به گزارش پایگاه خبری گرو، پنجم مرداد سالروز پیروزی عملیات غرور آفرین مرصاد و شکست منافقان فریب خورده آمریکایی و بعثی در تنگه چارزبر معروف به مرصاد است که در این عملیات منافقان با هماهنگی با رژیم بعث صدام و پشتیبانی اطلاعاتی آمریکا و دیگر هم پیمانانشان اقدام به حملهای کور علیه ایران کردند.
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از همدان ، سردار حاج میرزا محمد سلگی جانباز ۷۰ درصد و یکی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس متولد سال ۱۳۳۴ روستای هادی آباد بخش فیروزان شهرستان نهاوند فرمانده وقت ستاد لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) در عملیات مرصاد بود که حق بزرگی بر گردن ملت ایران دارد وی خود را این گونه معرفی میکند.
به بهانه پنجم مرداد سالروز عملیات غرور آفرین مرصاد با وی مصاحبه ی انجام دادیم:
میرزا محمدسلگی ۲۲ ساله بودکه در جبهه فرمانده شد و مسئولیتهایی مانند فرمانده گردان، رئیس ستاد لشکر انصارالحسین (ع) هفت سال فرماندهی سپاه نهاوند، ۱۲ سال مسئولیت بنیاد شهید نهاوند، دو سال رئیس اداره اوقاف را بر عهده داشت و به عنوان مشاور سابق استاندار همدان و مسئول هماهنگی امور ایثارگران استان همدان به جانبازان و ایثارگران نیز فعالیت کرده است.
پنجم مرداد سالروز عملیات شکست خورده منافقان در تنگه چارزبر معروف به مرصاد است در این عملیات منافقان با نامگذاری این عملیات به فروغ جاویدان و با هماهنگی با رژیم صدام، اقدام به حملهای کور علیه ایران کردند و رزمندگان فروغ جاویدانشان را در هم شکستند.
میرزا محمد سلگی میگوید: در این عملیات برنامه ریزی شده بود تا ارتش عراق با هجوم سنگین به مناطق جنوبی ایران، رزمندگان اسلام را به خود مشغول کند تا منافقان بتوانند به راحتی وارد ایران شده و تا تهران پیشروی کنند، اما این پیروزی برای منافقان رویایی بیش نبود و با توجه به ایمان و زبدگی نیروهای اطلاعاتی ایران و همچنین مقاومت و ایثار رزمندگان همدان نتوانستند کاری از پیش ببرند.
فرمانده وقت لشگر ۳۲ انصار الحسین (ع) میافزاید: پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در سوم مرداد ۶۷ زمزمههایی از حرکت دشمن بعثی در جبهههای غرب به خصوص سرپل ذهاب و قصر شیرین به گوش میرسید، این در حالی بود که رزمندگان لشکر ۳۲ انصارالحسین همدان در این هنگام در پادگان شهید شهبازی استقرار بودند.
سلگی اظهار میکند: پس از غروب آفتاب خبر رسید که دشمن شهرهای قصر شیرین، سرپل ذهاب و کرند غرب را به تصرف درآورده و شهر اسلامآباد در معرض سقوط قرار گرفته است که پس از جلسهای که در ستاد لشکر با حضور فرماندهان گردانها برگزارشد، فرمانده اطلاعات یگان برای بررسی وضعیت منطقه راهی شهر اسلام آباد شد و در ورودی شهر اسلام آباد شاهد تراکم بیش از حد خودروهای مردم و حتی هزاران نفر از اهالی شهر شد که پیاده در حال خروج از شهر بودند.
حاج میرزا بیان میکند، فرمانده اطلاعات یگان کمی جلوتر با ستونی از دشمن که هنوز هویت آن معلوم نبود برخورد میکند و با شلیک به سمت خودروی او که پلاک سپاه بر روی آن نصب بود، در حالی که مجروح شده بود مجبور به ترک منطقه میشود.
وی گفت: با مراجعت فرمانده اطلاعات یگان به پادگان، ۶۰ نفر از نیروهای واحد اطلاعات عملیات سازماندهی شدند که البته یک سری از نیروهای معارض عراقی که از غرب راهی جنوب بودند نیز به جمع ما پیوستند و درگیری تا اوایل بامداد روز چهارم مرداد ادامه داشت و به علت اتمام مهمات و کم بودن تعداد نیروهای خودی و همچنین کثرت نیروهای دشمن مجبور به عقبنشینی موقت از منطقه شدیم.
فرمانده وقت لشگر ۳۲ انصار الحسین (ع) بیان کرد: در این زمان نیروهای گردان ۱۵۵ حضرت علیاصغر (ع) و گردان ۱۵۴ حضرت علیاکبر (ع) در تنگه اول چهار زبر استقرار یافتند و حماسه مرصاد با این استقرار آغاز شد، دشمن که هنوز هویتاش معلوم نبود با ترس از اینکه مبادا بر سر راهش کمینی باشد تا طلوع صبح جرأت حرکت را به خود نداد.
جانباز ۷۰ درصد جنگ تحمیلی اظهار کرد: ساعت پنج بامداد روز چهارم مرداد صدای حرکت تعداد بیشماری از خودروهای عادی، مکانیزه و زرهی به گوش میرسید و رزمندگان اسلام به ناگهان مشاهده کردند که صدها دستگاه خودور با تجهیزات کامل از گردنه حسنآباد سرازیر شده و مانند ماری زهرآگین به سمت تنگه با سرعت در حال حرکت بودند.
سلگی عنوان کرد: وقتی رزمندگان گردان ۱۵۵ حضرت علیاصغر (ع) از لشگر انصارالحسین (ع) همدان به نخستین خودروی دشمن خیره شدند بر روی پرده سفیدی آرم منحوس سازمان منافقین را دیدند و در آن هنگام بود که با ورود نخستین خودرو داخل تنگه، رزمندگان در حالی که با فریاد اللهاکبر فضای منطقه را عطرآگین کرده بودند ، آن چنان بر سر دشمن آتش ریختند که گویا قهر الهی ملائکة الله بر سرشان باریدن گرفته است و در مدت کوتاهی با انهدام تعداد زیادی از خودروهای منافقان، کوهی از دود و آتش آسمان منطقه را فرا گرفت.
وی گفت: منافقان که با این مقاومت جانانه، شوکه و سردرگم بهاطراف فرار میکردند شیرازهکار از دستشان خارج شد پس از مدتی با جمعآوری نیروهای شکست خورده خود چندین بار اقدام به پاتک پیاده و زرهی کردند که هر بار با اضمحلال و فلاکت مجبور به عقبنشینی شدند.
فرمانده سابق سپاه نهاوند افزود: با مقاومت نیروهای گردان ۱۵۵ و ۱۵۴ از لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) همدان تنگه مرصاد که به منزله تنگه احد جمهوری اسلامی ایران در آن مقطع محسوب میشد، حفظ شد و تا رسیدن سایر گردانهای لشکر شامل ۱۵۱، ۱۵۳، ۱۵۹، ۱۵۷ و ۱۵۶ و نیز سایر یگانهای سپاه و بسیج، حماسه بیبدیل مرصاد رقم خورده و کرمانشاه از سقوط حتمی نجات یافت.
راوی کتاب آب هرگز نمیمیرد اظهار کرد: در ششم مرداد نیز رزمندگان لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) همدان با هجوم به مواضع منافقان در تنگه اول، آنان را مجبور به عقبنشینی کردندکه با درهم شکسته شدن عناصر نفاق که از حمایت همه جانبه استکبار جهانی بهرهمند بودند دشمن بعثی و حامیان پر تعداد آن ها، فهمیدند توان مقابله با نظام اسلامی را ندارند.
سردار سلگی گفت: گروهکها و منافقین به فرماندهی مسعود رجوی با برنامهریزی گسترده برای تصرف تهران، عملیات فروغ جاویدان را ترتیب دادند و قصد داشتند در پنج مرحله تا تهران پیشروی کنند و به خیال خام خود انقلاب اسلامی را از بین ببرند.
فرمانده ستاد لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) در عملیات مرصاد افزود: منافقان داخلی نیز برای حمایت از منافقان در مکانهایی تجمع کرده بودند و آماده پیوستن به آنها برای براندازی نظام بودند که به محض شکست آنها مانند موشی به سوراخهای خود فرار کردند و در حوادث بعدی انقلاب به دام نیروهای حزب الهی افتادند.
فرمانده ستاد لشکر ۳۲ انصارالحسین در عملیات مرصاد عنوان کرد: منافقان از قصر شیرین، سرپل ذهاب و اسلام آباد عبور کردند و در تنگه مرصاد متوقف شدند که پنجم مرداد سالروز عملیات مرصاد، نقطه طلایی پیروزی لشکر اسلام بر کفر و نفاق است که با وحدت و همدلی همه نیروهای تحت امر، ولی فقیه انجام شد در این میان نقش رزمندگان استان همدان بسیار بارز و برجسته بود به طوری که موجب تغییر سرنوشت جنگ شد.
سلگی افزود: دفع تجاوز دشمن، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، صیانت از ارزشهای اسلامی، نشان دادن ماهیت واقعی منافقان به دیگران و زمینهسازی برای دستیابی به پیشرفتهای بزرگ ایران اسلامی همه و همه از دستاوردهای عملیات غرورآفرین مرصاد بود که رزمندگان همدانی در بسترسازی برای تحقق آنها نقش مؤثری داشته است.
حاج میرزا محمدسلگی جانباز ۷۰ درصد به مناسبت روز پاسدار و جانباز در نهاوند اظهار کرد: پاسدار بودن و لیاقت جانبازی در مکتب امام خمینی (ره) به پیروی از امام حسین (ع) بزرگترین افتخاری بود که در این دنیا نصیب من شد.
وی گفت: جنگ برای من یادآور آوارگی، نگاههای نگران پدر و مادر و زندگی در روستاهای اطراف، صدای آژیر خطر و پناه گرفتن در سنگرهای تاریک و سرد و خاطرات خوش با رزمندگان و شهدا بود.
مشاور سابق امور ایثارگران استانداری همدان گفت: جنگ برایم تداعی کننده از دست رفتن بهترین یاران و دوستانم بود، برای حفظ ارزشهای والای انقلاب و اسلام، جنگ ما را لایق خود کرده بود و همه چیز ما بوی صفا میداد، زیرا عشق و ایثار جنگ نقطه اوج خدایی بودن، نهایت فداکاری، حکایت دلدادگی و عاشقی بود.
سلگی افزود: آنچه در جنگ دیدم و حاصل شد کار عشق است و بس، جنگ جاودانه میماند، چون برگرفته از مکتب علوی و قیام سرخ حسینی واحیا کننده قرآن و اسلام و مردانگی و انسانیت بود.
وی بیان کرد: جنگ را دوست ندارم و از آن حس خوبی به من دست نمیدهد، ولی وقتی پای ارزش ها، انقلاب، اسلام و ناموس در وسط باشد، نگاه من تغییر میکند در همان روزهای سخت کسانی بودند که از جان گذشتند تا من و تو و همه بچههای سرزمین ایران به آرامش برسیم.
مسئول سابق هماهنگی امور ایثارگران استانداری همدان اظهار کرد: انگیزه و علت حضورم در جبهه مثل دیگر رزمندگان یک وظیفه شرعی و دفاع از انقلاب و کشور و جهاد به فرمان امام برای حفظ انقلاب اسلامی بود.
جانباز ۷۰ درصد گفت: شهادت واقعی هنر مردان خداست و لیاقت میخواهد که نصیب خیلی از ما نشد در عملیاتهای مختلفی شرکت کردم و پنج بار مجروح شده ام که در آخرین مجروحیتم هر دو پای خود را از دست دادم البته از ناحیه پهلو و دست چپ هم مجروح شدم.
فرمانده سابق سپاه نهاوند عنوان کرد: مگر یادمان رفته در کربلا چه گذشت ما سرباز همان امامیم و عاملی که باعث شد از جانم بگذرم، خدمت به انقلاب اسلامی و دفاع از کشور و مردم قدرشناس و دوست داشتنی بود.
وی بیان کرد: همین مردم که ۳۵ سال سختی و مشقت را تحمل کردند، از همه چیزشان برای اسلام و امام و انقلاب گذشتند، یادمان نرفته امام و سالار ما امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) است و مگر یادمان رفته در کربلا چه گذشت ما سرباز همان امام و همان عصر عاشورای ۶۱ هجری هستیم.
رئیس سابق بنیاد شهید نهاوند گفت: همه ثانیههای عمرم به یاد شهدا میگذرد مگر میشود از شهیدان عزیزی مانند سردار امیدی، سردار ابروزن، سردار حاج حسین کیانی، سردار حاج علی مراد، سردار وحید، سردار محجوب، شهید بابایی، سردار حیدر سهرابی و شهید سرفراز و معلم واقعی، حاج محمد طالبیان و خیلی از شهدای دیگرکه اسامی آنها به صدها تن میرسد یاد نکرد.
سلگی عنوان کرد: در جبهه شاهد شهادت و پرپر شدن دوستان و همرزمان عزیزم بوده ام و شهید حاج حسین کیانی، شهید ابروزن، شهید حاج علیمراد، حیدر سهرابی و شهید ایرج ظفری در مقابل چشمانم به عرش سفر کردند.
مسئول سابق هماهنگی امور ایثارگران استاندار گفت: در دوران حضور در جبهه بیشتر انتظار شهادت داشتم، ولی امکان اینکه مجروح یا اسیر شوم بیشتر بود، اما من اعتقادم این بود که باید تا آخرین نفس جنگید حتی اگر جانباز شوم و حتی اگر در اسارت باشم.
وی اظهار کرد: از مردم انتظاری ندارم، چون ما برای اینکه کسی به ما توجه کند به جبهه نرفته ایم بلکه برای رضای خدا رفته ایم، اما بعضی از افراد مسئول، برای جانبازان و پاسداران خیلی ارزش قائل نیستند، چون ما را تندرو تلقی میکنند، اما نمیدانند که ما هیچ تغییری نکرده ایم و همان آدمهای زمان جنگ و همرزمان شهیدان هستیم.
سلگی گفت: ما بدون رودر بایستی و با در نظر گرفتن حق، نقاط ضعف آنها را گوشزد میکنیم و به همین خاطر است بعضی از آنها از ما بدشان میآید، زیرا ما جانبازان گوشه گیر نیستم، مگر بعضی که مشکل درمانی یا جانباز اعصاب و روان هستند که گوشه گیری آنها بر اثر مجروحیت است.
رئیس سابق بنیاد شهید نهاوند بیان کرد: مردم آگاه و ولایت مدار، بخصوص جوانان به آرمانهای شهدا و انقلاب وفا دارند و این را در مناسبتهای مختلف ثابت کرده اند و من نیز به عنوان یک جانباز، توقعی از آنها بجز ولایت پذیری ندارم و دلم میخواهد به هویت انقلابی و اسلامی خود توجه کامل داشته باشند و به فرامین رهبر عزیز و دلسوز توجه عملی داشته باشد.
وی در بیان به یاد ماندنیترین خاطره از دوران جبهه و جنگ نیز گفت: ۱۰ روز جنگیدن رزمندگان گردان حضرت ابوالفضل العباس (ع) نهاوند بهترین خاطره آن دوران است چرا که در عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو رزمندگان با کمترین امکانات و نیرو در مقابل پیشرفتهترین امکانات و بیشترین نیرو ایستادگی کردند و پیروز شدند و من به عینه، معجزه خداوند را دیدم.
سلگی اظهار کرد: آری جبهه و جنگ به ظاهر تمام شده است، ولی ناگفتههای بی شمار آن هنوز باقی مانده است قصههای مردان بزرگی که از جبهه برگشتند و در گوشهای ساکن شدند از دنیا و زرق و برق آن هیچ نخواستند و کسی هم از آنها خبری ندارد پس یادمان باشد حفاظت و پاسداری از ارزشها و دستاوردهای والای شهدای گرانقدر هشت سال دفاع مقدس بهترین توشه انقلاب است.
وی گفت: در عملیات مرصاد در حالی که دو پایم قطع شده بود برای سلامتی حضرت امام خمینی (ره) و حفظ جمهوری اسلامی دعا میکردم، زیرا دشمن با تمام توان برای از بین بردن همه داشتههای انقلاب کشور را مورد تجاوز قرار داد.
همچنین رهبر معظم انقلاب در مورد حاج میرزا سلگی راوی کتاب آب هرگز نمیمیرد میگوید اگر میتوانستم برای دیدن این فرمانده یعنی حاج میرزا سلگی به همدان میرفتم، چون این رزمنده با همه برادران و فامیلش در جبهه بودند و کتاب را بسیار شیرین و بدون غرور روایت میکند و بسیار موثر است.
انجام مراحل اولیه عملیات مرصاد تا آنجا برای جمهوری اسلامی مهم بود که امیرسپهبد شهیدصیاد شیرازی در سال ۷۷ در خصوص نقش نیروهای همدان در تنگه مرصاد گفت: وقتی با هلیکوپتر داخل تنگه رسیدیم؛ دیدیم خاکریز زده شده و یک عده پشت سنگر میجنگند، من اسم اینها را میگذارم ملائک، اینها از کجا آمدند، از چه کسی دستور گرفتند، گردانی بوده از تیپ ۳۲ انصارالحسین (ع) همدان، توی مسیر با منافقین مقابل میشوند و سریع خاکریز میزنند و میروند پشت خاکریز، ۵۰ درصد این گردان شهید میشوند، ولی کسی راه به اینها نداد.
همچنین فرمانده وقت سپاه نیز در این خصوص گفت: مهمترین یگانی که توانست تأخیر لازم را به وجود آورد تا نیروهای لشگرهای دیگر برسند و کار منافقان را تمام کنند، لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) همدان بود.
محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه پاسداران در باره ۱۲۰ نفر شهید همدانی عملیات مرصاد نیز گفت: این ۱۲۰ شهید استان همدان در عملیات مرصاد باید در حقیقیت شهدای پیروزی نامگذاری شوند، ۱۲۰ شهید پیروزی، ایران در این هفته آخر جنگ پیروز شد.
انتهای پیام/س
گزارش از علی سهرابی
دیدگاه شما