تازه های سایت

کد مطلب: 27060
3. خرداد 1395 - 10:26
اگرچه عارف به نفع روحانی کنارکشید اما تمام مولفه های موردنیاز برای جلوس بر ریاست مجلس در ایثار خلاصه نمیشود.

به گزارش پایگاه خبری گرو به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محمدرضا تابش، نایب‌رئیس فراکسیون امید مجلس دهم اظهار کرد: « سومین جلسه مجمع عمومی فراکسیون امید بعد از ظهر چهارشنبه در محل ساختمان مشروطه برگزار خواهد شد و دستور کار اصلی این نشست تصمیم‌گیری درباره معرفی نامزد فراکسیون برای ریاست مجلس خواهد بود». در حالی تابش از برگزاری سومین نشست خبر می‌دهد که شنیده‌ها حاکی از آن است که محمدرضا عارف بار دیگر با درنظر گرفتن شرایط کشور خود را در نقش مدیری باتدبیر به جامعه معرفی خواهد کرد و لاریجانی بر کرسی ریاست مجلس دهم می‌نشیند. اکنون یک ایستگاه دیگر برای رسیدن قطار اصلاحات به مقصد که همان نشاندن بهترین گزینه بر کرسی ریاست است باقی مانده. قطار موفقیت اصلاحات اکنون در دو راهی عارف و لاریجانی است؛ در یکطرف عارف با پیشینه اصلاح‌طلبی و فداکاری و در طرف دیگر لاریجانی با پیشنیه میانه روی و تدبیر. غلامحسین کرباسچی دبیرکل حرب کارگزاران به نکته خوبی اشاره کرده است: «دبیرکل حزب کارگزاران بابیان اینکه باید همه تلاش کنند وحدت کلمه‌‌ای که در این انتخابات تحت عنوان لیست امید بین اصلاح‌طلبان و گروه‌های معتدل ایجاد شده است از بین نرود؛ به ویژه در سالی که در پایان آن انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخابات شوراها را خواهیم داشت، هنوز به وحدت و یکپارچگی نیروهای معتدل و اصلاح‌طلب نیاز داریم و مردم و علاقه‌مندان به کشور در این دو مرحله انتخابات نتیجه خوبی گرفتند، پس اصل موضوع باید این باشد که بررسی کنیم چه کاری انجام دهیم که وحدت نیروهای اصلاح‌طلب و معتدل از بین نرود و طبیعتا اگر بشود در مجموع بین همین نیروها وحدت را برقرار کرد از همه‌چیز مهم‌تر است. به نظر من چه لاریجانی و چه عارف رئیس مجلس باشند برای دولت تفاوت چندانی ندارد. هر دو جزو اردوگاهی هستند که به دولت در اجرای برنامه‌هایش کمک خواهند کرد.» اکنون فارغ از رای فراکسیون‌های امید و اصولگرایان به عارف یا لاریجانی برای ریاست، باید نگاهی هم به رای مستقل‌ها داشت که در نهایت آرای آنها تعیین کننده رئیس مجلس است. در این گزارش به آنچه پرداخته خواهد شد که در گعده‌های سیاسیون و منتخبان مجلس دهم در بحث ریاست مجلس می‌گذرد.

تدبیر عارف باز هم کارساز می‌شود؟

باید معادله انتخاب رئیس مجلس را با بررسی شرایط حل کرد. آخرین نشست امید نشانگر آن بود که برخی اعضای آن همدلی لازم برای پذیرش تصمیم جمعی و رای یکپارچه به عارف را ندارند چنانکه در نشست امید ۱۰۵ نفر حضور یافتند و در نشست بعدی که از سوی حزب اعتدال و توسعه برگزار شد تعداد حاضران به نحو چشمگیری افزایش یافت که البته از لاریجانی هم برای حضور در آن نشست دعوت شده بود که این نشانگر همراه نبودن تمام وکمال اصلاح‌طلبان و حامیان دولت با عارف است. از سوی دیگر برخی اعضای لیست امید نگاه کوچکی به کرسی ریاست دارند و این طور نیست که حضورشان در این لیست را تضمینی برای دور بودن خود از کرسی ریاست بدانند، مانند گزارشی که چندی پیش ایلنا نوشت و درباره تابش این چنین آورد: « نماینده اردکان تلاش زیادی برای تشکیل فراکسیون امید کرد و چه بسا به عنوان رئیس این فراکسیون نیز انتخاب شود. با این حال چهره سیاسی نزدیک به رئیس دولت اصلاحات نیز نیم‌نگاهی به کرسی نایب رئیسی مجلس دارد و بعید نیست بتواند با حمایت برخی نمایندگان قدیمی‌تر مجلس، صندلی نایب‌رئیسی را به دست بیاورد. » در چنین شرایطی با توجه به اینکه رویکرد برخی اعضای لیست امید هم به ریاست لاریجانی است و فعلا از بیان علنی آن پرهیز دارند احتمال جلوس عارف بر کرسی ریاست کمرنگ‌تر از لاریجانی است.

استراتژی سکوت حامیان لاریجانی

از سوی دیگر اما منتخبانی که درصدد رای دادن به لاریجانی برای جلوس بر کرسی ریاست هستند ترجیح می‌دهند تا در سکوت به اهداف خود برسند. ایستادگی لاریجانی در برابر تندروها، کمک به دولت برای تصویب برجام در مجلس، رعایت انصاف میان نمایندگان گروه‌های سیاسی مختلف در مجلس، قدرت اقناع نمایندگان و... از ویژگی‌های برتر لاریجانی است که سبب تاکید برخی نمایندگان بر استمرار جلوس او بر کرسی ریاست شده است. اگر چه عارف در سال ۹۲ از حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری کناره‌گیری کرد تا روحانی بر این کرسی بنشیند که آن اقدام سبب تحسین همگانی شد اما تمام مولفه‌های مورد نیاز برای جلوس بر کرسی ریاست مجلس در ایثار خلاصه نمی‌شود. لاریجانی در طی سال‌های استقرار دولت قبل مورد هجمه تندروها و طیفی از حامیان آن دولت قرار داشت و در برابر آنها تنها مقابله‌ای که کرد سکوت بود و پاسخ خود را سال ۹۴ با اعلام استقلال برای حضور در انتخابات ارائه کرد. از سوی دیگر باید پذیرفت که اصلاحات پس از سال ۸۸ به تدریج حضور و تاثیرگذاری علنی خود را از دست داد و از سال ۹۲ و با حضور حسن روحانی در جایگاه رئیس‌جمهور توانست به مثابه بذری تازه جوانه زده شد و در اسفند ۹۴ این بذر کمی رشد کرد اما هنوز ناتوان است و باید کماکان از خود در برابر هجمه‌های سخت حفظ نماید، بنابراین مناسب نیست در این شرایط به تنهایی وارد عرصه شده و بخواهد میدان را در دست گیرد چرا که با یک تندباد قوی شکسته خواهد شد. در چنین شرایطی برخی اصلاح‌طلبان بر این نکته تاکید می‌کنند که باید این نهال را در باغی که باغبان با تجربه مانند علی لاریجانی دارد، قرار داد. تجربه ۲ سال و نیم گذشته هم نشان داده که ترکیب لاریجانی و روحانی در مجلس و دولت، تعامل خوبی در سطح دو قوه در پی داشته است.

مستقل های تعیین‌کننده

از سوی دیگر باید توجه داشت اگر رای تمام ۱۰۵ نفر حاضر در مراسم اخیر ائتلاف امید را به نام عارف بدانیم که بسیار خوشبینانه است و به گفته تاجگردون اگر اصولگرایان ۱۲۱ کرسی داشته باشند و رای آنها را متعلق به لاریجانی بدانیم پس در این میان آرای مستقل‌ها می‌تواند کارساز باشد که منتخبانی محلی و نه سازماندهی شده سیاسی هستند که به نظر می‌رسد رای آنها به سمت کاندیدایی خواهد رفت که در طی اجرای مسئولیت هایی که بر عهده داشته، بهترین عملکرد را ارائه داده است.

اختلاف افکنی با رمز «تغییر»

در این میان برخی سیاسیون که میل به ریاست یکی از گزینه‌های مطرح شده دارند این چنین القا می‌کنند که رای مردم در انتخابات مجلس رای به تغییر بود پس حضور مجدد لاریجانی بر کرسی قدرت نسبتی با تغییر ندارد، در نتیجه عارف باید ریاست مجلس را بر عهده گیرد. فارغ از اینکه چه کسی در نهایت بر کرسی ریاست تکیه می‌زند باید دانست برای هر جایگاهی برنامه‌هایی تعریف شده است که هر فردی در آن جایگاه قرار گیرد موظف به اجرای آن است، اکنون که کشور در مرحله پساتحریم و موعد مهمی از تاریخ است ریاست آگاه به مسائل برجام و تحریم برای ریاست مهم‌تر است یا کاندیدایی که او هم مدیریت خوبی در ارکان دولتی ارائه داده اما در جریان موضوعات هسته‌ای حضورمستقیم نداشته، می‌تواند قطار موفقیت‌های هسته‌ای را به پایان برساند؟ بنابراین شعار تغییر صرفا معطوف به تغییر مدیران و روسا نیست و چه بسا این تغییرات قطار موفقیت که در نیمه راه است را منحرف کند.

برنامه پایداری برای تخریب لاریجانی؟

دیروز محمدمهدی زاهدی تاکید کرد «جبهه پایداری در حال حاضر از ریاست لاریجانی حمایت می‌کند و ایشان به خوبی می‌توانند مجلس را اداره کنند.» برنامه این جبهه که اکثر نیروهایش از راهیابی به مجلس دهم باز ماندند، عیان شد. قابل کتمان نیست اگر اذعان شود اعضای جبهه پایداری در مجلس نهم از مخالفان جدی لاریجانی بودند چرا که رئیس مجلس اجازه بر هم زدن نظم مجلس و هیاهوسازی کاذب را از اعضای این جبهه سلب کرده بود. بنابراین حمایت آنها از لاریجانی نه از سر تایید او بلکه برای نامطلوب جلوه دادنش از حیث حامیانش است و به عبارتی می‌خواهند اینگونه القا کنند که لاریجانی با جبهه پایداری در ظاهر برخورد و در پنهان رابطه خوبی داشته است.

انتهای پیام/

478625

دیدگاه شما