به گزارش سایت گرو، متهم كه هوشنگ نام دارد حالا با حكم اعدامی مواجه است كه به اتهام همكاری با گروه ضد انقلاب برايش صادر شده است.

براساس اوراق پرونده، يكي از شب‌هاي مردادماه سال 87 بود كه هوشنگ با تماس ناهيد وارد خانه او در يكي از محله‌هاي شهرستان نهاوند شد. آنها در پشت‌بام خانه در حال حرف زدن بودند كه شوهر ناهيد از ماجرا باخبر مي‌شود و خود را به پشت‌بام مي‌رساند.

هوشنگ در شرح ماجرا گفته است: ناهيد وقتي متوجه شد كه شوهرش در راه پشت‌بام است، گريه كرد.

با التماس از من خواست به او كمك كنم تا شوهرش را از سر راه برداريم. با گريه‌هاي او سست شدم و تصميم گرفتم به او كمك كنم. پشت ديوار پنهان شدم. وقتي رحمت قدم به پشت بام گذاشت، گردنش را گرفتم و با هم درگير شديم. هنگام درگيري هر دو روي زمين افتاديم.

 ناهيد چادري برداشت و به دهان رحمت گذاشت تا از هوش رفت. بعد پيكر او را به صندوق عقب ماشين رحمت منتقل كرديم. من پشت فرمان نشستم و همراه ناهيد به دره‌اي اطراف شهر رفتيم. با كمك او جسد را خارج و به عمق دره پرتاب كرديم و به خانه برگشتيم.

چند روز پس از آنكه جسد كشف شد، هوشنگ راه مرزهاي غربي كشور را در پيش گرفته بود. او در شرح ماجرا گفته است: وقتي مأموران پليس جسد را كشف كردند، ناهيد تماس گرفت و گفت كه مأموران در يك قدمي من هستند و اگر بازداشت شوم به سرعت اعدام خواهم شد. او از من خواست راهي تركيه شوم و از آنجا خودم را به كشور آلمان برسانم. وقتي به صورت غيرقانوني از مرز خارج شدم با قاچاقچيان انسان آشنا شدم. قرار شد تا من را به تركيه منتقل كنند اما خودم را در اردوگاه گروه‌های ضد انقلاب ديدم.

هوشنگ چند سال بعد از حادثه براي انجام مأموريتي راهي ايران مي‌شود اما در يكي از شهرهاي غربي كشور شناسايي و بازداشت مي‌شود. او در اولين بازجويي‌ها به قتل رحمت با همدستي ناهيد اقرار مي‌كند.

هوشنگ در تمامي مراحل بازجويي ماجرا را به يك صورت مطرح كرده است: هفت ماه قبل از حادثه ناهيد همراه پسرش به كلوپ بازي من آمد تا بچه‌اش بازي كند. او نامه‌اي به دست من داد كه در آن به من ابراز علاقه كرده بود. در روزهاي بعد مدعي شد‌ مدتي قبل شوهرش را از دست داده و درخواست دوستي داد كه قبول كردم. مدتي كه از رابطه ما گذشت فهميدم دروغ گفته است و شوهر دارد. وقتي خواستم رابطه‌مان را قطع كنم، مانع شد تا اينكه شب حادثه فريبش را خوردم و بار ديگر راهي خانه‌اش شدم كه حادثه اتفاق افتاد.

با اقرارهاي هوشنگ بود كه ناهيد هم بازداشت شد و مورد تحقيق قرار گرفت. او اتهام قتل را به گردن هوشنگ انداخت و گفت كه در ماجرا دخالت نداشته است، اما اقرارهاي هوشنگ با مستندات موجود در پرونده شباهت داشت، بنابراين پرونده براي هوشنگ به اتهام محاربه و مشاركت در قتل عمد تشكيل شد. كيفرخواست صادره عليه ناهيد هم مشاركت در قتل عمد بود.

اتهام محاربه هوشنگ در دادگاه انقلاب رسيدگي شد و برايش 10 سال حبس و مجازات اعدام به همراه داشت. پرونده مشاركت در قتل عمد هم در شعبه 71 وقت دادگاه كيفري استان تهران بررسي شد. هوشنگ در اين جلسه بار ديگر اظهارات اوليه خود را مطرح كرد و گفت من از سوي دادگاه انقلاب به اعدام محكوم شده‌ام و چيزي براي از دست دادن ندارم. من فريب نفسم را خوردم و در دام ناهيد گرفتار شدم. او از من خواست با كمك هم شوهرش را به قتل برسانيم. شب حادثه هم با كمك هم مرتكب قتل شديم.

ناهيد وقتي مورد تحقيق قرار گرفت، قبول کرد كه در بازجويي‌هاي اوليه به قتل اقرار کرده است. متهم در جلسه رسيدگي اما اتهام را به گردن هوشنگ انداخت. او پذيرفت كه با هوشنگ رابطه داشته است. در حالي كه ناهيد براي دادگاه پشيمان‌ نامه‌اي ارسال كرده بود، هيئت قضايي بعد از شور، هوشنگ را به قصاص و ناهيد را به حبس محكوم كرد.  رأي صادر شده عليه ناهيد با اعتراض اولياي دم مواجه شد. با اعتراض به رأي دادگاه بود كه پرونده در ديوان عالي كشور بررسي شد.

قضات ديوان با قبول اعتراض اولياي دم و تأييد حكم هوشنگ اعلام كردند كه اتهام ناهيد مشاركت در قتل عمد است، بنابراي رأي نقض و پرونده براي رسيدگي به شعبه هم‌عرض ارجاع شد. 

ناهيد پس از حضور در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران بار ديگر اظهارات خود را مطرح كرد و گفت كه در قتل شوهرش نقش نداشته است. او با گريه از دادگاه طلب بخشش كرد. در اين جلسه بود كه اولياي دم از عروس خطاكارشان اعلام گذشت كردند و هيئت قضايي هم پس از شور ناهيد را از جنبه عمومي جرم به 3سال و نیم حبس محكوم كردند. 

از سوي ديگر اولياي دم با حضور در دادسراي امور جنايي تهران از هوشنگ هم اعلام گذشت كردند بنابراين هوشنگ در حالي كه با يك حكم اعدام در پرونده خود مواجه است، از جنبه عمومي جرم خود محاكمه خواهد شد./جوان

انتهای پیام/