به گزارش پایگاه خبری گرو، مردم مناطق مختلف کشورمان از دیرباز دارای آداب و رسوم خاصی در زمینههای مختلف فرهنگی، دینی و آئینی برخوردار بودهاند که آنها را از سایر مناطق متمایز ساخته و در برخی موارد شکل بومی به آن داده است.
این سنتها و آداب و رسوم در برخی مواقع با اعتقادات دینی و مذهبی آمیخته شده به گونهای که مردم هر منطقه ضمن باور کلی به آئینی خاص از خردهفرهنگهایی نیز برخوردارند که با آداب و رسوم هر منطقه درآمیخته شده است.
شهرستان نهاوند به عنوان یکی از شهرهای تاریخی کشور با فرهنگ و آداب و رسومهایی بجا مانده از ادوار مختلف تاریخ دارای سنتهای غنی و برگرفته از تمدن کهن ایرانی و اسلامی است که البته بسیاری از آنها امروزه از بین رفته و یا بسیار کمرنگ شدهاند.
در زمینه سنتهای دینی و مذهبی نیز بدون شک مردم این دیار از آداب و رسوماتی برخوردار بودهاند که میتواند گویای بخشی از تاریخ و فرهنگ کشورمان باشد.
ماه مبارک رمضان به عنوان یکی از شعائر بزرگ اسلامی در بین مردم کشورمان همراه با آداب و رسوم خاصی بوده است. سنتهایی مانند آشتیکنان، غبارروبی مساجد و منازل، دادن نذری و افطاری، مناجاتخوانی ، استقبال از ماه رمضان با گرفتن روزه مستحبی در چند روز مانده به رمضان، و چند آداب و رسوم دیگر در اغلب مناطق کشور رواج داشته و مردم برای ورود به این ماه با عزت و احترام رفتار میکردند.
یکی از سنتهایی که در نهاوند قدیم رواج داشته سنت موسوم به «کلوخ نازو» بوده که یک روز قبل از ماه رمضان انجام میشد. «کلوخ نازو» در گویش نهاوندی به معنی پرت کردن کلوخ یا انداختن کلوخ در بیابان است این آئین به این گونه بود که یک روز قبل از ماه مبارک رمضان عدهای از مردم به باغ و صحرا میرفتند و خوش میگذراندند، البته بسیاری هم بودند که به استقبال ماه روزه میرفتند.
برخی بر این عقیدهاند که این آئین ریشه خود را از اعتقادات دینی گرفته است و بعید نیست که در گذشتههای دورتر کلوخ نازو شبیه (رمی جمرات) در مناسک حج باشد به نیت طرد کردن شیطان از حریم زندگی و افکار ااعمال آدمها و آماده شدن برای بهره گرفتن از فیوضات معنوی این ماه الهی تا بدینوسیله شیطان از انسان دور شده و او بتواند انوار الهی را که در ماه رمضان بر انسان تابیدن میگیرد با باطنی پاک درک کند.
در این رابطه یکی از شاعران نهاوند شعری را با زبان محلی سروده که شنیدن آن خالی از لطف نیست.
کلوخ نازو چه روز قشنگ باصفایی بی
وری مردم ناون او روز، حال وهوایی بی
یه روز بعدش دیه یه ماه روزهداری بی
چه صفا و شور و حالی و دم افطاربی!
شوا ماه رمضو روضه داشتن دولت منا
افطار میان و یتیم و فقیر و بیوه زنا
شوا احیا مینه تاریکی بکه یااله بی
تا سحر دواوه درگاه خداتعالی بی
آیمای خوش صیا مرفتن سر بو وقت سحر
وا مناجات و دوا مردمه مکردن خه ور
البته آنگونه که بزرگان در رابطه با برخی سنتهای ماه رمضان در سالهای دور میگویند وجود رسوماتی مانند مناجاتخوانی در سحرهای ماه رمضان است، بدین گونه که فردی خوشصدا که از سادات محله بوده روی پشت بام رفته و به مناجاتخوانی میپرداخت که حال و هوای معنوی را در محله بوجود میآورد.
شمسالدین سیدان در کتاب نهاوند در هزارههای تاریخ در این خصوص آورده است: آنچه اکنون فراموش شده و یادآوری آن ضروری است این است که حدود ۷۰ سال پیش که هنوز استفاده از رادیو عمومیت نداشت اذان مغرب و صبح و مناجات سحر در هر محله به وسیله عدهای در نقاط مختلف شهر ادا میشد، در ماه رمضان هنگام سحر صدای خوش مناجات از دوردستها فضایی معنوی و عوالمی روحانی داشت.
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کزاول شب در صبح باز باشد
ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی
در ظلمت شب صبح نماینده تویی
درهای امید بر زخم بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی
چند دقیقهای که به اعلان اذان صبح مانده بود، همین مناجاتیان با صدای بلند، کلمه "آب" را چندین بار تکرار میکردند و فرصت باقی مانده به اذان را یادآوری میکردند که روزهداران هم فورا چند استکان چای و لیوان آب مینوشیدند.
در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که مردم در گذشته ماه رمضان را بسیار عزیز دانسته و ارزش و احترام خاصی برای آن قائل بودند به گونه ای که حتی افراد معتاد نیز در این ماه روزه میگرفتند و به آن پایبند بودند، در این رابطه مرحوم کرمخدا امینیان شاعر نهاوندی شعری را به زبان نهاوندی سروده که گویای این نکته است:
هیچ کسی ترک نمکرد نماز و روزه داریه
ختم قرآن و مناجات و دوا و زاریه
حتی سیگاری و تریاکی و ماه رمضو
روزشونه میرفتن تموم و کمال عاموجو
انتهای پیام/ فارس
دیدگاه شما