عظيمي از كتاب "شفا" را در محضر استاد علامه طباطبائي تلَمذ نمود ومدتي را هم در نجف اشرف به تحصيل اشتغال داشت. او همزمان ديپلم كامل متوسطه را دريافت و درس خارج را از محضر آيت الله حاج شيخ محمد علي اراكي و آيت الله حاج سيد محمد محقق داماد بهره ميبرد. علاقه شديد او به درس وبحث و تحقيق و مطالعه به حدي بود كه لحظه اي از كتاب و درس و بحث و تفحص غافل نبوده،نبوغ ذاتي و حافظه فوق العاده قوي او به حدي بود كه بنا به گفته كساني كه با ايشان هم دوره بوده اند : هرگاه عبارتي را دوبار مي خواند آن را از حفظ مي كرد؛ و چون داراي چنين استعدادي بود در زمره شاگردان ممتاز امام خميني و آيت الله بروجردي قرار گرفت و در اين ارتباط از آيت الله بروجردي يك دوره كتاب " وسائل الشيعه" كه در آن زمان ناياب و در توان خريد همه طلاب نبود جايزه گرفت.حجت الاسلام عباسي ساوجي يكي از دوستان شهيد مي گفت : ما انتظار مرجعيت از ايشان داشتيم. شهرت شهيد حيدري در حوزه علميهزبانزد همه فضلا بود ، در هر بحثي كه وارد مي شد آنچنان مسلّط بود كه هيچ نقطه ابهامي باقي نمي گذارد. ايشان در دوران تجرد، تحصيلات خود را از سال 1327 تا سال 1338 در حجره شماره 98 مدرسه فيضيه مركز نشر و دانش در ميان فقر مالي گذرانيد.
جهت مشاهده عکس بزرگتر اینجا را کلیک کنید
* آيت الله گرامي هم مباحث و دوست صميمي شهيد حيدري ميگويد:{" ما دوازده سال كتابها و دروس زيادي را با هم مباحثه كرديم،ايشان در دقت و ساده زيستي كم نظير بود و معلومات بالائي نسبت به فلسفه غرب و شرق داشت. بعد از دوازده سال ، حضرت امام(ره) يكسري از كارهاي (علمي) خود را به ما محول ميكرد، شهيد حيدري قبل از من هم با آيت الله جوادي آملي و حجت الاسلام سيد محمد
خامنهاي هم بحث بودند. شهيد حيدري كتاب شفا را هم نزد علامه طباطبائي ميخواند و در درسهاي تفسير قرآن او (تفسير الميزان) شركت كرد."}
گذشته از اطلاعات عميق ايشان از علوم و معارف اسلامي ، در زمينه مسائل جديد و مكاتب روز نيز يد طولائي داشت. در درس و بحث حوزه به تحصيل علوم جديد نيز پرداخت و زبان انگليسي را نزد شهيد مظلوم آيت الله دكتر بهشتي فرا گرفت و تسلط كامل داشت.
* شهيد حيدري به تدريس نيز اشتغال داشت و بسياري از فضلا و طلاب در محضر ايشان درس خوانده و كمال استفاده را نمودند.
كلاس درس معارف اسلامي در منزلش به صورت هفتگي داير و طلاب و فضلاي نهاوندي در اين بحثها شركت ميكردند،مباحثي چون جهاد ، امر به معروف و نهي از منكر،بردگي و ... همچنين مكاسب و كفايه را به آنان تدريس مي نمود.
* او به حق معلمي بود مهذَب،محققي بود وارسته، عالمي بود با عمل و ثمري بود از بركات حوزه علميه و فرزندي بود شايسته براي پدر.
* شهيد حيدري در سن سی سالگي به درجه اجتهاد ميرسد.شهيدآيت الله حيدري در سال چهل و نه شمسی اجازه اخذ وجوهات را از سوي حضرت امام خميني (ره) دريافت و نمايندگي امام به ايشان واگذار ميشود :ضمنا ايشان از حضرت آيت الله گلپايگاني و آيت الله خوانساري اجازه اخذوجوهات را نيز داشتند.
* شهيدآيت الله دكتر بهشتي در همان سالها از شهيد حيدري دعوت ميكند به كشور آلمان سفر كرده و سرپرستي امور ديني دانشجويان و مسلمانان مركز اسلامي هامبورگ را بر عهده بگيرد، گذرنامه و بليط هواپيما نيز دريافت مي كند ، اماشهيد حيدري با توجه به تقاضاي پدر از اين سفر منصرف ميشود.(لازم به ذكراست چند ماه بعد پدر گرامي ايشان وفات مي كنند).
* شهيد حيدري تابستانها با حضور در شهر نهاوند دروس حوزوي را براي طلاب تدريس ميكرد و مسائل اسلامي را در بين جوانان اشاعه ميداد.
* در واقعه خرداد سال چهل و دو شمسی و به دنبال دستگيري امام خميني (ره)مردم قم به تظاهرات پرداختندكه شهيد حيدري در بين تظاهر كنندگان سخنراني كرده و با حمله نيروهاي ساواكي براي دستگيري او توسط مردم و با لباس مبدل فراري داده ميشود. وي در طول سالهاي طولاني تبعيد حضرت امام خميني (ره)به عراق همراه ساير علما،بارها اعلاميه اعتراض آميز مي نويسند در تهيه و تنظيم ايناعلاميه ها و امضاء آن نقش فعالي را ايفا مي كند. (در كتاب بررسي و تحليل نهضت امام خميني،نوشته سيد حميد روحاني؛ تعداد زيادي از اين اعلاميه هاي افشاگرانه كه با امضاء طلاب و فضلاي حوزه علميه قم بوده است آورده شده است) در اين ايام بارها مورد تعقيب ، بازداشت و شكنجه قرار مي گيرد مدت شش ماه را نيز در زندان قزل قلعه مورد شكنجه قرار ميگيرد. ازاين دوران به بعد زندگي مخفي او وجنگ و گريزش با رژيم آغاز مي شود.
* همسر شهيد حيدري كه خود از سادات خسروشاهي بود ـ و همراه و همگام او در مبارزات، از شهيد ميگويد: "امام خميني آنروز ( منظور 15 خرداد) فرمود:
كاري نكنيد كه اين طلبه ها با نعلين شما را بيرون كنند. در همان روز شهيدحيدري رفت در حرم حضرت معصومه ع و سخنراني كرد و گفت : اي مردم مسلمان ! ، اگر خميني را از ميان شما برده اند ، مي دانيد معناي اين كار چيست ؟ يعني قرآن را برده اند ؛ اسلام و شرف و مذهب را از بين ما برده اند.
مردم دركوچه و بازار به هم ميگفتند شنيديد امام در فيضيه چه گفت. جواب اين بود كه بله شنيديم اگر خبر نداريد بدانيد كه داماد كرمانشاهي (منظور شهيد حيدري) در حرم به شاه فحش داده و افشاگري كرده ،الان دنبالش ميگردند. آنروز حيدري از راه رودخانه قم با لباس مبدل و عمامه مشكي به خانه آمد و مخفی شد ."
* ايشان در سال پنجاه و دو شمسی به دنبال در گذشت پدر و با تقاضاي مكرر مردم نهاوند به اين شهر مهاجرت ميكند تا به جاي پدر پرچمدار مبارزات مردم آن خطه باشد. شهيد حيدري شجاعت و ايستادگي در مقابل ظلم و زور را از پدر به ارث برده بود. بطوريكه در حادثه زلزله سال سی و هفت شمسی در نهاوند ، ايستادگي او در مقابل شاه خائن كه به نهاوند رفته بود به ظاهر براي سركشي زبانزد است از اين واقعه فصلنامه فرهنگان سال دوم (چاپ هشتاد) چنين نقل ميكند: "نقل از راويان،در همين جا بود كه طلبه ي جوان آقاي محمدعلي حيدري بناي جرّ و بحثي دو طرفه را با شاه گذاشت . و همان جا و بدون ترس و واهمه از او واطرافيانش،ناسيوناليزم به اصطلاح مثبت مورد ادعاي شاه را به باد انتقاد گرفت و شاه هم خيلي زودتراز آنچه انتظار ميرفت ، آن صحنه را ترك گفت ؛ گويا همين هم مقدمه ي تبعيد شهيد حيدري در چند وقت گرديد ."
* حجت الاسلام والمسلمين رجائي(داماد شهيد حيدري) نيز از آن واقعه چنين ميگويد: شهيد حيدري رو به شاه ملعون كرده و با شجاعت به او ميگويد :
شاه بايد بر قلبها حكومت كند نه با نشستن بر روي سر نيزه .! ( منظور اينكه تكيه بر سرنيزه دوام نخواهد داشت ، اشاره به حكومت شاه) كه در اين لحظه شاه خائن در پاسخ ميگويد: مگر اينطور نيست؟
* شهيد حيدري در شهرستان نهاوند با تأسيسصندوق قرض الحسنه، دارالايتام،كتابخانه عمومي و مراكز بهداشتي - روستايي،تحولزيادي در زندگي مردم ايجاد كردو ضمن آشنا ساختن مردم به ويژه جوانان با قيام 15 خرداد و افكار حضرت امام ، نقش مؤثري در تكوين انقلاب اسلامي در نهاوند ايفا كرد و از لحاظ مالي مبارزان غرب كشور را تغذيه مينمود، حتي هزينه اعزام مخفيانه تعدادي از جوانان براي حضور در فلسطين و لبنان را ميپرداخت و در همه اين مسائل ارتباط نزديكي با شهيد آيت الله قدوسي كه اصالتاً نهاوندي ، اما ساكن قم بود برقرار ساخته بود.
* شهيد حيدري با گروه انقلابي ابوذر كه به رهبري برادر مؤمن و انقلابي محمد طالبيان كه در گروه به او آقا معلم مي گفتند اداره مي شد قبل و بعد از انقلاب همكاري و از آنان حمايت مي كرد،(طالبيان كه ازمقلدين امام خميني و از مخالفين جدي حكومت پهلوي بود و بارها بزندان افتاده و شكنجه شده بود تحت حمايتهاي شهيد حيدري به مبارزه خود ادامه ميداد با آغاز جنگ تحميلي سالها با صداميان بعثي جنگيد و در يك عمليات برون مرزي و در تعقيب منافقيني كه به داخل نفوذ كرده بودند دستگير و مفقود الاثر شد.همرزمان شهيد اين گروه كه توسط شاه در سحرگاه 30 بهمن 1352 به اعدام محكوم و شهيد
شدند عبارتند از شهيدان عباد الله خدارحمي – ولي الله سيف – روح الله سيف – حجت الله عبدلي – ماشاء الله سيف – و بهمن منشط) .
* شهيد حيدري كه در طول اين سالها بارها از سوي ساواك ممنوع المنبر شده بود،با دعوت از شخصيتهاي انقلابي و خطباي نامي براي سخنراني در نهاوند و تحت حمايتشان آتش انقلاب را شعله ور ميساخت. دراين دوره با اقدام انقلابي و بجا شور انقلاب و امام در دلهاي مردم ادامه يافت ، برخي از شخصيتهائي كه با دعوت ايشان به نهاوند آمده اند و عموما در منزل خودشان و ديگر انقلابيون نهاوندي سكني ميگزيدند و يا بعضي پس از پايان سخنراني با لباس مبدل توسط مردم مخفيانه از دست ساواك فرار و شهر را ترك مي نمودند ،به شرح زير مي باشند: حجت الاسلام هادي غفاري - حجت الاسلام دكتر حسن روحاني – آيت الله محمدي ري شهري - حجت الاسلام استاد قرائتي - حجت الاسلام مصباح –حجت الاسلام موسوي خرم آبادي(داماد شهيد حيدري كه بارها همراه ايشان دستگير و
زنداني شد و اسناد ساواك ايشان نيز در كتاب سي ام ياران امام منتشر شده است)آيت الله طاهري خرم آبادي - آيت الله محمد مومن – حجت الاسلام شيرازي - حجت الاسلام فاكرخراساني- حجت الاسلام فلاح يزدي - حجت الاسلام موحدي قمي - مرحوم آيت الله محي الدين فاضل هرندي - حجت الاسلام جعفري گيلاني - حجت الاسلام جعفر شجوني - حجت الاسلام فلاح – شهيد آيت الله رباني املشي - مرحوم حجت الاسلام شيخ محمد تقي فلسفي – مرحوم آيت الله صادق خلخالي - حجت الاسلام شاهرخي - حجت الاسلام صالحي - آيت الله هاشمي رفسنجاني – مرحوم استاد فخرالدين حجازي(بعد از انقلاب ) و . . .
روز بعد از یکی از مراسم سخنرانیهای انقلابی ،مأموران رژيم شاه به خانه شهيد حيدري ريخته و او را به همراه حجت الاسلام احمد زمانيان كه ايشان نيز از همرزمان شهيد حيدري بوده و نقش به سزائي در مبارزات آن خطه داشته اند به شهر بابك در استان كرمان و چابهار تبعيد ميكنند، اما او با ورود به اين شهر با تشكيل جلسات خصوصي و عمومي،حركت انقلابي را در آنجا تقويت ميكند و گاهي اوقات با لباس مبدل و مخفيانه به شهر سيرجان در نزديكي شهر بابك رفته و در محافل انقلابيون سيرجان سخنراني مينمايد.در اين زمان با صدور اعلاميه و بيانيه و از طريق تلفن رهبري و هدايت مبارزات نهاوند را نيزدنبال ميكند.
جهت مشاهده عکس نماز جماعت در خیابان مقابل مسجد جوانان نهاوند اینجا را کلیک کنید مامورین که مسجد را تعطیل کردند شهید در مقابل مسجد و در خیابان نماز جماعت برگزار میکرد.
* در دوره نخست وزيري شريف امامي،رژيم پهلوي براي فريب مردم دستور آزادي زندانيان سياسي را صادر ميكند و به اين ترتيب شهيد حيدري به نهاوند باز ميگردد و مورد استقبال بي نظير مردم قرار ميگيرد به شكلي كه مسير ورودي شهر نهاوند تا فيروزان ، مملو از ماشين و جمعيت استقبال كننده ميگردد. شهيد حيدري با استقرار در نهاوند همراه با علماي ساير شهرها همچون شهيد آيت
الله مدني در همدان ، شهيد آيت الله قدوسي (كه ايشان نيز يكي از علما و مبارزين نهاوندي هستند كه توسط منافقين كوردل به شهادت مي رسند) و همراه با مردم انقلابي و خميني خواه نهاوند كه ذكر نام اين مبارزين وسرگذشت مبارزات آنان نياز به كتابي مفصل دارد، بشدت به مبارزه خود با رژيم ميافزايد و حتي در اعتراض به محاصره منزل حضرت امام(ره)،توسط رژيم عراق همگام با ساير روحانيون ، عليه دولت عراق بيانيه صادر ميكنند.و خطاب به رئيس جمهور عراق احمد حسن البكر تلگراف ارسال مينمايد.
در این سال شهید حیدری سفری به لبنان ميرود و پس از تحويل كمكهاي نقدي امام خميني (ره) به امام موسي صدر رهبر شيعيان لبنان و ابلاغ پيام امام و بحث و تبادل نظر با ايشان از طريق كشور عربستان پس از زيارت خانه خدا به ايران باز ميگردد كه بلافاصله توسط رژيم دستگير و به زندان مي
افتد .
* فرزند شهيد خاطره خود را چنين بازگو ميكند : پس از اين كه بابا از سفر آمد شب بود ، يك ساك مشكي رنگ همراهش بود ، ما چشم براهش بوديم و نگران و منظر سوغاتي . هنوز درب ساك را باز نكرده بود تا سوغاتيهايمان را كه شامل يك جعبه دوربين چشمي عكسهائي از مكه و مدينه ، قرآن چاپ بيروت ، مقداري لباس( و يك راديو با موج كوتاه و گيرندگي قوي كه براي خودش آورده بود تا راديو عراق ، و بي بي سي را گوش كند) ، خلاصه . . سوغاتيهايمان را در بغل گرفته بوديم . بسوي بابا دويديم تا او را ببوسيم ، كه . .ناگهان زنگ در بصدا درآمد . مأمورين تا دندان مسلح به منزل ريختند و در ميان گريه و زاري و فريادمان او را با خود بردند. !
* با هدايت شهيد حيدري ، جوانان انقلابي نهاوند براي اولين بار در كشور، مجسمه شاه را از ميدان پهلوي در مركزشهر پايين كشيدند كه اين حادثه رژيم شاه را به شدت عصباني كرد.
* شهيد حيدري در طول اقامت خود در نهاوند،گذشته از رهبري مبارزات سياسي ، ارشاد ، تبليغ و ترويج اسلام ، گامهاي مثبتي در زمينه هاي اجتماعي و عمراني برداشت كه نمونه هائي از آن عبارتند از:
1-تاسيس موسسه قرض الحسنه صندوق پس انداز قائم(عج)،براي كمك به مستضعفين و دادن وام بدون بهره به آنان و مبارزه عليه رباخواران در اين شهرستان.
2- تاسيس دارالايتام و كمك به بي سرپرستان.
3- تأسيس كتابخانه عمومي در حسينيهجوانان نهاوند كه باعث گرديد تا جوانان به سوي مسائل ديني و مذهبي گرايش يابند.
4- احداث و بازسازي بيش از پنجاه مسجد و حمامدر روستاهاي شهرستان نهاوند.
5- ايجاد یکكتابفروشي و مركزنشر به نام" ارشاد"در نهاوند كه يكي از مراكز مهم سياسي و تصميم گير در باره فعاليتهاي انقلابي در نهاوند بود . در اين كتابفروشي،كتابهاي مذهبي و انقلابي كه انتشار آن ممنوع بود (رساله حضرت امام خميني، كتابهاي استاد شهيد علامه مطهري ،كتابها و نوار دكتر علي شريعتي و...) توزيع ميشد.همچنين نوارسخنراني هاي و اعلاميه هاي مبارزين در آن جا تكثير و به شهرهاي ديگر ارسال ميشد.
6- دعوت از روحانيون مجاهد و پيرو امام خميني براي سخنراني درنهاوند.
* با پيروزي انقلاب اسلامي در بیست و دو بهمن سال پنجاه و هفت و باز شدن مخازن پادگان ها مقدار زيادي اسلحه به دست مردم افتاد ،شهيد حيدري براي جلوگيري از بين ظمي با مديريت صحيح اسلحهها را از بين مردم جمع آوري كرد و به افراد مورد اعتماد سپرد. وي تا چند ماه پس از پيروزي انقلاب اداره همه امور شهر را
بر عهده داشت و ضمن صدور دستگيري مأموران ساواك به مشكلات همه مردم رسيدگي ميكرد. امام خميني (ره) در مرداد سال پنجاه و هشت ، شهيد حيدري را به عنوان امام جمعه نهاوند انتخاب كرد و اولين نمازجمعه با حضور دهها هزار نفري و پرشور مردم در روز قدس همان سال به امامت اين شهيد درنهاوندشد.
* با تحكيم پايههاي انقلاب اسلامي و برگزاري انتخابات مجلس شوراي اسلامي درتاريخ 24 اسفند سال 1358،شهيد حيدري با رأي قاطع مردم به عنوان اولين نماينده مردم نهاوند به مجلس شوراي اسلامي راه يافت و در كميسيون قضايي مجلس مشغول به كار و منشأ اثر بسياري شد.
* سرانجام شهيد محمد علي حيدري پس از عمري مجاهده در شامگاه 7 تير ماه سال یکهزار و سیصد و شصت شمسی به همراه سيدالشهدا انقلاب شهيد آيت الله دكتر بهشتي و هفتاد و دو يار صديق امام در انفجار ساختمان مركزي حزب جمهوري اسلامي توسط منافقين كوردل به شهادت رسد.
* برگه دعوتنامه برای جلسه شب حادثه موجود است
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جريده عالم دوام ما
(حافظ)
تربت پدر حسینیه جوانان(شهید حیدری)
* پيكر پاك و مطهر شهيد آيت الله حيدري پس از تشييع در تهران بنا به فرمان امام خميني به نهاوند انتقال داده شد و بعد از تشييع باشكوه و بي نظير مردم انقلابي در جوار مرقد پدر بزرگوارش در حسينيه جوانان ( حسينيه شهيد حيدري) به خاك سپرده شد.
دیدگاهها