به گزارش سایت گرو، نوزدهم ربیعالثانی سال 1369 هجری قمری آیتالله شیخ علیاکبر نهاوندی در سن 91 سالگی چشم از جهان فروبست و پیکر مطهرش در دارالسعادة در جوار مرقد مطهر امام رضا(ع) در نزدیکی قبر شیخ مرتضی آشتیانی طرف پایین پای مبارک حضرت رضا(ع) به خاک سپرده شد.
وی در سال 1278 قمری در شهرستان نهاوند دیده به جهان گشود، دوران کودکی را در دامن خانوادهای مذهبی پشت سر گذاشت و در نوجوانی وارد حوزه علمیه نهاوند شد، دروس مقدماتی را نزد شیخ جعفر بروجردی و حاج ملا محمد سرهبندی آموخت و سپس به بروجرد هجرت کرد و دروس سطح در نیز نزد شیخ آقا حسین شیخالاسلام، آقا ابراهیم بن مولی حسن تویسرکانی، سید ابوطالب و دیگران فرا گرفت.
سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه مشهد مقدس رفت، مدتی نیز در اصفهان و از آنجا به حوزه علمیه تهران رفت و در مجلس درس حاج میرزا حسن آشتیانی، میرزا عبدالرحیم نهاوندی و میرزا محمد اندرمانی و در فلسفه و در حکمت در محضر میرزا محمدرضا قمشهای، میرزا ابوالحسن جلوه و حیدرخان نهاوندی شاگردی کرد.
سپس به سامرا رفته و در درس میرزا محمدحسن شیرازی شرکت کرد و در سال 1308 به حوزه علمیه نجف عزیمت کرد و از محضر بزرگانی مانند سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی، شیخ محمد حسن مامقانی، مولی لطفالله مازندرانی و حاجی نوری بهره وافری برد تا اینکه به درجه اجتهاد نائل آمد و از بسیاری از اساتید خود اجازهنامه دریافت کرد.
به مناسبت سالروز درگذشت این عالم مجاهد و عارف بالله به برخی کرامات ایشان اشاره میشود:
*تشویقی که امام علی(ع) برای آیتالله نهاوندی در نظر گرفت
آیتالله محسنی ملایری گفته است: در سفر دومی که آقای بروجردی به مشهد مقدس مشرف شدند، مرحوم حاج شیخ علیاکبر نهاوندی که امامت مسجد گوهرشاد را به عهده داشت، از ایشان خواست تا به جای وی نماز جماعت را اقامه کند، وی پذیرفت و ماه رمضان را در مکان آقای نهاوندی نماز خواند، بعداً مرحوم نهاوندی برای من نقل کرد: چشمم آب آورده بود، لذا برای عمل به تهران رفتم، دکترها نوبت طولانی دادند، دیدم هنوز فرصت هست، به عتبات مقدسه رفتم و در نجف اشرف، مرحوم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی از من خواست که در مکان وی نماز بخوانم، بعد از نماز مغرب در نافله دوم آن، صدایی شنیدم که فرمود: «عظمت ولدی فعظمتک» فرزندم را بزرگ داشتی، پس تو را بزرگ داشتم! این قضیه را من از آقای نهاوندی شنیدم و وقتی آن را خدمت آقای بروجردی نقل کردم، اشک از چشمان او سرازیر شد.(1)
*دفاع از حقوق اهل کتاب
یکی از کلیمیان نهاوند نقل کرده است: «چندین سال پیش عدهای از متعصبین ناآگاه قصد بر هم زدن یکی از مراسم مذهبی ما را داشتند، وقتی این حمله در حال شکلگیری بود، چارهای جز این ندیدیم که جریان را به اطلاع مرحوم شیخ علیاکبر نهاوندی برسانیم، وی پس از اطلاع، سراسیمه خود را به محل رساندند و بعد از دعوت همگان به آرامش، سخنرانی گیرایی در مورد مقام حضرت موسی(ع) و نحوه برخورد با اقلیتها و سند برگزاری این مراسم مذهبی ایراد کرد، کلیمیان چنان تحت تأثیر کلمات و وسعت اطلاعات او قرار گرفتند که اشک از دیدگانشان جاری شد. برخی گفتند: گویا موسی(ع) زنده شده است و احکاممان را به ما تعلیم میدهد».(2)
*راز نامگذاری شبستان نهاوندی
نقل شده است: روزى حاج شیخ علىاکبر نهاوندى با جمعیت بسیارى در یکى از شبستانهاى مسجد گوهرشاد مشغول اقامه نماز جماعت بود، بعد از اتمام نماز ظهر، شیخ علىاکبر مکان نماز را تغییر مىدهد و به شبستان دیگرى مىرود و جماعت نمازگزار هم به دنبال وی به شبستان دیگر مىروند، بعد از لحظاتى، در کمال ناباورى، شبستان قبلى به واسطه زلزله فرو مىریزد و همه مردم نمازگزار را در بُهت و حیرت فرو مىبرد و از آن به بعد، این شبستان به شبستان نهاوندى معروف مىشود.(3)
*پینوشتها:
1-نامداران مکاشفه و کرامت، ص304
2- افلاکیان خاکنشین، ص 109؛ مجله حوزه، شماره 43 ـ 44، یادنامه سىامین سالگرد درگذشت آیتالله العظمى بروجردى.
3- شرححال علامه آیتالله شیخ علیاکبر نهاوندی، ص26
انتهای پیام/
دیدگاه شما