تازه های سایت

کد مطلب: 8461
27. اسفند 1391 - 7:29
پیامک‌هایی با موضوع دکتر علی شریعتی که در دو سال اخیر در درون موبایل‌ها دست به دست شده، بارها محل بحث بوده است.

 

به گزارش پایگاه خبری گرو ، به نقل از جهان، گروهی معتقدند که این پیامک‌ها برای تخرب افکار و اندیشه‌های وی ایجاد شده و از این موبایل به موبایل دیگر منتقل می‌شوند.دوستداران دکتر شریعتی اصرار دارند که با این روند و ادامه این پیامک‌ها جایگاه وی در جامعه مخدوش خواهد شد.

گروهی دیگر نیز بر این باورند که این پیامک‌ها از سوی یک جریان خاص برای زنده نگاه داشتن اندیشه‌ها منتشر می‌شوند. آرای وی به این شکل در آمده‌اند و به تلفن‌های همراه پیامک می‌شوند و تلاش دارند تا افکار وی را احیا کنند.

تاکنون هیچ یک از این دو گروه نتوانسته‌اند پاسخی متقن و به دور از حدس و گمان برای انتشار این پیامک‌ها پیدا کنند. اما سوسن شریعتی(مزینانی) در مصاحبه با یکی از مجلات به پاسخ درباره ماهیت این پیامک‌ها و چرایی انتشار آنها پرداخته است. وی معتقد است که جامعه‌ای که هیچ وقت نتوانسته شفاف نقد کند، در پس پرده مانده و در نتیجه متوسل شده است به زبان دو پهلوی طنز. در ادامه بخش‌هایی از مصاحبه سوسن شریعتی با مجله خط خطی می‌آید:

اولین پیامک طنز علی شریعتی

اولین پیامک طنزی که به دست من رسید این بود: هر چی جمله خفنه مال منه!... دکتر علی شریعتی. بعد این تبدیل شد به موج. البته در این مدت شغل جدیدی هم برای ما درست شد و آن پاسخ به سوالاتی در باب صحت و سقم این جملات بود.

واکنش خانواده شریعتی: مادرم از برخی از این پیامک‌ها شاکی می‌شود

همگی خندیده‌اند. انصافا در بعضی از این پیامک‌ها ذوق‌ورزی دیده می‌شود. شده است مادرم شاکی شود که: چه بی‌تربیت یا چه لوس. موفق‌ترین این جوک‌ها، آنهایی است که شریعتی را در یک موقعیت یا در روزمرگی قرار می‌دهد و می‌نشاند: شریعتی در حال جریمه شدن، در حال بازگشت از خانه، در حال خیار خوردن، در سفر تایلند و...

این پیامک‌ها از ذهن دولتی‌ها بعید است

شاید تا وقتی این جملات پیامکی شد و آن هم انبوه و آن هم در وضعیتی که می‌دانید، پیامک‌ها قابل کنترل است، این سوال مشروع پیش می‌آید که «نکند» و «ای بسا» و مثلا « از کجا معلوم»؛ در همان ادامه سنت «تئوری توطئه». صرفا در حد سوال، بدون اینکه کسی متهم این ماجرا باشد. ولی خب بعضی پیامک‌ها هم آنقدر رندانه و ظریف است که از ذهن دولتی بعید است!

طنز در جوامع بسته برای نقد قدرت به کار می‌رود

طنز ابزار ممکنی است جهت تخریب یا انتقام‌گیری. شریعتی در یادداشتی درباره طنز به نام «عبرتی و حکایتی» در رابطه با روزنامه توفیق به کاربرد اجتماعی و سیاسی طنز در جوامع بسته اشاره می‌کند، وسیله‌ای برای نقد قدرت یا هر گونه اتوریته. یک بستر تاریخی برای ذهن ایرانی نیز قائل می‌شود، جامعه‌ای که هیچ وقت نتوانسته شفاف نقد کند، در پس پرده مانده و در نتیجه متوسل شده است به زبان دو پهلوی طنز.

چرا شریعتی؟ اگر ناراحت هم باشیم نمی توانیم کاری کنیم

چرا شریعتی؟ شکی نیست که شریعتی یکی از موثرترین روشنفکرانی است که هوس جایی دیگر، جوری دیگر را بر دل‌ها انداخت و ما را خواهان و امیدورار به امکان تغییر داد. اندیشه‌ای بود منتقد وضع موجود و امیدوار به یک بایدی که نیست. امروز، سرخوردگی از واقعیت ما را به همه وعده دهندگان و امید بخشان بدبین می‌کند: «پیامبر دروغین امید»! نوعی واکنش است و الزاما در این واکنش تاریخی مطرح نیست.

تاریخ ماجرا نشان از واقعیت دیگری دارد و آن اینکه شریعتی یک «مغضوب علیه» قدیمی بوده است و در حال حاضر هم هیچ اجماعی بر سر او در قدرت نیست. نسل جدید خود را قربانی یک موقعیت می‌داند و به دنبال مسبب است. چه کسی در دسترس‌تر از شریعتی؟ این وسط نسل امثال من دلخور هم که باشیم تا بیاییم پیامک بزنیم و...خیلی طول می‌کشد...

شریعتی در تبلیغات کت و شلوار و پوستر انتخاباتی مجلس هفتم

شریعتی فقط منبع جوک نیست. او همچون نوعی تفکر همچنان منبع و موضوع بحث‌ها، نقدها و نظرهای بسیاری است. در دانشگاه‌ها، در حوزه عمومی، در خارج از مرزها موضوع جدل‌ها نظری و نقدهای فکری و اجتماعی بسیاری است. آثار او دارد به زبان‌ها خارجی ترجمه می‌شود.... آثار شریعتی همچنان پر فروش است حتی بدل شده است به نوعی کالا(کارت پستال، سفال، آثار خطاطی، فرش بافت و ...) حتی تبلیغ کت و شلوار دامادی! من حتی در پوستر تبلیغاتی یک کاندیدای مجلس(مجلس هفتم بود گویا) دیدم ضمن تبریک سنت ولنتاین و دو قلب متداخل، جمله معروف شریعتی که « خدایا به آن کس که دوستش می‌داری بیاموز که دوست داشتن از عشق برتر است»را هم گذاشته بود روی برگه.

بامزه‌ترین پیامک شریعتی چه بوده است؟ با دنیای مجازی مانوس نیستم

«هی کچل. آهسته‌تر. آخرش ما رو به کشتن می‌دی». (شریعتی ترک موتور دکتر چمران!)... تا به حال پیامک‌های شریعتی را برای کسی نفرستاده‌ام به این دلیل که اصلا تا همین چندی پیش حتی فووارد کردن را بلد نبودم. تلفن باز هم نیستم با دنیای مجازی هم از اساس میانه‌ای ندارم.

پنچرگیری «تشیع علوی» در خیابان شریعتی

راه رفتن در خیابان شریعتی فانتزی ذهنی برایم ایجاد می‌کند: تقاطع‌ها، اینکه خیابان‌های زیادی به آن ختم می‌شود یا از آن منشعب می‌شود، ترافیکش سرسام آور است، شمال را به جنوب وصل می‌کند، اسامی مغازه‌ها: موبایل شریعتی، ساندویچی شریعتی. در آغاز انقلاب حتی یادم می‌آید یک مغازه تعمیرات ماشین را با این اسم دیدم؛ «پنچرگیری تشیع علوی». کنجکاو شدم دیدم صاحب مغازه دوستدار شریعتی است.... مطمئنم اگر خود دکتر زنده بود اسباب کلی خنده می‌شد.

دیدگاه شما