به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گرو، ۱۴ فروردین سال ۹۹ بود که سردار بزرگ و پرافتخار سپاه اسلام شهید حاج میرزا محمد سلگی همه عاشقان و دلبستگان به خود را تنها گذاشت و به درجه رفیع شهادت نائل شد.
همه عاشقان و رزمندگان و مردم نهاوند در غم فراق شهید سلگی اشک ماتم ریختند و امروز از آن روز ۳ سال گذشته و همچنان درد همان درد است و داغ همان داغ.
حاج میرزا محور وحدت و دوستی در استان بود و در محفل هایی که حضور داشت عاشقان، همرزمان و سربازانش عارفانه به دورش جمع می شدند و از خاطرات و دلاوری های فرزندان غیور نهاوند و عضو گردان حضرت ابوالفضل العباس(ع) برایشان میگفت.
از عملیات مرصاد باید بگوییم که چگونه با دو پای قطع شده در مقابل منافقین کوردل فرماندهی می کرد و به قول سردار شهید حاج حسین همدانی همه کاره کشور در عملیات مرصاد شهید سلگی بود.
حاج میرزا محمد سلگی جانباز دفاع مقدس متولد سال ۱۳۳۴ در روستای هادیآباد بخش فیروزان نهاوند به دنیا آمد و از نخستین روزهای جنگ در ۲۲ سالگی در جبههها حضور یافت و فرمانده گردان حضرت ابوالفضل (ع) و رئیس ستاد لشگر سپاه انصارالحسین (ع) بود.
شهید سلگی از ابتدای سال ۶۲ فرمانده گردان ۱۵۲ حضرت ابوالفضل (ع) لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) بود که در این گردان تا بعد از عملیات کربلای ۵ در سال ۶۵ حضور داشت و سپس رئیس ستاد لشگر انصار الحسین سپاه استان شد.
سردار حاج میرزا سلگی جانباز ۷۰ درصد پس از سالها درد به دلیل جراحت شیمیایی ۱۴ فروردین سال ۱۳۹۹ به یاران شهیدش پیوست و پیکر مطهرش در کنار همرزمان شهیدش در گلزار شهدای نهاوند آرام گرفت.
کتاب «آب هرگز نمی میرد» با محوریت خاطرات این رزمنده دلاور و روایت جمعی از رزمندگان گردان حضرت ابوالفضل (ع) به قلم حمید حسام در سالهای گذشته منتشر شد و از طرف رهبر معظم انقلاب هم بر آن تقریظ نوشته شد که در ادامه مشاهده می کنید.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
سلام بر یاران حسین (علیهالسّلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانههایی چون سُلگی و خوشلفظ را به ما شناساند. ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم:
درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم / لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم
هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران / که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم ...
در میان کتابهای خاطرات جنگ، این، یکی از بهترینها است. نگارش درست و قوی، ذوق سرشار، سلیقه و حوصله، همّت بلند، همه با هم دست به کار تولید این اثر شدهاند. کتاب خانم ضرّابی در شرح حال شهید عالیمقام علی چیتسازیان نیز دارای همین برجستگیها است. این دو نفر از ستارگان اقبال همدانند.
در بخشی از وصیت نامه شهید حاج میرزا سلگی آمده است؛ با صدق دل عرض میکنم با نزدیک به ۶۰ و اندی سال عمر و چند دهه فعالیت مستمر در نظام مقدس جمهوری اسلامی باتجربه به این واقعیت، دریافتم که راه نجات دنیا و آخرت ما درگرو پیروی از ولایتفقیه و رهبری معظم انقلاب است؛ پس درگذشته، حال و آینده میطلبد بهعنوان یک امر واجب برای حفظ وحدت در نظام مقدس جمهوری اسلامی به این ریسمان الهی چنگ بزنیم و از آن پیروی کنیم.
پشت سر ولایتفقیه حرکت کنید که به یاری خدا پیروزی نزدیک است
در بخش دیگری از این وصیتنامه آمده است: نه انقلاب اسلامی دست از حق و مبارزه با باطل و ستم برمیدارد و نه دشمنان اسلام دست از توطئه و ظلم و ستم و چپاول برمیدارند و درنهایت یا باید باطل و استکبار از بین برود و تن بهحق دهد یا ما باید مثل ارباب شهیدمان سیدالشهدا حسین (ع) به شهادت برسیم و از روی زمین برداشته شویم.
دیدگاه شما