تازه های سایت

کد مطلب: 36869
30. بهمن 1397 - 13:25
به قلم شهروز کیانی کارشناس ارشد علوم سیاسی؛ فعاليتهاي مذهبی و سياسي گروه ابوذر با تشكيل انجمن ضدبهائيت در سال 1349 در نهاوند آغاز و سپس آنها با تاسیس مدرسه اسلامی مهدیه با اهداف بلند مذهبی و انقلابی در جهت نیل به تربیت جوانان مسلمان نهاوند گام برداشتند.

به گزارش پایگاه خبری گرو، شهرستان نهاوند دارای تاریخی کهن و فرهنگی بسیار غنی است  و در دوران معاصر همواره نقش تاثیرگذاری در رویدادهای  حساس تاریخی و سیاسی داشته است. در این  کهن  سرزمین ، شاهد کارهایی بزرگ توسط چهره هایی ماندگار بوده ایم که در تاریخ ایران جاودانه مانده و چنان با انقلاب و ارزشهای اسلامی ایران گره خورده که تاریخ بدون آنها از شرح حقایق عاجز است، از جمله ی این نقش‌آفرینی‌ها می توان به مبارزات انقلابی مردم در دوران رژیم پهلوی و تشکیل گروه انقلابی ابوذر و نیز سرنگونی مجسمه شاه در آبان ۵۷ بعنوان دو واقعه مهم تاریخی که تأثیر بسیاری در شکل گیری مبارزاتمردم نهاوند داشته است ، اشاره نمود.

 بسیاری از مورخان و انقلابیون معاصر اذعان دارند  مردم نهاوند سابقه درخشانی در مبارزه با ظلم و طاغوت  داشته اندکه در این میان نقش بزرگانی چون مرحوم آیت الله علیمرادیان و نیز شهیدان گرانقدری چون حجج اسلام حیدری و قدوسی و بسیاری دیگر از بزرگ مردان نهاوندی برکسی پوشیده نیست.

مبارزات مردم  نهاوند که با تشکیل گروه انقلابی ابوذر وارد فاز جدیدی از مبارزه با حکومت شاه گردید، برگرفته از تعالیم رهایی بخش و غنی دین مبین اسلام بود که آنرا روحانیون موثر و انقلابیون متنفذ و بصیر فرا روی مردم و جامعه گشوده بودند . بگونه ای که 6 جوان انقلابی به نام‌های بهمن منشط، ولی‌الله سیف، عباد الله خدارحمی، روح‌الله سیف، حجت‌الله عبدلی، ماشاالله سیف ، به همراه معلم شهید و مجاهد نستوه و خستگی ناپذیر حاج محمد طالبیان این گروه انقلابی را تشکیل دادند.

ابوذر، نامي بود كه آن جوانان مومن و متدين و انقلابي براي گروه خود انتخاب کردند. حلقه وصل آنان  از طريق مجالس ديني و مذهبی حاصل شد و مهمترين دغدغه آنان مبارزه با فقر و فساد و بی عدالتی بود. افراد اين گروه که اكثرا جوان و دانش‌آموز دبيرستاني بودند ، در اثر ارتباط با محافل و انجمنهای ديني و سياسي و به ‌ويژه ارتباط با برخي از روحانيون، از جمله مرحوم آيت‌الله رباني شيرازي، مرحوم حجت‌الاسلام موحدي‌ساوجي و حجت‌الاسلام فاكر به استحکام فکری و سیاسی دست یافتند و توانستند این تشکیلات منسجم و هماهنگ را برای اولین بار در غرب کشور تشکیل دهند.

فعاليتهاي مذهبی و سياسي اين گروه با تشكيل انجمن ضدبهائيت در سال 1349 در نهاوند آغاز و سپس با تاسیس مدرسه اسلامی مهدیه با اهداف بلند مذهبی و انقلابی در جهت نیل به تربیت جوانان مسلمان نهاوند گام برداشتند. [1]

مسجد، مدرسه، جلسات قرآني و انجمن ضد بهائيت اصلي‌ترين عوامل زمينه‌ساز تشكيل این گروه بود. لذا مي‌بينيم كه اكثرا اهداف آنها نيز به‌ نحوي ریشه در مذهب و تعاليم دینی دارد، به‌طوري‌ كه در ابتدای شكل‌گيري، «وظيفه ديني» اصلي‌ترين انگيزه شروع فعاليت آنها معرفي مي‌شود.

مسجدآغاز حرکت

اعضاي موسس گروه ابوذر براي آشناشدن هرچه ‌بيشتر افراد با يكديگر، جلسات مذهبي و قرآني تشكيل مي‌دادند. که عمدتا در مساجد و گاهی نيز در منازل اعضاي گروه برگزار مي‌گرديد. در اين جلسات اعضا  علاوه بر انس  بيشتر با قرآن، با شيوه‌هاي مبارزه با ظلم و وظايفشان نسبت به يكديگر، و توده‌هاي مردم آشنا مي‌شدند. در همين جلسات بود كه آنها با رساله حضرت امام روح الله ‌خميني(ره) آشنايي يافتند.[2] مسجد، علاوه‌ برآنكه امكان تشكيل جلسه‌هاي مختلف مذهبي را ميسر مي‌ساخت، از جنبه ديگري نيز حائز اهميت بود و آن، سخنراني وعاظ مذهبي و روحانيون انقلابي در آنجا بود كه باعث آشنايي هرچه‌بيشتر اعضاي گروه با اوضاع سياسي و اجتماعی روز مي‌گرديد.

 درس انشاء و ادبیات مبارزه

آنگونه که گفته شد بيشتر اعضاي گروه ، دانش‌آموزان دبيرستاني بودند و ارتباط آنها با معلمان مذهبي، به‌ ويژه ارتباطشان با معلم فرهیخته شهید حاج محمد طالبيان، در تسريع حركت مبارزاتي آنها موثر بود. مدرسه، يكي از جايگاههاي مهم فعاليتهاي اين گروه به‌شمار مي‌رفت. درس انشاء و ادبيات، يكي از بسترهاي اعلام نارضايتي‌ها از مسائل سياسي و اجتماعي تلقي مي‌شد. آنان در سال 1351 با افتتاح كلوپ ديني دبيرستان «ابن‌سينا»يِ نهاوند، فرصتي يافتند تا با مطرح‌كردن نقطه ‌نظراتشان در آنجا، همديگر را هرچه‌ بهتر بشناسند. مسووليت اين كلوپ بر عهده شهید طالبيان بود. در جلسه افتتاحيه آن، پس از قرائت قرآن توسط منشط، ولي‌الله سيف اقدام به سخنراني ‌كرد و در جلسات بعدي نيز به‌ ترتيب كساني‌كه خواهان مطرح‌ كردن نقطه‌ نظرات خود بودند در آنجا به سخنراني ‌پرداختند.[3]همه آنچه به اختصار بیان شد از عوامل تاثيرگذار در سوق ‌دادن اعضا به تشكيل گروه ابوذر تلقي مي‌گردد.

 

http://garoo.ir/sites/default/files/fullimages/1397/11/30/photo_2019-02-17_11-02-30.jpg

 

اقدام انقلابی

اين گروه پس از تجربه‌ فعاليتها و جلسات مذهبي ــ اعتقادي در راستاي توسعه و تبليغ ديني از یک سو و نیز لغو مراسم جشن دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی ـ که قرار بود شهرداری نهاوند آنرا برگزار نمایند  ـ با سخنرانی حجه الاسلام حیدری از سوی دیگر  به اين نتيجه رسيدند كه تا زماني‌كه وارد مرحله مبارزه مسلحانه با رژيم نشوند، نخواهند توانست اقدامی بنيادين و موثر در راستاي فروپاشی حاكميت وقت و زمينه‌سازي براي حكومت آرماني اسلامي انجام دهند و ازاين‌رو گام در مسير عمليات مسلحانه گذاشتند که برای نیل به این هدف راههای بسیاری را پیمودند اما هیچ یک مثمر ثمر واقع نشد تا اینکه انگیزه خلع سلاح نیروهای پلیس شاهنشاهی  به ذهن آنان متبادر می گردد و بدین منظور به خلع‌سلاح یکی از نیروهای شهرباني قم اقدام می نمایند که همین منجر به شناسایی و دستگیری اعضا گردید.

از مقاومتی سرسختانه تا عروجی عارفانه 

   پس از واقعه عمليات قم و دستگیری آنان ، تعداد زيادي نیز در نهاوند بازداشت ،که از ميان آنها، دوازده نفر به ساواك همدان[4] و سپس به تهران اعزام شدند. اين افراد در تهران، نخست مدتي را در كميته مشترك ضدخرابكاري بو از آنجا به زندان منتقل شدند.

در زندان عليرغم شكنجه‌هاي بسيار توسط ساواك، بعضي از اعضاي گروه مقاومت سرسختانه‌اي از خود نشان دادند؛ چنانكه بهمن منشط، از اعضاي اصلي گروه، تا آخرين لحظه حيات خود به رژيم پهلوي مي‌تاخت و كوچكترين نرمشی از خود نشان نداد.[5]  نهایتا در آبان‌ماه 1352، پس از بازجويي‌هاي مكرر ، نخستين دادگاه اعضاي گروه تشكيل و شش نفر از اعضاي گروه به اعدام و بقيه به زندان محكوم گرديدند. تا اینکه در سحرگاه سي‌ام بهمن ماه 1352 حكم اعدام شش مبارز انقلابی  به نامهای عبدالله خدارحمي، بهمن منشط، حجت‌الله عبدلي، ماشاالله سيف، روح‌الله سيف و ولي‌الله سيف از سوی سفاکان رژیم منحوس پهلوی به‌اجرا در‌آمد و ابوذران روح الله با عروج عارفانه خویش ستارگان درخشان نهضتی می شوند که سلسله جنبان آن پیر و مرادشان حضرت روح الله بود  و نامشان تا تقدیم پرچم فتح و پیروزی به دست صاحب اصلی این حرکت عظمی یعنی حضرت بقیه الله اروحنا له الفدا بر تارک این سرزمین می درخشد.

بازتاب شهادت

رژيم شاه سعي نمود، جريان دستگيري، محاكمات و شهادت گروه ابوذر را پنهان نماید؛ زيرا از بیان گسترش مبارزات ضدرژيمي در ميان مردم بيم داشت. از همین رو، از جريان دادگاهها و محاكمات آنها هيچ خبري در رسانه‌ها منعكس نگردید و تنها برخي روزنامه‌هاي دولتي ازاعدام شش خرابكار خبر دادند.[6] اما همين خبر كوتاه واكنشهاي مختلفي را در جامعه  به‌‌ويژه در بين اقشار دانشگاهی  برانگيخت؛ چنانكه دانشجويان كوي دانشگاه تبريز، قطعه روزنامه‌اي را كه اين خبر در آن چاپ شده بود، بريده و به شيشه خوابگاه خود ‌چسباندند و روي آن با ماژيك قرمز نوشته بودند:‌ «ما انتقام مي‌گيريم.»[7] همچنين گروههاي مبارز خارج از كشور، سعي كردند حقيقت ماجرا را در سطح جهاني مطرح سازند.گروههاي مذكور دراين‌راستا يك اطلاعيه خبري براي مطبوعات و محافل بين‌المللي ارسال كردند. به‌دنبال اين‌گونه اقدامات بود كه روزنامه «لوموند فرانسه» خبر شهادت اعضاي گروه و نام آنها را اعلام نمود[8] و نيز راديو بي‌بي‌سي در اخبار شب اول اسفند ماه 1352 به اين موضوع اشاره كرد.[9]

ازطرف ‌ديگر، در خود شهرستان نهاوند نيز شهادت اعضاي گروه، باعث  ایجاد شور انقلابی و شناخت بیشتر از ماهیت رژیم در میان مردم گردید. پس از اين ماجرا، مردم نهاوند سعي داشتند خشم و انزجار خود نسبت به رژيم را نشان دهند؛ چنانكه در ایام  محرم، در زمان عبور از كنار مجسمه شاه ، با مشتهاي گره‌كرده نفرت خود را با سردادن شعارهای ضد رژیم اعلام می نمودند.[10]

آری  چه زیبا نوشته است جناب آقای زرینی در کتاب نهاوند در انقلاب ، که : مشعلی که این دانش آموزان انقلابی در سال 1352 برافروختند شعله‌های آن با سقوط مجسمه شاه در 15 آبان سال 1357 در شهرستان نهاوند برای اولین بار در کشور و پیشروتر از تمامی شهرستان‌ها و حتی تهران باعث شد مردم شهرهای مختلف ایران آن را نشانه جسارت و شجاعت مردم نهاوند بدانند و این حرکت نقطه عطفی در تاریخ کشور شد تا سایر شهرهای ایران نیز یکی پس از دیگری مجسمه شاه را سرنگون کنند.

در پایان باید گفت: مردم ولایتمدار، انقلابی  و شهیدپرور شهرستان نهاوند به خوبی توانسته اند تکلیف خود را نسبت به آرمانهای امام راحل و  انقلاب ادا نمایند،که نمونه بارز آن وجود شهدای گروه انقلابی ابوذر در قبل از انقلاب و نیز حضور پرشور و بی بدیل در عرصه دفاع مقدس و تقدیم 850 ستاره تابناک در بعد از انقلاب عنوان نمود. حال برماست که امروز با تلاش و خدمت صادقانه ، بی منت و جهادی به مردمان این دیار و انقلاب عزیزکه حاصل جانفشانی این ستارگان درخشان است بمعنای واقعی کلمه  ادا نماییم. انشاالله

نویسنده: شهروز کیانی کارشناس ارشد علوم سیاسی

منابع:

  1. رسول جعفريان، جريانها و سازمانهاي مذهبي ــ سياسي ايران، تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي و پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1383، ص526
  2. آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، كد 1/116، ص20
  3. حسين زريني، گروه ابوذر، تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1381، صص79 ــ 78
  4. همان، كد1/211، ص24
  5. آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، شماره بازيابي 12198
  6. روزنامه كيهان، 30/11/1352، صص3ــ2
  7. آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، شماره بازيابي 88، ص37
  8. نشريه پيام مجاهد، شماره 28، اسفند 1353، صص11ــ10
  9. حسين زريني، همان، ص213
  10. آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، مصاحبه با محمدرضا علي‌حسيني، شماره بازيابي 2259

 

دیدگاه شما