اكنون دكتر عارف به عنوان برجستهترين عنصر جريان اصلاحطلب در ميدان رقابتهاست، اما چرا چنگي به دل اصلاحطلبان نميزند. چرا نسبت به او از درون جناح بيمهري ميشود؟ آيا نگران هستند كه وي در قد و قواره رياست جمهوري در نظام نيست؟ قطعاً اينگونه نيست چراكه از نگاه اصلاحطلبان خصوصاً خاتمي، رياست جمهوري جايگاه يك تداركاتچي است.
آيا نگرانند كه وي تداركاتچي خوبي نباشد؟
آيا نگرانند كه وي رأي نياورد؟
اگر آنان به جايگاه اجتماعي و مردمي خود اعتقاد و اعتماد دارند چرا براي رشد رأي وي به ميدان نميآيند؟
مگر مدعي نيستند كه خاتمي داراي ظرفيت است؟
مگر عارف، خاتمي را بسيار محترم نميشمارد؟
چرا خاتمي و دوستانش و ايضاً آقاي هاشمي براي رأي آوري عارف تلاش نميكنند؟
عارف بر اين باور است كه «دوم خرداد ديگري در راه است». چرا براي تحقق اين حماسه به ميدان نميآيند؟
براي پاسخ به سؤالات فوق بايد ابتدا فهم از اصلاحطلبي را از نگاه كساني كه خود را «اصلاحطلب ناب» و عارف را «اصلاحطلب بدلي» ميدانند، تعريف كرد. از نگاه اصلاحطلباني مانند اعضاي مشاركت و مجاهدين و بخشي از مجمع روحانيون، اصلاحطلب كسي است كه در بي اعتقادي به رهبري و اسلاميت نظام خود را به اثبات رسانده باشد و جرئت و جسارت ايستادن در مقابل نظام را داشته باشد، در غير اين صورت با اصولگرايان فرقي نخواهد داشت و به تعبير آنان «آره، بلهگوي» حاكميت خواهد بود.
حقيقت اين است كه اصلاحطلبان دو مسئله جدي درخصوص دكتر عارف دارند. اول ميزان رأي وي و دوم ميزان تقيد وي به نظام و رهبري است.
در مورد اول مشكل به خود اصلاحطلبان برميگردد كه احساس ميكنند فاقد جايگاه مردمي و گفتمان نو و متمايز هستند و دوم اينكه راهبرد آنان اين است كه در هر صورت قهرمان صحنه باشند.
از نگاه اصلاحطلباني مانند اعضاي مشاركت و مجاهدين و بخشي از مجمع روحانيون، اصلاحطلب كسي است كه در بي اعتقادي به رهبري و اسلاميت نظام خود را به اثبات رسانده باشد و جرئت و جسارت ايستادن در مقابل نظام را داشته باشد، در غير اين صورت با اصولگرايان فرقي نخواهد داشت و به تعبير آنان «آره، بلهگوي» حاكميت خواهد بود.
به تعبير ديگر، ميخواهند مسيري را طي كنند كه از مردم شكست نخورند، چراكه در صورت شكست فرياد جمهوريخواهي و مردمي بودن به عنوان شاخصي براي داغتر بودن از كاسه است. بنابراين در اينجا مشكل از عارف نيست، چراكه عارف يك فرد است و اصلاحات يك جريان است كه ميتواند پشت سر فرد قرار گيرد.
ترجيح هاشمي بر عارف توسط اصلاحطلبان دقيقاً از اينجا ناشي ميشود كه آنان به دنبال سفرهاي پهن هستند و بدون زحمت ميخواهند خود را روي كرسي قدرت ببينند و با مردهخوري پز مردمي بودن خود را بدهند اما مسئله دومي كه از نگاه آنان جرم عارف محسوب ميشود، تقيد وي به نظام و انقلاب اسلامي است. انتصاب دكتر عارف در شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص مصلحت توسط مقام معظم رهبري، از نگاه درون جناحي جرم و نقطه ضعف دكتر عارف است، چراكه آنان وي را «آدم نظام» ميدانند و كسي كه آدم نظام محسوب شود، نميتواند اصلاحطلب باشد، بنابراين دكتر عارف اكنون بر سر يك دوراهي است كه يا بيمهري اصلاحطلبان را تحمل كند و در نظام بماند يا شمشير را روي نظام بكشد و در دامن اصلاحطلبان بغلتد.
انصاف در گفتمان دكتر عارف به رغم تاكيد بر هاشمي و خاتمي، اصلاحطلبان را كلافه كرده است، بنابراين چنگي به دل آنان نميزند. مشكل ديگر اصلاحطلبان با عارف اين است كه وي را «ساكت فتنه» شش ماهه پس از انتخابات ميدانند. همانگونه كه اصولگرايان ساكت فتنه دارند، اصلاحطلبان نيز نسبت به كساني كه از بيست و سوم خرداد ۱۳۸۸ تا عاشوراي آن سال با فتنه همراهي نكردهاند، ساكت مينامند و اين را نقطه منفي در پرونده اصلاحطلبي ميدانند. اينجا مرز عارف با اصلاحطلباني است كه در سايت كلمه در چند ماه گذشته نوشتند «عارف كانديداي نهادهاي امنيتي است»
بنابراين عارف اصلاحات را در درون قانون اساسي و نظام تعريف ميكند، بنابراين جرم وي آن است كه «بر» نظام نيست و بايد تاوان آن را حتي با بيمهري و سكوت دوستان پرداخت نمايد.
باور كنيد يكي از نقاط ضعف دكتر عارف از نگاه اصلاحطلبان اين است كه چرا وي توسط شوراي نگهبان تأييد شده و اين تأييد را به مثابه ريگي به كفش وي يا نظام ميدانند، اما اگر وي ردصلاحيت شده بود، فرياد برميآوردند كه عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و معاون رئيس جمهور رجل سياسي نبوده است؟ و... اما اكنون كه تاييد صلاحيت شده است، مطلوب آنان اين است كه به بهانهاي صحنه را ترك كند تا پهلوان پنبهها همچنان به بهانه نداشتن كانديدايي در صحنه، خود را قهرمان صحنه فرض كنند كه مردم به صورت يكپارچه منتظر حضور سبزشان هستند؟! بنابراين صحنه انتخابات براي دكتر عارف هم به مثابه ميدان آزمايش است كه آيا از مواضع اصولي خود براي رأي اصلاحطلبان يا همراهي آنان عدول خواهد كرد يا در نظام و ارزشهاي آن ميماند و هزينه شكست را به قيمت وفاداري به نظام ميپردازد.
دیدگاه شما