به گزارش پایگاه خبری گرو، پاییز هزار رنگ لحظهبهلحظه به پایان خود نزدیک میشود و ثانیهها برای شروع فصل سفید سال جای یکدیگر را می گیرند و مردم نیز در تکاپو برای خریدهای شب یلدا هستند تا بلندترین شب سال را در کنار یکدیگر سپری کنند.
مردمان مناطق مختلف کشور که در مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی آدابورسوم خاص منطقه خود را دارند در شب یلدا نیز مراسمات منحصربهفرد و آیینهای مخصوص اقوام مختلف را اجرا میکنند و آغاز فصل زمستان را جشن میگیرند.
بلندترین شب سال نمادی از همدلی و در کنار هم بودن است که در مناطق مختلف مردم با آدابورسوم خاص، این شب را جشن میگیرند و گرامی میدارند و هرچند که بسیاری از آداب این شب از بین رفته است ولی توسط خانوادهها به نسلهای بعدی منتقل میشود.
مردم کهن دیار نهاوند نیز همچون دیگر اقوام ایرانی همواره آیینهای شب یلدا را ارج نهاده و از چند روز قبل از رسیدن آن شب، خود را برای برگزاری آیینهای ویژه آن مهیا میکنند که شلوغ شدن بازار و به اوج رسیدن خریدهای شب یلدا گواه این آمادگی است.
آدابورسوم طولانیترین شب سال در آغاز فصل زمستان همواره از گذشتههای دور در جایجای ایرانزمین مرسوم بوده و آیینهای ویژه آن نیز توسط مردم هر شهر و دیاری به شکلهای مختلف برگزار میشود و مردم نهاوند نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
برای مرور رسومات مردم نهاوند در شب یلدا به سراغ پیرزن 91 سالهٔ ساکن دریکی از روستاهای نهاوند رفتیم تا از خاطرات و آداب شب چله برایمان بگوید.
ننه گل بانو بازوند متولد سال 1304 در روستای تازناب تاف نهاوند است و در طول سالهایی که از عمرش میگذرد متوجه تغییرات مراسم شب یلدا شده است و حسرت روزهای گذشته را میخورد که خانهها در زمان انجام مراسمهای مختلف مملو از جمعیت کوچک و بزرگ میشدند و همدلی و دوستی فوقالعاده زیادی در بین اهالی خانه و همسایهها وجود داشت.
وی میگوید: درگذشته از چند روز قبل زن خانه مقدمات برپایی جشن شب چله را برپا میکرد و برای بهترین پذیرایی با توجه به چیزهایی که در دسترس بود تلاش میکرد.
ننه گل بانو ادامه داد: کدبانوی خانه با استفاده از یک چوب که به آن کلک میگفتند و با روشن کردن آتش، گندم و شاهدانه را بر روی ظرفی به نام "تابه " برشته میکردند و برای شب چله آماده میکردند که واقعاً خوشمزه بود و بچهها خیلی دوست داشتند.
وی بیان کرد: همچنین خانوادههایی که میتوانستند مغز گردو و بادام و کشمشی را که خودشان درست کرده بودند باهم مخلوط میکردند تا در شب چله از خانواده و میهمانان پذیرایی کنند.
این بانوی باصفای نهاوندی میگوید: درگذشته چون هوا خیلی سردتر از الآن بود و معمولاً در شب چله برف میبارید، مردم همه کرسی داشتند و دور کرسی مینشستند و برای یکدیگر صحبت میکردند و چون برق هم نبود برای همداستان تعریف میکردند.
وی ادامه داد: اول شب چله، وقتیکه همه به خانه بزرگ فامیل میرفتند و تمام اهل خانه دورهم جمع میشدند میوه و آجیل شب چله را روی کرسی قرار میدادند تا همه از آن بخورند و خوش باشند.
ننه گل بانو ادامه داد: یکی دیگر از رسوم این شب در نهاوند فرستادن شب چله و هدیهای است که برای عروس عقد کرده میفرستند بهاینترتیب که دختری را که عقد کردهاند و هنوز به خانه بخت نبردهاند، خانواده شوهر وظیفهدارند برایش هدیهای بخرند و به همراه خوراکیهای شب چله به منزل عروس میبرند که این رسم الآن هم ادامه دارد.
وی میگوید: این هدیه را به همراه شیرینی به منزل عروس میبرند و خانواده عروس نیز در عوض این کار هدیه یا پیراهن و یا پارچهای را در داخل وسیلهای که درگذشته به آن "خوانچه " میگفتند؛ قرار میدادند و به خانواده داماد میدادند.
تصویری زیبا از شب یلدای سال گذشته در نهاوند/ عکس از محسن سلگی
اما یکی دیگر از رسوماتی که در برخی از مناطق نهاوند کموبیش وجود دارد مراسم آویزان کردن شال از سقف خانهها توسط جوانان در این شب است.
این بانوی 91 ساله نیز در این مورد میگوید: به این رسم به زبان نهاوند "شال دورکی " میگویند و به این صورت است که در قدیم در سقف خانهها محفظهای برای خروج دود بهصورت هواکش وجود داشت که الآن دیگر چنین چیزی وجود ندارد و در شب چله جوانان و نوجوانان بر اساس رسم، شالی را از این محفظه به داخل خانهها میفرستادند و صاحبخانه نیز به شکرانه این شب، مقداری شیرینی، آجیل و تنقلات شب چله در آن میگذاشت.
وی افزود: خواندن داستانهای کهن فارسی و خواندن شاهنامه نیز در این شب بسیار رواج داشت و چون افراد کمی سواد داشتند این کار بسیار موردتوجه بود و در کنار این کار گفتن متلهای زیبا و جذاب برای کودکان هم باعث خوشحالی میشد.
ننه گل بانو در پایان گفت: درگذشته رسم بود که از چند روز مانده به شب چله همسایهها و یا اقوامی که در کنار هم بودند چیزی را قربانی میکردند و در طول ایام زمستان و بهویژه در شب چله از گوشت این قربانی استفاده میکردند.
بهراستیکه چه رسم زیبا و کهنی است این شب یلدا که در آن کوچکترها به دیدار بزرگان میروند و از خاطرات و داستانهای آنها میشنوند و یاد میگیرند و امروز ما نیز باید میراث دار این بزرگان باشیم و این آدابورسوم را که از گذشتههای دور در همه جای ایران مرسوم بوده پاس بداریم و به نسلهای آینده انتقال دهیم.
گزارش از مهدی سهرابی
انتهای پیام/
دیدگاه شما