تازه های سایت

کد مطلب: 5905
29. آذر 1391 - 16:57
دادگاه عبدالله نوري در روز شنبه 8 آبان 1378 به صورت علني و در حضور هيئت منصفه آغاز شد. جلسات دادگاه نوري كه شش جلسه ادامه داشت و نوري با آزادي تمام در آنها به دفاعيات خود پرداخت، سندي محكم و گويا بر انحراف نوري از مسير انقلاب و افكار و ايده هاي ناب امام خميني در موضوعات مختلف بود.

به گزارش پایگاه خبری گرو به نقل از نافع ، وي در اين دادگاه با دفاع از مواضع سابق خود كه در روزنامه خرداد منعكس مي گرديد، به دفاع جانانه از نهضت غير قانوني آزادي، تشكيك در نامه امام خميني در خصوص عدم مشروعيت اين نهضت، حمايت سياسي قاطع از آقاي منتظري و تشكيك در نامه معروف 6/1/13۶8 پرداخت. اظهار تأسف نوري در عدم شناسايي رژيم اشغالگر قدس از سوي جمهوري اسلامي و ترغيب به شناسايي و نيز موضوع رابطه با آمريكا و نكوهش مسؤولين سياست خارجي به خاطر امتناع از مذاكره با آمريكا، از ديگر موضوعاتي بود كه حيرت همگان را برانگيخت. نوري با غير قانوني خواندن دادگاه ويژه روحانيت (كه با حكم بنيان گذار جمهوري اسلامي فعاليت مي كرد) و نيز در پيش گرفتن مشي گستاخانه و هتاكانه نسبت به اصل اين دادگاه و تصميمات آن پرده اي ديگر از تقابل با انديشه هاي فقهي و حكومتي امام را به نمايش گذاشت.

دادگاه ويژه روحانيت، بالاخره پس از شش جلسه و استماع آخرين دفاعيات متهم كه با حضور هيئت منصفه تشكيل شده بود، با ذكر مستندات قانوني بر موارد اتهامي ذيل در خصوص متهم صحّه گذاشت:

.1 اهانت به احكام نوراني اسلام و مقدسات مذهبي.
.2 اهانت به بنيان گذار جمهوري اسلامي حضرت امام از طريق بدعت گذار معرفي كردن معظم له و استعمال كلمات و عبارات موهن و مقابله با برخي از نظرات و ديدگاه هاي اصولي حضرت امام.
.3 افترا و نشر اكاذيب به منظور اضرار به غير يا تشويش اذهان عمومي.
.4 فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي.

محاكمه نوري و محكوميت وي به پنج سال حبس و پنج سال محروميت از فعاليت هاي مطبوعاتي، بازتاب بسيار وسيعي در محافل سياسي داخل و خارج كشور داشت. فضاي كشور نيز كه در آستانه انتخابات مجلس ششم قرار داشت، به شدت تحت تأثير اين محاكمه قرار گرفته بود. جنجال سياسي عجيبي به پا خاست و رسانه هاي غربي نيز با انعكاس اخبار مربوطه به دادگاه و بزرگ نمايي اتفاقات ايران و ارائه تحليل هاي گوناگون، پيوسته به هيجانات سياسي در ايران دامن مي زدند.

حمايت بي سابقه رسانه هاي غربي از مواضع نوري

عبدالله نوري كه روزگاري به دليل پيروي از امام خميني و رهبري انقلاب، از نگاه رسانه هاي بيگانه مستحق هرگونه توهين و دشنام بود، به يكباره به يك قهرمان درخور تجليل و ستايش تبديل شد. او خود يك زماني در جمع همكاران خويش از اين كه روزي خدايي ناخواسته به عامل رسانه هاي بيگانه بدل شود به شدت بيمناك بود:
«. . . يك وقت جوري نشود كه ببينيم كه حرف هاي راديوهاي بيگانه با حرف هاي ما جور دربيايد من بالاتر از اين بيان مي كنم كه نكند راديوهاي بيگانه را ما تغذيه كنيم و آنها نطق ما را بگذارند، نوشته ها و مصاحبه هاي ما را بگذارند و بخوانند. . . ».
اما صد افسوس كه آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت. او اكنون مردي است كه «سمبل آزادي خواهي و نوگرايي نسل جديد» لقب گرفته است. نوگرايي كه هيچ خط قرمزي را براي حركت اصلاحي خويش برنمي تابيد.
نوري از نگاه اين رسانه ها ديگر يك روحاني انقلابي پيرو امام نبود، بلكه از او همواره به عنوان يك شورشي قهرمان در مقابل انقلاب و امام و آرمان هاي وي ياد مي شد.
روزنامه «نيويورك تايمز» از نوري به عنوان «مارتين لوتر انقلاب ايران» و اصلاح گر ديني ياد مي كرد.

روزنامه الشرق الاوسط از نوري به عنوان شخصيتي كه راه را براي پايان دادن «خمينيسم» هموار كرده است نام مي برد. و همين روزنامه (چاپ بيروت) چند روز بعد، عبدالله نوري را «بوريس يلتسين» ايران خواند كه مي تواند سوت پايان حاكميت جمهوري اسلامي ايران را به صدا درآورد. همچنان كه يلتسين فروپاشي اتحاد جماهير شوروي رااعلام كرد.

روزنامه گلوب اندميل (كانادا) در تجليل از نوري نوشت: «نوري اولين روحاني ايراني بود كه گفت: اگر فلسطيني ها خواستار صلح با اسرائيل هستند ما كه هستيم كه به دنبال جنگ باشيم»
روزنامه «سالزبورگر ناخريشتن» اتريش با اشاره به دفاعيات نوري در دادگاه نوشت: «نوري بر مقدس ترين تابوهاي جمهوري اسلامي انگشت نهاد. او مشروعيت دادگاه روحانيت را انكار كرد و بدين ترتيب جسارتي كرد كه تا پيش از آن، شجاع ترين اصلاح طلبان هم نكرده بودند. او ميراث خميني را كه اين دادگاه را خارج از قانون اساسي تأسيس كرده بود، زير سؤال برد».

واكنش گروه هاي فشار به محاكمه عبدالله نوري

اصلاح طلبان براي آزادي عبدالله نوري كميته اي را تحت عنوان «همبستگي ملي براي آزادي نوري» تشكيل دادند تا بتوانند در كنار اعتراضات عمومي، فشارهاي قانوني را براي آزادي وي ترتيب دهند. اين كميته متشكل از تمام سازمان ها، احزاب، نهادها و تشكل هاي سياسي بود كه به محكوميت عبدالله نوري اعتراض داشتند.
گام بعدي اصلاح طلبان، ايجاد تجمع هاي اعتراض آميز و فشار براي عقب نشيني قوه قضائيه بود كه البته از مدت ها پيش از سوي رسانه هاي بيگانه تبليغ و ترويج مي شد. روزنامه «اينديپندنت» چاپ لندن، با ارائه تحليلي از دادگاه عبدالله نوري، محكوميت وي از سوي دادگاه ويژه روحانيت را عاملي براي شدت يافتن جنگ بين جناح هاي سياسي در ايران تفسير كردند.
روزنامه «نيويورك تايمز» نيز نوشت: «زنداني شدن عبدالله نوري مي تواند به شورش هايي نظير شورش هاي دوران انقلاب منجر شود. شورش هايي كه سقوط حكومت سلطنتي را به دنبال داشت. »

تحريك شديد كشورهاي غربي و سازمان هاي بين المللي

در پي اين تحريكات و فعال شدن جنبش دانشجويي، بويژه دفتر تحكيم وحدت و نيز شكل گيري هسته هاي شورش در دانشگاه ها، اتحاديه اروپا و برخي از سازمان هاي جهاني نيز در حمايت از نوري از خود واكنش هاي تندي نشان دادند.
سازمان نظارت بر حقوق بشر مستقر در نيويورك، با ارسال نامه اي به رهبري معظم انقلاب، ضمن غيرمنصفانه خواندن اين دادگاه، آن را مغاير با ماده 19 كنوانسيون بين المللي حقوق مدني و سياسي - كه ايران نيز از امضاكنندگان آن است - خواند و خواستار آزادي سريع عبدالله نوري شد.
سه روز بعد، سازمان عفو بين الملل نيز با انتشار بيانيه اي، ضمن غيرقانوني خواندن دادگاه ويژه روحانيت، محاكمه عبدالله نوري و رأي صادره از سوي اين دادگاه را به شدت محكوم كرده و خواستار آزادي فوري و بي قيد و شرط نوري شد.
اتحاديه اروپا نيز در واكنش به دستگيري و محاكمه گروهي از اصلاح طلبان از جمله عبدالله نوري و محسن كديور كه پيش از وي از سوي دادگاه ويژه روحانيت محاكمه و محكوم گرديده بود، گسترش هر گونه روابط و ارتقاي مناسبات تجاري اتحاديه اروپا را منوط به بهبود حقوق بشر نمود. اين اتحاديه اعلام كرد كه اعضاي اتحاديه مي خواهند قبل از تعيين روابط با تهران، شاهد موارد بيشتري از اصلاحات و بهبود وضعيت حقوق بشر در ايران باشند. با توجه به اين مواضع بايد حمايت هاي گسترده و هماهنگ سازمان هاي بين المللي و كشورهاي غربي از نوري را يكي از مهم ترين سرفصل هاي زندگي اين انقلابي پشيمان و از اتفاقات غير قابل انتظار اين رويداد به شمار آورد.

عبدالله نوري از نگاه رهبر معظم انقلاب

مقام معظم رهبري در واكنش به اظهارات و مواضع تأسف بار عبدالله نوري، او را انساني فريب خورده و قابل ترحّم خواند و در تبيين ماهيت دشمن اصلي ملت ايران فرمودند: «جبهه دشمن، غير از آن آدم غافلي است كه خودي هم هست، منتها بيچاره دچار غفلت و اشتباه و فريب مي شود.

بر اثر حادثه اي عقده و كينه اي پيدا مي كند و در مقابل نظام مي ايستد؛ در مقابل سخن حق مي ايستد؛ در مقابل امام و راه امام مي ايستد. اين، آن دشمن اصلي نيست؛ اين يك آدم فريب خورده است؛ اين يك آدم قابل ترحّم است! دشمن اصلي كسي است كه پشت سر اين قرار مي گيرد، اما خودش را نشان نمي دهد؛ در داخل كشور خودش را نشان نمي دهد؛ در خارج كشور چرا؛ در جبهه جهاني، در جبهه بين المللي، به عنوان يك عضو وفادار سازمان جاسوسي سياي آمريكا يا موساد صهيونيست ها چرا؛ كاملا چهره او آشكار است؛ حرف هم مي زند؛ حقايق را هم مي گويد؛ انگيزه هايي را هم كه او براي مبارزه با اسلام و مسلمين دارد، بيان مي كند؛ اما آن دنباله او كه داخل كشور است، خود را دم چك اقتدار حكومت قرار نمي دهد. مي داند كه اين حكومت، حكومت مقتدري است؛ حكومتي است كه متكي به آرأ مردم است؛ متكي به محبت مردم است؛ متكي به ايمان مردم است؛ از اين حكومت مي ترسند و خودشان را جلو نمي دهند. حرفشان را با يك واسطه، با دو واسطه، با سه واسطه از زبان آدم هاي غافل مي زنند. يك وقت مي بينيد طرف، يك روحاني است؛ اما غافل و فريب خورده و بي خبر؛ يا يك دانشجوست؛ اما اسير احساسات شده و نينديشيده؛ يا يك فرد معمولي حتي انقلابي است؛ اما زمان را نشناخته، دشمن را نشناخته يا احياناً دچار عقده و كينه اي شده است. حرف از زبان اين فرد خارج مي شود؛ اما اين بيچاره حرف خودش نيست؛ حرف دشمن است. »

مقام معظم رهبري، ضمن تبيين اهداف دشمن در حمايت گسترده از عبدالله نوري، ورود وي به اردوگاه دشمن و اظهارات دشمن پسند وي را، غم بزرگ خود خواندند و فرمودند: «غصه هايي هم هست. من اصلا نمي خواهم غصه ها و غم ها را مطرح بكنم. بحمدالله غمگسار داريم. خداي متعال و اولياي او بهترين غمگسارند. در همه مراحل زندگي اين طور بوده است. امروز هم، همان طور است. اما اگر من فقط بخواهم يك اشاره بكنم، غم بزرگ اين است كه بعضي عناصري كه هيچ سودي در سلطه آمريكا بر اين كشور ندارند، از روي غفلت و اشتباه و ضعف ها و عقده ها، براي سلطه آمريكا بر اين كشور تلاش مي كنند!

البته اشخاص مختلفند. بعضي ها عقده اي دارند؛ بعضي ها كينه اي دارند؛ بعضي ها گله اي از كسي دارند؛ براي خاطر دستمالي، قيصريه را آتش مي زنند. براي خاطر يك دشمني و يك كينه شخصي و يك محروميت از فلان مسئوليت كه مايل بوده به او بدهند و مثلا نشده، براي خاطر يك اشتباه در فهم، مي بينيد كه حرفي مي زنند، اقدامي مي كنند، موضعي مي گيرند و كاري مي كنند كه به ضرر تمام مي شود و در خدمت دشمن قرار مي گيرند! بدانيد اين راديوهاي بيگانه با ميليون ها دلار صرف و خرج راه مي افتد. اينها هدف دارند از اين كه اين تبليغات را مي كنند. مي خواهند افكار عمومي كشورهاي مخاطب خودشان را تحت تأثير قرار بدهند. بيخودي كه نمي آيند از شخصي، از حرفي، از جرياني اين طور دفاع بكنند! هر آدم عاقلي تا ديد دشمن دارد برايش كف مي زند، بايد به فكر فرو برود و بگويد من چه غلطي كردم؛ من چه كار كردم كه دشمن دارد براي من كف مي زند. بايد به خود بيايد. اين مايه غصه است كه بعضي از كف زدن دشمن خوششان مي آيد! اگر گل زن مهاجم ما در ميدان فوتبال، اشتباهاً به دروازه خودش گل بزند، چه كسي در آن ميدان كف خواهد زد؟ طرفداران تيم مقابل و مخالف. حالا شما وقتي كه مي بيني دشمن دارد برايت كف مي زند، بايد بفهمي كه به دروازه خودي گل زده اي! ببين چرا زدي؟ ببين چرا كردي؟ ببين چه اشتباهي كرده اي؟ ببين مشكلت كجاست؟ بگرد مشكل خودت را پيدا كن و توبه كن.

دیدگاه شما