سال ۹۲ سال حماسه است در ابعاد سیاسی و اقتصادی اما گویا برخی فراموش کرده اند که حماسه با اندیشه و ایمان اتفاق می افتد نه با ولخرجی های آنچنانی.
این روزها که تنور انتخابات کم کم گرم می شود برخی با هیزمهای خیس به استقبالش رفته اند که جز دود چیزی دیگری ندارد که آنهم به چشم پیشرفت شهر خواهد رفت.چیزی که این روزها نمود دارد سعی در خیر نشان دادن خود به مردم می باشد.آموزه های دینی ما به ویژه تبعیت از مولای مهر و سخا بر انفال مال و کمک به مستضعفان در خفا تاکید می کند که شأن وشخصیت درماندگان حفظ شود اما اینجا برجی جار میزنند که خیر هستند یکی تراول ۵۰ هزارتومانی خیر می کند و دیگری به اسم جشن میلاد حضرت زهرا.س. در تالارخسروی شام می دهد و دیگری…
چرا در این سالها خبری از اینها نبود. اگر کسی کار نیکی انجام می دهد رابطه عاشقانه او با معبود هستی است وچه نیاز به جار زدن؟ متأسفانه آنچه آزار می دهد این اقدامات نتیجه معکوس دارد چراکه اغلب به اتفاق مدعوین به این جلسات و پذیرایی ها از کسانی می باشد که به اصطلاح دستشان به دهنشان میرسد این را می شود از مدل ماشینهای که بیرون مراسم پارک می کنند فهمید وکسی نیست احوال قشر آسیب پذیر را بپرسد.
بیایید سال حماسه سیاسی را با این اقدامات تلخ نکنیم که نه به صلاح شهراست ونه می شود بدان افتخارکرد که سرباز النقلاب هستیم وگوش به فرمان مقام معظم رهبری
به فکر بی بی خاتون باشیم چشمهایش آب مروارید سیاه آورده است و به زودی کور خواهد شد و محتاج ۸۰۰هزارتومان هزینه جراحی است که تنها نیمی از این مبلغ جمع شده است و به لطف عزیزی در خانه اش زندگی می کند و چیزی به اسم تلوزیون و یخچال ندارد واز او که می پرسم در انتخابات شرکت می کنی لبخند میزند و میگوید : وظیفه است
مباد از این وظیفه به سمت حب ریاست حرکت کنیم
دیدگاه شما