تازه های سایت

کد مطلب: 17451
4. اسفند 1392 - 9:58
کارگردان فیلم سینمایی "چ" گفت: آنانی که می‌گویند من هشت سال ساکت بوده‌ام و الان شروع به حرف زدن کرده‌ام واقعا حرفشان را نمی‌فهمم در واقع من نباید یکسری از حرفها را بگویم زیرا برایم دردسرهایی دارد.


به گزارش پایگاه خبری گرو به نقل از باشگاه خبرنگاران حاضر در محل لانه جاسوسی نمایش فیلم سینمایی"چ" به کارگردانی "ابراهیم حاتمی کیا" با حضور رزمندگان دفاع مقدس و این کارگردان انجام شد.

بنابر این گزارش "ابراهیم حاتمی کیا" پس از پایان نمایش این فیلم گفت: این پنجمین روزی‌ست که "چ" در شهرستان‌های مختلف به نمایش در می‌آید و دیروز نمایش این فیلم در استان قم انجام شد و امیدوارم بتواند ذخیره‌ای برای آخرت من و زمانی که زبانم بند می‌آید باشد.

وی افزود: هنگامی که در فضای بچه‌های جنگ با لحن‌های خاص آنان قرار می‌گیرم روحی تازه می‌گیرم اما متأسفانه در این سال‌ها عزیزانی(همکاران بنده) که در این حوزه باید به تولید فیلم بپردازند کم هستند و خسته‌ای مثل من هم برای شما عزیز است.

وی ادامه داد: از نظر من ما نسبت به جنگ کم صحبت کرده‌ایم اما من به اندازه خودم عمل کرده‌ام اما باز کم است.

حاتمی کیا بیان کرد: هنگامی که ساخت فیلم "چمران" را در دست گرفتم خیلی می‌ترسیدم البته باید بگویم که هنوز هم می‌ترسم اما حالا کمی نسبت به قبل آرام شده‌ام، زیرا به تصویر کشیدن شخصیت‌های واقعی و صحبت کردن درخصوص آنها ترسناک است.

وی ادامه داد: سینما هفت جوشی‌ست که گاهی درست در نمی‌آید و با وجود همه تلاش‌ها گاهی آنچه که ما می‌خواهیم نمی‌شود اما خوشحالم که این فیلم مورد پسند همرزمان شهید، مهدی چمران، (برادر مصطفی چمران) و یارانش واقع شده و با آن ارتباط برقرار کرده‌ام و با این فیلم احساس غریبی نمی‌کنم.

این کارگردان بیان کرد: دلم می‌خواهد حرف‌هایی را بگویم اما برایم دردسرساز می‌شود من هیچ وقت در فضاها ومحافل سینمایی شرکت نکرده‌ام، زیرا احساس قرابت با بحث نمی‌کنم اما یکسری از فضاهای این حوزه مرا با خود عجین می‌کند.

وی ادامه داد: من اهل صنف و صنف بازی نیستم نظرات همکارانم در این حوزه را محترم می‌شمارم اما اینها دغدغه‌های من به مفهوم سینمایی نیست و مرا اشباع نمی‌کند البته باید بگویم که آنچه مرا جذب می‌کند  و باعث می‌شود که به یکباره سن خودم را فراموش کنم فعالیت در حوزه دفاع مقدس است.

کارگردان "آژانس شیشه‌ای" تصریح کرد: من حرفهایی را در بعضی از مطبوعات زده‌ام اما برخی از سیاهی لشگرهای علنی وارد ماجرا شده‌اند من آب را به سمت لانه‌ آنها کشیده‌ام مگر من چه گفته‌ام که آنها این گونه آشفته شده‌اند؟ در واقع آنان خودشان را به جهالت می‌زنند و فکر می‌کنند چون من سیمرغ کسب نکرده‌ام این حرفها را می‌زنم. نه عزیزان آنچه برایم مهم است و تا زنده‌ام از من جدا نمی‌شود این است که چیزی را که در جنگ دیده‌ام و این مستی را که از جنگ چشیده‌ام با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم و آنها را به تصویر می‌کشم این روزها برخی به روی من شمشیر می‌کشند و به صورت بی‌ادبانه صحبت می‌کنند.

کارگردان "بنام پدر" اظهار داشت: من اهل سیاست نیستم و سیاست را بسیار پایین‌تر از فرهنگ می‌دانم من فارغ از همه بخشهای سیاسی هستم و در هیچ دورانی برای سیاست به معنای امروزی آن ارزش قائل نیستم و برای هنرمند ارزش بیشتری قائلم.

وی ادامه داد: آنانی که می‌گویند من هشت سال ساکت بوده‌ام و الان شروع به حرف زدن کرده‌ام واقعا حرفشان را نمی‌فهمم در واقع من نباید یکسری از حرفها را بگویم زیرا برایم دردسرهایی دارد من باید به فکر اکران فیلمم هم باشم و امیدوارم از 21 اسفند که اکران این فیلم آغاز می‌شود صندلی‌های سینما مثل صندلی‌های اینجا پر از تماشاگر باشد و شمشیرکشان با دیدن صندلی‌های پر سینما زبانشان بند بیاید.

"حاتمی‌کیا" خاطر نشان کرد: امیدوارم شما مبلغ این فیلم باشید و خانواده‌ها را برای تماشای این فیلم ترغیب کنید.

*** "ابراهیم" در دل خانواده شهدا جای دارد

در ادامه "ابوالفضل کاظمی" فرمانده "گردان میثم" و یکی از همرزمان "مصطفی چمران" در ادامه گفت: من بچه جنوب شهر هستم و ادبیات من با ادبیات بقیه فرق می‌کند و این بار شاهد این بودیم که "حاتمی کیا" آمد و لغت "پاوه" را مطرح کرد اما سوال من این است که چرا کسی تا الان عرضه‌ی به تصویر کشیدن چنین مفهومی را نداشت.

امیدوارم در سال‌های آینده فیلمی با بازی "پرویز پرستویی" و به کارگردانی "ابراهیم حاتمی کیا" ببینیم.

وی ادامه داد: نمی‌دانم چرا در میان این همه هنرمند دیگران باید بیایند و حرفهایی را درباره چهارصدهزار شهید این آب و خاک بگویند بله معلوم است که در میان این گونه آدم‌ها "ابراهیم" هیچ جایی ندارد "ابراهیم" در دل خانواده شهدا جای دارد.

در ادامه "حسین بزرگی" از فرماندهان پیشکسوت جنگ و یکی از رزمنده‌های شیمیایی گفت: شهید "اصغروصالی" در تاسوعای دهه 60 با من در عملیات گیلان غرب بود و در همان جا به شهادت رسید.

این رزمنده شیمیایی در ادامه نیز خاطراتی را از چگونگی شهید شدن "اصغروصالی" بیان کرد.

دیدگاه شما