نه فقط ویلموتس، کل کادر فنی تیم ملی ضعف دارد
چراغپور در ابتدا نگاهی کلی به اوضاع تیم ملی داشت و در پاسخ به این سوال پرسش که آیا تیم ملی فوتبال ایران باید با مارک ویلموتس ادامه همکاری بدهد یا خیر؟ اظهار داشت: کارشناسان، کمیته فنی، ارکان فدراسیون فوتبال، مطبوعات و رسانههای دیداری و شنیداری و جو عمومی جامعه باید به این نتیجه و اجماع برسند که با ویلموتس ادامه بدهیم یا خیر. اگر به این نتیجه برسیم که باید با او ادامه بدهیم در وهله نخست باید راجع به عملکردش آسیبشناسی دقیقی صورت گیرد. مجموعهای که در حال حاضر بحث فنی تیم ملی را به عهده دارد نشان داده که ضعف دارد و مجموعه ایدهآلی نیست. این مساله فقط مختص ویلموتس نیست و مشاوران، دستیاران و نیمکت و پشت دست او نیز مربوط میشود. یعنی باید نقش وحید هاشمیان را هم در نظر بگیریم؛ همچنین دیگر نفرات حاضر در کادر فنی تیم را. به نظر من کل مجموعه عملکرد ضعیفی داشته است. اما دلایلش چیست؟
عراق و بحرین، آرژانتین نبودند که بعد از باخت به خیابان بیاییم
کارشناس فوتبال کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: ما ۲ نتیجه بد مقابل بحرین و عراق کسب کردیم که با چشم غیر مسلح نیز قابل رویت است و نیازی به کارشناس ندارد. تیمی که باخته ضعیف بوده است. خیلی کم پیش میآید که تیمی ببازد اما نمایشش خوب باشد. این اتفاق در بازی ایران و آرژانتین رخ داد که ما خوب باختیم. اما بحرین و عراق، آرژانتین نیستند که بخواهیم بعد از باخت به آنها، به خیابانها بیاییم و پایکوبی کنیم. میخواهم مثالی ملموس و فنی برای اهالی فوتبال و خوانندگان این مطلب بزنم. آیا نتیجه ایران مقابل عراق تا دقیقه ۸۰ در کشور اردن که میزبانش تیم حریف بود، نتیجه خوبی به حساب میآمد؟ اگر بخواهیم جواب بدهیم باید بگوییم کسب نتیجه مساوی یک بر یک مقابل عراق با در نظر گرفتن اینکه آنها ۲ امتیاز خانگی را از دست میدادند؛ نتیجه خوبی بود. خیلی خوب نه اما نتیجه راضی کنندهای محسوب میشد. حالا سوال بعدی. کادر فنی ما برای حفظ این نتیجه چه کار کرد؟ آیا نمیشد قبل از اخراج شدن مسعود شجاعی، برای حفظ نتیجه یک بر یک، مدافع وسطی چون سیاوش یزدانی و یا مجید حسینی به زمین بیاید و کسی مثل مهدی طارمی زمین مسابقه را ترک کند؟ در آن صورت ما سه مدافع مرکزی میداشتیم و یک هافبک دفاعی هم پشت ۲ هافبک مرکزی ما قرار میگرفت و تیم حریف اجازه گلزنی به ما را پیدا نمیکرد. شما به گل دوم عراق بار دیگر دقت کنید. مهاجم حریف در حالت نشسته با ضربه سر به ما گل زد. یعنی اینقدر بین ۲ مدافع ما حفره خالی بود که مهاجم حریف زمان کافی داشت تا اجازه دهد توپ تا آن ارتفاع پایین بیاید. علا عباس، مهاجم عراق حتی میتوانست با پا دروازه ما را باز کند اما ترجیح داد با ضربه سر این کار را انجام دهد.
گواردیولا هم با کمک خود مشورت میکند اما...
وی در ادامه به طور دقیقتر به عدم واکنش کادر فنی تیم ملی بعد از اخراج مسعود شجاعی اشاره کرد و گفت: مسعود شجاعی از زمین اخراج شد. آیا تیمی که هافبک طراحش را از دست داده و نتیجه ایدهآل را همچنان در اختیار دارد؛ باید در سکوت محض هشت دقیقه و ۲۰ ثانیه به اضافه چهار دقیقه وقت اضافه را طی کند و تکان نخورد تا دروازهاش باز شود؟ همه این مسائل وقتی در کنار هم قرار بگیرند به این نتیجه میرسیم که نمره مربیگری نیمکت، هوش نیمکت، عکس العمل نیمکت، انعطاف پذیری نیمکت و ... نمره ضعیفی بوده است. این نمره ضعیف مختص تمامی افراد حاضر در نیمکت است. کسانی که پشت سر ویلموتس، با آرامش و آسایش بیشتری حضور داشتند چرا کاری انجام ندادند؟ در زمان کارلوس کیروش به محض اینکه گرهی در بازی به وجود میآمد، شاهد مشاوره مرد پرتغالی با دستیارش اوسیانو داکروز بودیم. آنها در گوش هم صحبت میکردند و یا جلوی دهانشان را میگرفتند و به تبادل نظر میپرداختند. به اروپا برویم. پپ گواردیولا مدام با ۲ دستیار خود در حین بازی بحث میکند و نظرات شخصی میکل آرتتا، به عنوان دستیار اصلیاش را مدام جویا میشود. پس ما بعد از آسیبشناسی ۱۰ دقیقه پایانی بازی ایران و عراق به این نتیجه رسیدیم که عملکرد فنی کادر فنی ضعیف بوده است. حالا به سراغ قسمت دوم میرویم.
جایگزین ویلموتس نسبت به خود ویلموتس شانس کمتری دارد
چراغپور در این بخش به مساله رفتن ویلموتس از تیم ملی ایران پرداخت و اینکه آیا خروج این سرمربی بلژیکی از تیم، در این برهه تصمیم درستی خواهد بود یا خیر. وی در این باره گفت: به محض اینکه بگوییم ویلموتس را برداریم، کمیته فنی یا هر کس دیگری که تصمیم گیرنده است باید بگوید چند درصد امکان دارد با ویلموتس در ۲ بازی برگشت در برابر عراق و بحرین به برتری برسیم. چند درصد احتمال اولی ما خواهد بود و چند درصد ممکن است دوم بشویم یا سوم؟ باید تخمین زده شود. بعد از این محاسبه فدراسیون یا کمیته فنی ممکن است ادعا کند من مربی را میشناسم که اگر بیاید درصد اول شدن تیم ملی را از ۵۰ درصد ویلموتس به ۷۰ میرساند و درصد دوم شدنمان نیز از ۷۰ درصد مرد بلژیکی به ۹۰ افزایش پیدا خواهد کرد. اگر اینطور باشد سوال به وجود میآید. این آدمی که فدراسیون سراغ دارد چطور امکان دارد که بتواند علی رغم عدم رویارویی قبلی با بحرین و عراق، در فاصله زمانی کوتاه، نتیجهای بهتر از ویلموتس کسب کند؟ این احتمال فنی و علمی نیست. ممکن است به آن شخصی که مدنظر دارند امتیازهای شفاهی بدهند. مثلا اینکه بازیکنان را میشناسد و سالها در فوتبال ایران بوده است. با این وجود من نمیگویم که ویلموتس حتما شانس موفقیت خواهد داشت اما میگویم که شانس وی از فردی که به جای او خواهد آمد بیشتر است.
تیم ملی، مدیر فنی میخواهد؛ نمره نیمکت کنونی ۴۵ از ۱۰۰ است
وی در ادامه، حضور یک مشاور در کنار ویلموتس را امری واجب دانست و توضیح داد: با این حال معتقدم که نیمکت ویلموتس باید آسیبشناسی شود. باید با او جلسه فنی بگذارند. از او بپرسند که پیش از این و در تیمهای قبلی که کار میکرد با چه کسانی مشورت داشت. ویلموتس به یک مشاور و پشت دستِ باتجربه و سن بالا به عنوان مدیر فنی احتیاج دارد. این نیمکت جوان نیازمند فرد جدیدی است. جوانی نیمکت تیم ملی در بوران تندی که امثال کاتانتس برایش به وجود آورده عکسالعملی نداشته و باعث شده گرداب از داخل زمین به روی نیمکت بیاید. مقابل بحرین تعویضهای خوبی نداشتیم و در برابر عراق از ترس تعویض نکردیم و ماجراجویی نداشتیم. ما باید بررسی دقیق و استراتژی دقیقی داشته باشیم. تیم ملی میتوانست هشت دقیقه با آرایش ۱-۴-۵ بازی کند. سردار در نوک خط حمله باقی میماند و چهار هافبک و پنج مدافع پشت سر او قرار میگرفتند. شماره ۱۷ عراق، علاء المهاوی در سمت راست به عنوان یک پیستون همه کار انجام داد و دفاع چپ تیم ما را اذیت کرد. به هر حال به نظر من در اینکه ویلموتس آن کسی نبوده که ما میخواستیم، شکی نیست اما اگر بخواهیم او را برداریم و به جایش شخص دیگری را روی نیمکت بنشانیم، اوضاع بهتر نخواهد شد و امکان حذف وجود دارد. یادمان نرود عراق به احتمال فراوان در روز آخر با ۱۷ امتیاز و خیال راحت به مصاف ما میآید. آنها بدون استرس مقابل ما بازی میکنند و ما تب و لرز خواهیم داشت. آنها برای کُریخوانی و کسب نتیجهای تاریخی به ایران میآیند ولی ما دغدغه صعود داریم. من از زیر این سوال فرار نکردم و با تحلیل پاسخ دادم تا فدراسیوننشینان و تصمیمگیران آن را بخوانند. بازهم تکرار میکنم همه تقصیرها متوجه ویلموتس نیست. او پشت سر ضعیفی دارد. به نظر من به جای وحید هاشمیان باید یک فرد با سن بالاتر حضور داشته باشد. در بهترین حالت از ۱۰۰ به نیمکت تیم ما میتوان نمره ۴۵ را داد که زیر حد استاندارد است. پشت ویلموتس کسی نیست که کاغذ یا دفتر تاکتیکال داشته باشد. نیمکت ما به اصطلاح از مد افتاده است.
ویلموتس از لحاظ شخصیتی دقیق و منظم نیست
کارشناس باتجربه فوتبال کشورمان درباره انتقادات رسانههای بلژیکی از ویلموتس در زمانی که هدایت تیم ملی این کشور را بر عهده داشت و اینکه با دستیاران خود مشورت نمیکرد و همچنین عدم جدیت او در تمرینات تیم ملی پیش از دیدار برابر عراق؛ گفت: به نظر میرسد ویلموتس از لحاظ شخصیتی آدم دقیق و منظمی نیست. بازهم سوال به وجود میآید. ایا این شخص اگر نیمکت قوی هم داشته باشد بازهم نمیتواند ارتباط بگیرد یا اصلا تمایلی به انجام این کار ندارد؟ اگر این مشکل در بلژیک هم وجود داشته، پس او با ضعف شخصیتی و متدولوژی مربیگری مواجه است. او در انضباط تمرینی، در دلواپسی برای تیم، ارتباط با تیم و نیمکت، تصمیم گیری به موقع نسبت به اتفاقات بازی، سرعت شناخت موقعیت در هنگام بازی و ... ضعف دارد. او وقتی دیر میشناسد، دیر هم تصمیم میگیرد. با این روند و اشتباهاتی که دارد باید گفت اگر ویلموتس تغییراتی را در سبک خود ایجاد کند به اواخر دوران مربیگریاش نزدیک میشود.
برانکو از همسرش طلاق گرفته است؛ کی روش خود یوزپلنگ بود
از چراغپور درباره احتمال روی کار آمدن برانکو ایوانکوویچ پرسیدیم و او در پاسخ، اذعان داشت: مربیگری مثل زندگی میماند. باید گرم باشی و وسط کوران حضور داشته باشی. برانکو وضعیت روحی خوبی ندارد؛ خصوصا تحت فشاری که در تیم ملی وجود دارد. او ۲ ماه پیش در عربستان و از باشگاه الاهلی اخراج شده است. مربیان بزرگی چون گواردیولا، زیدان و مورینیو هم بعد از خروجشان از یک تیم، چند ماه و حتی یک سال استراحت کردند. وقتی یک مربی تعویض یا اخراج میشود؛ مثل این است که از همسرش طلاق گرفته باشد. در روح و روان او اثر میگذارد. به نظرم برانکو نمیتواند فشار تیم ملی را تحمل کند. اصلا مگر او در روزهای سخت تصمیمات خوبی گرفته است؟ مگر وقتی در پرسپولیس بود، تیمش چهار گل از الهلال نخورد؟ او چه کار برای خروج از بحران انجام داد؟ اما کیروش یک یوزپلنگ بود. یک عکس وقتی که سرمربی تیم ملی بود از او دیدم که به تابلوهای تبلیغاتی تک و تنها تکیه داده بود. آن عکس خود یوزپلنگ بود. او با چشمهای ریز و آبی خود؛ فکر میکرد و سپس با مشاوران و کمکهای خود مسائل را در میان میگذاشت. کارلوس در رفتار و حرفهایگری فرد کاملی بود. وقتی متوجه شد اشکان دژاگه در حال ورود به سرازیری است، به دنبال سامان قدوس رفت. او کاری کرده بود که بازیکنانی نظیر اشکان فکر نکنند ۱۰۰ درصد در ترکیب اصلی حضور خواهند داشت. در همه پستها، رقابت ۲گانه به وجود آورده بود تا کسی اجازه نفس کشیدن نداشته باشد. فوتبال ایران از کیروش چیزهای زیادی یاد گرفت. و حالا کلام پایانی من این است که ویلموتس آن چیزی نبود که انتظارش را داشتیم ولی برداشتن او امکان سقوط ایران را بیشتر خواهد کرد نه کمتر.
دیدگاه شما