تازه های سایت

کد مطلب: 20639
16. مرداد 1393 - 10:16
واژه خبرنگار یادآور زحمات خالصانه افرادی است که در راه اعتلای بشریت از هیچ کوششی فروگذار نکرده و از هیچ خطری نمی‌هراسند.
برای صارمی که شهادتش روز خبرنگار شد

به گزارش پایگاه خبری گرو، خبرنگاری شغلی سخت و پردغدغه است و اگر نبود، عشق نوشتن و رفع مشکلات مردم شاید بسیاری از افرادی که اکنون در این حرفه حضور دارند؛ هرگز این شغل را انتخاب نمی‌کردند.

 17 مرداد در تقویم کشور به عنوان روز خبرنگار نامگذاری شده است. پیشینه تاریخی این روز به شهادت خبرنگار شجاع ایرنا، محمود صارمی برمی گردد که 17 مرداد 1377 در مزار شریف افغانستان به دست عوامل آمریکا و نیروهای طالبان به شهادت رسید و به همین مناسبت، شورای فرهنگ عمومی کشور، هفدهم مرداد ماه هر سال را به عنوان روز خبرنگار نامگذاری کرد.

این روز فرصتی است گرانبها برای پاسداشت مقام شامخ انسانهای فرهیخته ای همچون شهید محمود صارمی و دیگر خبرنگاران که در راه روشنگری و آگاهی بخشی به آحاد جامعه جان خود را تقدیم جانان کردند.

روز خبرنگار در حقیقت، پاسداشت کوشش های صادقانه خبرنگاران آزاده ای است که برای دسترسی ، تولید، توزیع و انتشار اطلاعات از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند.برای بسیاری روز خبرنگار، تداعی کننده همایش و دیدار با اصحاب رسانه، برجسته شدن فعالان عرصه خبر، ذره بین روی کار خبری، بازخوانی طالبان و تقابل جهل و دانایی، تضاد تجدد و تحجر و ... است اما برای کارکنان خبرگزاری جمهوری اسلامی این روز برای همیشه نخست روز رفتن یک دوست و همکار است.

17مرداد ماه سالروز شهادت محمود صارمی خبرنگار ایرناست که در سال 1377 با نثار خون خود جهان را از ظلم طالبان در افغانستان آگاه ساخت.

شهید صارمی در خرداد ماه ‎ 1347در شهرستان بروجرد در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.

او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه شهید باهنر بروجرد سپری کرد و دوران متوسطه را در دبیرستان حضرت رسول (ص) در رشته علوم انسانی را در سال های 65 -66 با موفقیت پشت سر نهاد.

او همراه با تحصیل به دلیل علاقه شدید که به ورزش کاراته داشت دراین رشته فعالیت خود را آغاز کرد و در فاصله کوتاهی با گذراندن دوره های مختلف این رشته موفق به کسب کمربند مشکی و کارت مربیگری در این حرفه شد.

محمود در دوران تحصیلاتش بنا به وظیفه و احساس مسوولیت از طریق بسیج به جبهه های کردستان، حلبچه و جنوب خرمشهر اعزام شد و ‎ 14ماه در این جبهه ها در کنار سایر رزمندگان اسلام به دفاع از کیان و تمامیت ارضی کشور پرداخت.

صارمی در سال ‎ 67در کنکور سراسری رشته علوم انسانی دانشگاه تهران پذیرفته شد و دوران تحصیلات دانشگاهی خود را به طور جدی با موفقیت و در سخت ترین شرایط زندگی با کارکردن جهت امرار معاش و تامین هزینه های تحصیل طی کرد.

شهید صارمی در سال ‎ 71با داشتن دانشنامه کارشناسی به استخدام سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی درآمد و به عنوان کارشناس متون خبری فعالیت خود را آغاز کرد.

وی پس از چند صباحی استخدام در سازمان ایرنا، تشکیل خانواده داد و در سال ‎ 72خداوند فرزندی به او عطا کرد و نامش را سینا نهاد.

شهید صارمی با پشتکار فراوان در حین اشتغال در خبرگزاری تحصیلات خود را در دوره کارشناسی ارشد ادامه داد و در سال ‎ 74موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی در رشته جغرافیای انسانی با گرایش روستایی شد.

وی در ‎ 26دی ماه سال ‎ 75به عنوان مسوول نمایندگی خبرگزاری جمهوری اسلامی راهی مزار شریف افغانستان شد زمانی که این کشور درگیر جنگ های داخلی بود و به خوبی می دانست در این سرزمین آشوب زده خطر به اسارت درآمدن و حتی شهادت وجود دارد اما بر حسب وظیفه، رسالت و تکلیف این راه را انتخاب کرد.

او با تنها سلاحش که ایمان و قلمش بود در آن وضعیت بحرانی کشور مصیبت زده افغانستان توانست مظلومیت مردم ستمدیده، زجر کشیده و بی دفاع و بی گناه بویژه مردم مزار شریف و جنایت گروه ضد بشری، متحجر و خائن طالبان را به طور صریح و سالم به گوش جهانیان برساند.

شهید صارمی حدود ‎ 20روز قبل از سقوط مزار شریف و به اسارت درآمدنش که منجر به شهادت در افغانستان شد، دچار بیماری آپاندیس می گردد که با مشکلات فراوان و تلاش و پیگیری دوستانش شبانه به دکتر رفته و با توجه به وضعیتی که داشت در محیطی کاملا غیر بهداشتی با فقدان امکانات بدون وجود نور کافی و برق تحت عمل جراحی قرار می دهند.

پس از گذشت دو روز از این جراحی به ایران اعزام می شود و با وجود اینکه ایشان دوران نقاهت خود را در تهران طی می کرد پس از به اوج رسیدن جنگ افغانستان بر حسب تکلیف و با توجه به احساس مسوولیت شرعی و حرفه ای کار خبرنگاری و رسالتی که بر دوش داشت مجددا چهاردهم مرداد ‎ 77به کشور افغانستان و محل کارش مزارشریف اعزام و در زمان بسیار کوتاهی به مدت سه روز یعنی ‎ 17مرداد ماه خبر سقوط مزار شریف و به خاک و خون کشیدن، قتل عام زنان ، مردان و کودکان بی گناه را به ایران و سراسر جهان مخابره نمود.

و پس از آن شنبه سیاه دیگر کسی نبود تا خبر شهادت و یا به اسارت درآمدن او و ‎ 9دیپلمات و پرستوی عاشق، غریب و بی گناه را که در زیر زمین کنسولگری ایران به طور فجیعانه و با بی رحمی تمام توسط پیشرفته ترین سلاح های آمریکایی به رگبار مسلسل بسته بودند به دنیا مخابره نماید.

آری، سرانجام پیکر گلوله باران شده صارمی از دیاری آمد که خون سیاه قرون وسطایی در گنداب عروق طالبانی جاری است.

اما آنان چه غافلند که با غروب پیش هنگام مهپاره یی از دیار فرهنگ سازان ایران زمین، هزاران مهتاب برآمده از چشمه خون فام قلم، از افق سبز عالم شرق، دوباره در حال بالا آمدن است.

و امروز با گذشت 16سال سخت و طاقت فرسا از عروج ملکوتی پیکی از تبار رهپویان قافله قلمداران شهید، هنوز که هنوز است پرواز خونین ˈمحمود صارمی ˈ برای همکارانش باور کردنی نیست

دیدگاه شما