تغيير كاربرى!
برای بازدید از پیشرفتهای موشکی، به يكى از کشورها سفر کردیم. ما را به منطقه بسیار سردی بردند که پوشیده از برف بود. در محوطه کارخانه با صحنه عجیبی روبرو شدیم. یک موشک بزرگ را با طناب به یک الاغ بسته بودند، روی برفها میکشیدند تا به سالن مونتاژ ببرند! بعضی بچهها به شوخی گفتند: موشک اینجا کلاس نداره! بهتره برگردیم.
به ما توضیح دادند که در این جغرافیای خاص، کم هزینهترین و امنترین روش حمل، همین است که میبینید!
در ايران، همکاران ما همیشه اول صبح در کارخانه، برای حمل قطعات، سر لیفتراک سهند (ایرانی) و کوماتسو (ژاپنی) دعوا داشتند! امان از این کلاس گذاشتنهای پرهزینه و بیفایده ما!
.
*** پى نوشت *********
.
در يكى از جلسات، قرائت قرآن ابتداى جلسه به یکی از شخصیتهای سیاسی واگذار شد؛ قرآن را باز و شروع به خواندن كرد، آیه دوم میفرمود: ... انّ انکر الاصوات لصوت الحمیر... بى ترديد ناپسندترين صداها، صدای خران است (لقمان ١٩)
همه زیر لب خندیدند؛ خودش طاقت نیاورد؛ آرام قرآن را بست و گفت: "بابا چندبار بگم، صدای من خوب نیست!"
دیدگاه شما