به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گرو، کافیست به تاریخ پرفراز و نشیب نهاوند در دوران معاصر نگاهی بیندازیم، آن چه میبینیم کارنامهای است پر از رشادت، مبارزه و مقاومت.
تاریخ مبارزات قبل از انقلاب این مردم در اوج خفقان ستمشاهی حاکی از آزادگی و ایستادگی در برابر ظلم و ستم بود. مردمانی که آغازگر نوعی مبارزه مسلحانه هر چند کوچک با طاغوت بودند و در این راه 6 تن از بهترین جوانان این دیار را تحت عنوان «گروه ابوذر» تقدیم کردند تا برای همیشه سند جاودانگی این دیار را در تاریخ مبارزات ستمشاهی ثبت کنند.
علاوه بر مجاهدتها و جانفشانی جوانان نهاوند در دوران قبل از انقلاب، میتوان یکی دیگر از صحنههای رشادت مردم این دیار اعم از جوانان، نوجوانان و پیران را در دوران دفاع مقدس مشاهده کرد که با آغازین روزهای هجوم وحشیانه نظام بعث و حامیانش دوشادوش دیگر مردم کشورمان با حضور در جبهههای حق علیه باطل زیباترین تصاویر ایثار و شهادت را خلق کردند.
هشت سال دفاع مقدس، آزمونی بزرگ بود بر اثبات قدرت ایمان و پایداری ملت ایران، روزهایی سرشار از حماسهآفرینی و سلحشوری.
مقاومت در «جنگ شهرها»
یکی از ابعاد مهم این دوران ایستادگی و مقاومت مردم در شهرهاست که کیلومترها دورتر از خط مقدم با دشمن رخ داد، جنگی زبونانه از سوی دشمن با مردم بیدفاع و کودکان و زنان که «جنگ شهرها» لقب گرفت؛ دشمن به تلافی شکست در جبههها از دلاورمردان ایران با حمله به شهرها سعی داشت روحیه رزمندگان ما را تضعیف کند اما مردم با وجود هزاران کشته و زخمی نه تنها متزلزل نشدند بلکه روز به روز مقاومتر شدند و روحیه رزمندگان را در جبههها تقویت کردند.
شهری که مورد کینه رژیم بعث قرار گرفت
نهاوند از معدود شهرهای کشور بود که از سالهای اولیه جنگ به واسطه اعزام چشمگیر نیرو به خطوط مرزی مورد کینه دشمن قرار گرفت به گونهای که رژیم بعث در هر بار شکست خود در جبههها به بمباران شهرها رو میآورد و نام نهاوند را در کنار شهرهایی مانند دزفول که نماد مقاومت و پایداری لقب گرفته، برای بمباران اعلام میکرد، فردای آن روز شهر مورد اصابت بمبها و موشکها قرار میگرفت، هرچند این اقدام نتوانست در عزم و اراده مردم تاثیر بگذارد و یا وحشت را در منطقه حاکم کند.
بمباران هوایی نهاوند 14 آبان سال 1362 رخ داد، از آن تاریخ به بعد این شهرستان 45 بار آماج حمله دشمن قرار گرفت که در اثر آن 200 نفر از مردم بیدفاع شهر شهید، 600 نفر مجروح و 117 نقطه شهر بمباران شد و صدها خانه ویران.
کدام مناطق نهاوند بیشتر بمباران شدند؟
در این رابطه رئیس بنیاد شهید نهاوند گفت: شهر نهاوند در دوران دفاع مقدس 45 بار مورد حمله هوایی دشمن بعثی قرار گرفت که در اثر آن صدها نفر از مردم این شهر که عمدتا به صورت خانوادگی بود شهید و یا زخمی شدند.
علیعباس خدارحمی با بیان اینکه صدها منطقه مسکونی، آموزشی و تجاری نیز ویران شدند افزود: یکی از وحشیانهترین حملات دشمن در جریان بمباران حمله هوایی به منطقه «پای قلعه» بود که هفدهم فروردین سال 1364 انجام گرفت و بر اثر آن 25 نفر از اعضای چند خانواده که عمدتا فامیل بودند شهید شدند.
وی ادامه داد: مهمترین مراکز شهر نهاوند که در طول بمبارانهای هوایی مورد حمله قرار گرفتند دبیرستان پروین اعتصامی، کوچه میری، کوچه گیانراه، پای قلعه، مهدیه، خیابان گلشن، باغچه توکلی، خیابان حافظ، اداره برق و دهها منطقه دیگر نهاوند بود که در اثر این حملات کودکان و زنان زیادی به شهادت رسیدند.
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان نهاوند گفت: یکی از دردناکترین حوادث بمباران شهر نهاوند اصابت موشک به دبیرستان پروین اعتصامی در حین برگزاری امتحانات پایان سال بود که در اثر آن دو دانشآموز به شهادت رسیدند.
احمد قیاسی که سال 1363 دانشآموز سال سوم دبیرستان بوده در خاطرات خود از آن دوره عنوان کرد: به همراه تعدادی از دانشآموزان هشت بار در مناطق بمباران شده نهاوند حاضر شدیم و به مردم امدادرسانی کردیم.
وی افزود: شهادت بهترین رفیقم «بابک رضایی» را هنوز به عنوان تلخترین حادثه روزهای خون و ایثار نهاوند در خاطرم دارم؛ نوزدهم اسفند 1363 بود؛ ساعت 10:30 صبح امتحان ادبیات داشتیم، ساعت 8:15 صبح هواپیماهای عراقی میدان ژاندارمری آن روزها به سمت منطقه «گوشه سرآسیاب» نهاوند را به شدت بمباران کردند.
قیاسی افزود: در این روز که همه شور و شوق رسیدن به عید نوروز را داشتیم بمباران هواپیماهای جنگی رژیم بعث عراق باعث شد من بهترین دوستم به همراه برادرش «امیراشکان» را از دست بدهم.
هدف صدام از بمباران شهرها ایجاد جنگ روانی و کاهش روحیه مقاومت در رزمندگان بود؛ به زعم دشمن این کار باعث میشد رزمندگان نگران خانوادههای خود شده و دست از نبرد بردارند اما غافل از اینکه هر چقدر دشمن به این کارهای رو میآورد مردم ما قویتر میشدند و جانانهتر در جبههها با دشمن میجنگیدند
عهد بستیم مقاومتر شویم
محسن امیدی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و فرمانده سابق سپاه نهاوند نیز با ذکر خاطرهای در این زمینه به فارس گفت: سال 1364 که ما توفیق حضور در مناطق جنگی را به همراه رزمندگان نهاوند داشتیم خبر بمباران مدرسهای را در شهرستان شنیدیم، این حادثه برای ما دردناک بود چون میدانستیم تعدادی از جوانان و نوجوانان بیگناه زیر آوار مانده و به شهادت رسیدهاند.
وی ادامه داد: اما چون خبر داشتیم این بمبارانها ترفند دشمن برای تضعیف روحیه ما طراحی شده است همه با خود عهد بستیم با استقامتی بیشتر در جبههها حضور یابیم و نگذاریم صدام احساس کند روحیه رزمندگان به دلیل این تهاجمهای کور به مردم بیدفاع متزلزل شده است.
فرمانده سپاه نهاوند با ذکر خاطرهای دیگر از بمباران شهر گفت: اوایل تابستان 64 بود که مجددا این خبر به گوش رزمندگان گردان نهاوند رسید، در روز 24 خردادماه که مصادف با آخرین روز قدس بود مردم روزهدار نهاوند هنگام راهپیمایی در منطقه نزدیک به میدان 17 شهریور هدف بمباران دشمن قرار گرفتند.
وی ادامه داد: حدود 12 نفر از مردم بیگناه از جمله چند کارگر که در داخل ساختمان نیمهکاره مشغول بودند به شهادت رسیدند، شنیدن این خبر خاطر ما را مکدر کرد اما وقتی شنیدیم پس از بمباران مردم کفنپوش شده و با شعار «مرگ بر صدام» و «مرگ بر آمریکا» به خیابان ریخته بودند تقویت روحیه شدیم و با خود عهد بستیم تا نابودی صدام از نبرد دست برنداریم.
محمدباقر سیفی یکی از ساکنان شهر نهاوند که دوران جنگ در سال آخر دبیرستان تحصیل میکرد با بیان خاطره ای از بمباران منطقه گلشن که منجر به شهادت 15 نفر شد عنوان کرد: اواخر خردادماه سال 63 بود و فصل امتحانات، معمولا اغلب اوقات شبها تا ساعت 12 بیدار بودم، یک لحظه خوابم برد که با انفجار مهیبی از خواب پریدم، بمباران شده بود، شعلههای آتش از سمت خیابان گلشن مشخص بود.
وی ادامه داد: همه مردم به خیابان آمده بودند، در تاریکی شب که قطعی برق هم آن را تارتر کرده بود به سمت محل حادثه در حرکت بودند، محل اصابت بمب نزدیک خانه خواهرم بود، خانه به طور کامل تخریب شده بود.
سیفی با بیان اینکه پدر و مادرم با گریه و زاری خود را به محل حادثه رساندند گفت: آن شب تا ساعت 6 صبح، اقوام در خانه ما بیدار بودند تا با روشن شدن هوا به محل بمباران بروند، پدرم که تمام شب را کنار منزل خواهرم سپری کرده بود؛ همراه نیروهای امدادی برای کمک به مصدومان تلاش میکرد.
وی با اشاره به اینکه خوشبختانه خواهرم و فرزند سه سالهاش زنده مانده بودند بیان کرد: آنطور که میگفت تا صبح زیر آوار بودند و با وجود سختی بسیار اما به خواست خدا نجات یافته و زنده ماندند.
سیفی گفت: در این حادثه که در اثر آن بسیاری از منازل منطقه تخریب شده بود 15 نفر از جمله خانواده هشت نفره جوشقانی به شهادت رسیدند، یکی از شهدا هم به نام «مراد سیف» که خدمت سربازی را میگذراند و همان شب برای مرخصی آمده بود هنگام عبور از منطقه در اثر اصابت ترکش بمب به شهادت رسید.
بانویی که قبل از ارسال غذا به جبهه از آنها میخورد مبادا توسط منافقان سمی شده باشند
اکرم حیدری یکی از دبیران بازنشسته و زنان ایثارگری است که در روزهای سخت دفاع مقدس با توجه به بمبارانهای شدید نهاوند برای اینکه مشکلی برای رزمندگان پیش نیاید قبل از بستهبندی مواد غذایی و ارسال آن به جبهه از مواد خوراکی میخورد تا اگر غذایی به وسیله منافقان آلوده یا سمی شده به جبهه نرسد.
وی در این زمینه گفت: با شروع جنگ تحمیلی و بمبارانهای دیوانهوار حزب بعث، خواهران نهاوندی در بخش تدارکات کار میکردند و با جمعآوری کمکهای مردمی در مدیریت جنگ نقش داشتند، آنها با سر دادن شعارهای حماسی رزمندگان را به شرکت در جنگ ترغیب میکردند و بسیاری از برادران و پدران و همسران خود را روانه جبههها میکردند.
این بانوی رزمنده نهاوندی افزود: در سالهای آغازین جنگ، بمباران نهاوند توسط هواپیماهای عراقی شدت گرفته بود و سبب وجود مشکلات زیادی برای مردم شد، در این زمان بانوان باز هم به خوبی به مدد مردم میآمدند و مجروحان ناشی از بمبارانها را به بیمارستان منتقل کرده و مداوا میکردند.
شهر بمباران شد اما مراسم تشییع شهدا تعطیل نشد
وی اظهار کرد: راهپیمایی روز 22 بهمن سال 65 در نهاوند که مصادف با تشییع پیکر 35 شهید نهاوندی عملیات کربلای 5 بود را کسی از یاد نمیبرد، در این روز هواپیماهای عراقی شهر را بمباران کردند که تعدادی نیز شهید و مجروح شدند ولی مراسم و تشییع پیکر شهدا تعطیل نشد.
بمباران منازل مسکونی شهرها در سالهای پایانی جنگ در کشور فراگیر شده بود، در نهاوند نیز همانند دیگر شهرهای کشور مردم برای در امان ماندن از اصابت ترکش بمبها و یا گرفتاری زیر خروارها آوار با نصب چادر در اطراف شهر و یا اسکان در روستاها(که البته هیچگاه خالی از سکنه نشدند) جان خود را نجات دهند اما در چنین شرایطی عزیزان خود را به جبههها میفرستادند تا تلافی اعمال پست دشمن در کشتار بیگناهان را از نیروهای بعثی بازستانند.
هنوز خاطرات آن روزهای سخت و آوارگی از خانه و کاشانه از ذهن مردم این دیار پاک نشده و آن را یکی از سختترین شرایط دوران جنگ میدانند اما مقاومتشان باعث شد دشمن نتواند از این تاکتیک خود بهره ببرد و سرانجام دلاورمردان ما سرافرازانه دشمن را وادار به عقبنشینی کردند.
-------------------
وحید سیفی/فارس
-------------------
انتهای پیام/
دیدگاهها