به همین علت با عبدالرضا موسوی عضوی هیأت مدیره باشگاه استقلال تماس گرفتیم تا پیرامون اتفاقات رخ داده از شب گذشته تا امروز با وی صحبت کنیم. متن گفتگوی موسوی را در زیر میخوانید:
چه اتفاقی افتاد که همه به علی فتحاللهزاده رأی دادند اما شما به آن مخالفت کردید؟
من مخالفتی نکردم، چون روحم از برگزاری جلسه هیأت مدیره خبر نداشت. در مورد جلسه شب گذشته باید از دوستانی که در آن نشست حضور داشتند سؤال
اما به هر حال همه هواداران استقلال نگران مدیریت و شرایط این تیم هستند و قبول کنید قضایا را پیگیری میکنند.
با مردم صادق هستم و حرف حق را میزنم. نه سیاسی هستم و نه خبرنگار دارم و نه از این فنپیجهای طرفداری دارم. مردم صاحب باشگاه استقلال هستند و باید بدانند چه اتفاقاتی میافتد.
شفاف بگویید که چرا وقتی شما و اعضای هیأت مدیره اعلام کردید پرویز مظلومی سرپرست تیم استقلال شده، این موضوع توسط باشگاه اعلام نشد. قبول دارید وقتی مدیران باشگاه یک تصمیمی میگیرند و اجرایی نمیشود، یک جای کار ایراد دارد؟
این موضوع را باید از کسی که کار اجرایی میکند بپرسید. چرا این سؤال را از آقای خلیلزاده نمیپرسید؟ سعید رمضانی با اعتبار خانواده مرحوم حجازی آمد و وقتی مجیدی چنین پیشنهادی داد، خلیلزاده آن را پذیرفت. از همه هواداران استقلال سؤال میکنم. آیا درست است که سرپرست تیم در فرودگاه مجموعه را رها کند و برود. شما اول این موضوع را مشخص کنید، بعد من به سوالات دیگرتان جواب میدهم. اگر منِ موسوی 10 سال در استقلال کار کنم، پسر من هم باید در این تیم حق داشته باشد؟ اگر اینگونه است، تمام بزرگان استقلال باید سهمخواهی کنند. ساختار باشگاه باید حرفهای باشد و اعضایش هم باید حرفهای عمل کنند.در مجموعه خودم حتی یکی از بستگانم را استخدام نکردم. بیایید در ساختار شرکتهای ما بررسی کنید اگر یکی از بستگان من به صورت غیرحرفهای منصوب شده باشد، هرچه شما گفتید را قبول میکنم. ممکن است من شغلی برای آنها پیدا کنم، ولی هرگز بستگانم را در جایی که کارآیی ندارند استخدام نمیکنم.
بیشتر بخوانید:
سناریوی استرا را برای مجیدی هم ترتیب دادهاند
شما در خصوص سعید رمضانی چنین نظری دارید، اما فرهاد مجیدی حامی اوست و مخالف پیوستن مظلومی به استقلال.
هیچ نظری ندارم. مردم خودشان در این زمینه قضاوت کنند. اتفاقا در جلسهای که داشتیم متوجه شدم که زیر مجموعههای اسماعیل خلیلزاده، صالح مصطفوی را به کمیته انضباطی فرا خواندند. وقتی در جلسه نشسته بودیم متوجه شدیم که این مربی یک پست منتشر کرده و گفته مجیدی اجازه حضور در کمیته انضباطی را به ما نداده است. اگر اینگونه است، مجیدی خودش عضو هیأت مدیره، مدیرعامل و... شود و صفر تا صد کارها را انجام دهد. اگر قرار است اینگونه باشد پس نقش ما چیست؟
اما تنها اختلافات به نظر از طرف فرهاد مجیدی نیست و ظاهرا علی فتحاللهزاده هم از پستی که شما منتشر کردهاید ناراحت شده است.
من با خودشان هم این صحبتها را انجام دادهام. او را دعوت کردم و او گفتم میآیم. بعد از نیم ساعت از قرارمان گفت جلسهام طول کشیده و همین الان حرکت میکنم و میآیم. سپس تلفنش را جواب نداد. وقتی متوجه شدم جریانها چیست، یک پست منتشر کردم، تازه من در آن پست اسمی از فتحاللهزاده نیاوردم. بعد از چند دقیقه هم یکی از دوستان برای من مطلبی فرستاد که علی فتحالله زاده مدیرعامل استقلال شده است. دلخوری من از همین جا شروع شد. اجازه بدهید بیشتر هم به شما توضیح بدهم.
بفرمایید.
اختلافاتی قبل از دربی وجود داشت و قرار بود همه چیز حل شود، اما وزیر ورزش به ما گفت حواستان باشد حرفی نزنید که تیم دچار حاشیه شود چون دربی در پیش است. بعد از دربی، بازیهای پیاپی استقلال انجام شد و مباحث به دیشب کشید. اما این مشکلات بالاخره باید یکجا حل شود. این گونه استقلال نمیتواند جام بیاورد و هر روز باید دچار روزمرگی باشد. ما هر کاری کردیم بی سروصدا بوده ولی نمیشود هر روز از یک نفر قرض گرفت و کارها را پیش برد. من مجبور هستم مردم را در جریان بگذارم و وقتی هم نمیتوانم کاری بکنم باید بگویم. من که بانک نیستم که فقط چک پاس کنم. تا جایی که توانستم پول دادم و تازه سررسید بدهیهای جدید هم آمده که باید پرداخت شود. من از شما سؤال میکنم وقتی من در جلسهای حضور نداشتم، چگونه میتوانم مخالف یا موافق فتحاللهزاده باشم؟ روح من از این جلسه خبر نداشته و اگر هم برگزار شده باید به آن دعوت میشدم.
یعنی کسی با شما تماس نگرفته؟
خیر، بعد از چند ساعت از آقای منزوی شنیدم که خلیلزاده به آنها گفته به میدان فاطمی بروند. کجای فاطمی را نمیدانم. اما قرار من با آقای فتحاللهزاده و منزوی این بود که بنشینیم و صحبت کنیم. صادقانه هم میگویم از عملکرد خلیلزاده ناراضی بودم و هرگز منکر این موضوع نمیشوم. این را هم تأکید میکنم که او در این مدت خیلی زحمت کشیده است و پول هم آورده و با وجود اینکه همسرش بیمار است، تلاش زیادی انجام داد، اما برخی از مشکلات استقلال به او برمیگردد.
چرا چنین نظری دارید؟
چون او نمیتواند برای استقلال وقت بگذارد. شما به دفتر خلیلزاده بروید و ببینید تلفن او چند بار زنگ میخورد. نمیشود یک نفر برود نیم ساعت در باشگاه بنشیند و فقط نامه امضا کند. به وزیر ورزش هم این را گفتم و اشاره کردم که خلیلزاده نمیتوان استقلال را بچرخاند. قرار ما در کل این بود که قبل از دربی مدیرعامل مشخص شود، اما بعد از دربی گفتند مجمع به زودی تشکیل میشود. شفاف میگویم تا امروز 2 بار استعفا دادهام چون وقتی میبینم کار پیش نمیرود و تیم و باشگاه دچار روزمرگی میشوند، فایدهای ندارد. اتفاقا ویس آقای فتحاللهزاده را دارم که اشاره کرده من مصاحبهای با کسی انجام ندادم. یک روز هم رسانهها را دعوت میکنم و همه چیز را به آنها میگویم، چون نمیخواهم به این باشگاه ضربه بخورد. من از شما سؤال میکنم؛ روزی که به باشگاه استقلال آمدم را یادتان هست؟
بله.
آن روز تیم در حال پاشیدن بود و مربی هم نداشت. بازیکنان هم پولشان را نگرفته بودند. یکسری بیاخلاقی هم در مورد من صورت دادند. مثلاً گفتند موسوی پول داده و سود گرفته است. این کارها چیست؟ من هواپیما در اختیار تیم گذاشتم، ارز به تیم دادم، تا آنجام که توانستم کمک کردم و زمان هم گذاشتم، آخر سر هم باید فحش بخورم؟ من طرفدار این تیم بوده و هستم، چه باشم و چه نباشم. خود آقای فتحاللهزاده هم میداند چه زمانی به او کمک کردم.
چطور؟
از خود او سؤال کنید در یکی از دربیهای چند سال پیش پول ساموئل را از چه کسی گرفت و به او داد. فقط همین موضوع را از او سؤال کنید. من میخواستم او مدیرعامل استقلال شود و مردانه هم به او دست دادم. حتی به او گفتم حمایتت میکنم تا طرحهای اقتصادیام اجرا شود. به وزیر هم گفتم فتحاللهزاده میتواند به استقلال کمک کند که حتی آقای سلطانیفر گفت صورتجلسه را بنویسید و خود آقای خلیلزاده هم استعفا میدهد، اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد که از همان لحظه دور خوردم!
آقای موسوی قبول کنید در شأن استقلال نیست که زمین تمرین نداشته باشد و مثلاً سعید رمضانی مدعی شود هر روز به دنبال مدیران استقلال میگردد تا مشکلات را حل کند.
این حرف شما منطقی است و آن را میپذیرم، اما رمضانی باید این موضوع را از چه کسی بخواهد؟ او باید از عوامل اجرایی موضوع را پیگیری کند نه از من. من حمایت مالیام را انجام دادهام و این مسؤولان باشگاه هستند که باید پول پیمانکار را بدهند. 10 بار در جلسه این موضوع را پیگیر شدم که چرا پول پیمانکار پرداخت نشده اما آقایان گفتند پول را دادهایم و مشکلی نیست. از یک طرف دیروز تیم در سالن تمرین کرده ولی میگویند سرپرست در آنجا نمانده که کارها را پیگیری کند. من نمیدانم حرف چه کسی را باور کنم، ولی این کارهایی که شما میگویید به عهده کسی است که کار اجرایی میکند. همین الان که با شما صحبت میکنم 6 میلیارد پول به باشگاه آمده، چرا مدیر اجرایی این کارها را انجام نمیدهد؟ همانطور که گفتم این وسط اتفاقاتی افتاده که من دور خوردم. شاهد حرف من هم خود آقای سعادتمند که در جلسه ما و آقای فتحاللهزاده حضور داشت. حتی او ابراز علاقه کرد که میخواهد به استقلال برگردد. به جز او حجت نظری عضو شورای شهر هم یکی از کاندیدای حضور در هیأت مدیره استقلال است. ما حتی موافقت وزیر ورزش را هم گرفتیم که سعادتمند برگردد و تعداد اعضا 5 نفر شود. ولی وقتی میخواستیم صورتجلسه را بنویسیم دیگر نفهمید چه شد و چرا دور خوردم.
منظور شما از دور خوردن چیست؟
یعنی از هیچ چیزی خبر ندارم. من چه گناهی کردم که فتحاللهزاده گفته منتظر امضای موسوی است. من رئیس جمهور هستم؟ وزیر ورزش هستم؟ چه کاره هستم که مانع مدیرعاملی فتحاللهزاده شوم؟ وقتی در جلسه نبودم چگونه باید در این مورد حرف بزنم؟ من امروز صبح ساعت 6:30 به کیش آمدم و در این جا حضور دارم. اگر جلسهای بوده صورتجلسهاش را باید میدیدم. فتحاللهزاده هم منکر شده که با یک خبرگزاری مصاحبه کرده است، شما به من بگویید الان باید چه بگویم؟ فقط میتوانم آرزو کنم این مسائل ختم به خیر شود و استقلال به آرامش برسد.
دیدگاه شما