تازه های سایت

کد مطلب: 26761
8. ارديبهشت 1395 - 11:43
در قوانین سوریه اگر رهبری گروهی را به‌عهده داشته باشید و از آن گروه مواد مخدر کشف شود، جرم را به‌پای رئیس گروه می‌نویسند و حتی جرم رهبر گروه بیشتر از کسی است که مواد داشته، این گوشه‌ای از گفته‌های یک زندانی ایرانی محکوم به ۲۰ سال حبس در سوریه است.

به گزارش پایگاه خبری گرو به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بر اساس آمارهایی که تاکنون از سوی مراجع مختلف اعم از وزارت امور خارجه یا وزارت دادگستری اعلام شده، حدود سه هزار تبعه ایرانی محکوم به حبس در کشورهای مختلف دنیا وجود دارد و بیشتر این افراد نیز به‌خاطر جرائم مرتبط با مواد مخدر، زندانی شده‌اند.

حتماً برای شما هم قدری عجیب است که چطور امکان دارد یک ایرانی آن هم به‌اتهام مواد مخدر در عراق، سوریه، تایلند، ترکیه، اوکراین و ... بازداشت و در کشوری غریب محبوس شود.

گفته می‌شود بیشتر این افراد به‌ویژه در کشورهای جنوب شرق آسیا مانند تایلند، ناآگاهانه در دام می‌افتند و اصلاً روح‌شان هم از همراه داشتن مواد مخدر خبر ندارد و تا چشم باز می‌کنند می‌بینند به حبس‌های طولانی‌مدت 20 یا گاهی اوقات 50ساله در کشور خارجی محکوم می‌شوند.

برای اینکه بتوانیم پای صحبت چند تن از این زندانیان بنشینیم و ماجرایی را که بر سرشان آمده از زبان خودشان بشنویم، به‌سراغ پنج نفر از آنها در زندان قزل‌حصار رفتیم؛ از این پنج زندانی، دو نفر در سوریه، یک نفر در افغانستان و دو نفر نیز در تایلند به‌اتهام مواد مخدر دستگیر و بازداشت شده بودند و حالا در ایران ادامه محکومیت‌شان را می‌گذرانند.

منصور یکی از این زندانیان است و دهه چهارم زندگی خود را در حالی آغاز کرده که سال گذشته از زندانی در سوریه به ایران منتقل شد؛ او می‌گوید 17 آذر سال 89 به‌اتهام حمل 3 کیلو و 512 گرم شیشه یا به‌قول سوری‌ها «آمفتامین» دستگیر و به 20 سال حبس محکوم شده و پس از گذراندن 5 سال در زندان عدرا  به ایران منتقل شده است.

* در سوریه زندگی می‌کردی؟

خیر. ساکن مالزی زندگی بودم و در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه «اپید» این کشور تحصیل می‌کردم و برای دیدن خانواده به ایران بازگشتم.

* چطور از سوریه سر در آوردی؟

فردی که در مالزی با او آشنا شده بودم و کاملاً عادی به نظر می‌آمد پس از بازگشتم به ایران با من تماس گرفت و گفت که چون پاسپورتش مشکل پیدا کرده و فعلاً وقت تمدید آن را ندارد، من رهبری گروهی توریستی را به‌عهده بگیرم و مسافرانی را از سوریه به مالزی ببرم و هزینه‌اش را هم دریافت کنم. خیلی سریع خودم را با پرواز به سوریه رساندم و مسافران را که از ترکیه به سوریه آمده بودند در فرودگاه ملاقات کردم. خودم را معرفی کردم و به آنها گفتم "از طرف فلانی آمده‌ام تا شما را به مالزی ببرم".

* بعد چه شد؟

متأسفانه وقتی می‌خواستیم از گیت فرودگاه سوریه عبور کرده و سوار هواپیما شویم از ساک مسافران مواد مخدر کشف کردند.

* یعنی شما هیچ موادی نداشتید؟

خیر. در ساک من هیچ موادی نبود و اصلاً با مسافران آشنا نبودم و فقط در فرودگاه سوریه همدیگر را دیده بودیم.

* چرا شما را دستگیر کردند؟

در قوانین سوریه اگر رهبری گروهی را به‌عهده داشته باشید و از آن گروه مواد مخدر کشف شود، جرم را به‌پای رئیس گروه می‌نویسند و حتی جرم لیدر یا رهبر گروه بیشتر از کسی است که مواد داشته است.  

* بعد چه شد؟

من را به‌همراه کسی که از او مواد گرفته بودند دستگیر و بقیه مسافران را رها کردند و پس از پروسه زمانی هشت الی 9ماهه، به 20 سال حبس محکوم شدم.

* زمانی که در سوریه دستگیر شدید ناآرامی‌ها شروع شده بود؟

خیر. تازه ابتدای درگیری‌ها بود. البته در زندان هیچ نوع اذیت و آزار یا شکنجه‌ای نکردند اما بالاخره شرایط زندان سخت است ولی آن برخوردی را که با زندانیان خودشان داشتند با ما نداشتند و هیچ نوع برخورد فیزیکی وجود نداشت و رفتارها بسیار دوستانه و محترمانه بود.

ما زمانی دستگیر شدیم که آقای احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور بود و حتی عکسهای رئیس جمهور ما در مراکز امنیتی سوریه وجود داشت و احترام زیادی به ما می‌گزاردند. آنچه می‌توانستند برای ما انجام دادند اما طبق قانون کشورشان، این کار جرم بود. خودشان هم می‌دانستند من دخالتی در این قضیه نداشتم اما طبق قانون‌شان، این کار جرم بود و من را به 20 سال حبس محکوم کردند.

* چطور شد به ایران منتقل شدید؟

بعد از محکومیت، متوجه شدم بین ایران و برخی کشورها از جمله سوریه، عراق، ترکیه و به‌تازگی تایلند، قرارداد انتقال محکومان وجود دارد، به همین خاطر درخواستی را به وزارت عدلیه سوریه نوشتم و جریمه‌ای را که مقرر کرده بودند پرداخت کردم و در نهایت با انتقالم به ایران موافقت شد، البته سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوریه با ما بسیار همکاری کرد و حتی جریمه‌ها را پرداخت کرد و در مدتی که جنگ بود، تا جایی که توان داشتند به ما کمک کردند.

* جریمه شما چه‌مقدار بود؟

فکر می‌کنم نیم میلیون لیره بود که به پول ما حدود 10 میلیون تومان می‌شد.

* در کدام زندان سوریه محبوس بودید؟

من در زندان مرکزی سوریه بودم که به آن «عدرا» می‌گفتند.

* حالا که به ایران منتقل شدید وضعیت زندان‌های اینجا بهتر است یا سوریه؟

در مجموع شرایط زندان سخت است اما مسئله‌ای که در زندان سوریه برای ما سخت بود، بحث دین بود به‌ویژه برای ایرانی‌ها که مذهب‌مان با آنها تفاوت داشت و به همین خاطر، شرایط قدری سخت بود، دیگر اینکه صمیمیتی که بین زندانیان و پرسنل زندان‌های ایران وجود دارد در سوریه نبود؛ به‌عبارت دیگر بیشتر عدم صداقت بین زندانیان با یکدیگر و زندانیان با پرسنل زندان وجود داشت. در مجموع زندان‌های ما خیلی بهتر از زندان‌های سوریه است، البته روند و سرعت سیستم قضایی سوریه بهتر از سیستم قضایی ماست.

* وقتی فردی در سوریه دستگیر می‌شود، سیستم قضایی آنجا چه پروسه‌ای را طی می‌کند؟

ابتدا صورت‌جلسه‌ای که در اداره مخدرات تهیه شده بود، برای انجام تحقیقات به دادگاهی تحت عنوان دادگاه تحقیقات ارسال می‌شود. سپس فرد را چند مرحله به دادگاه احضار می‌کنند و همه اظهاراتش ضبط  و ثبت می‌شود.
بعد از سه یا چهار ماه، رأی دادگاه به فرد ابلاغ و در آن اعلام می‌شود که متهم به فلان دلیل محکوم شده است. متهم اگر به رأی صادرشده اعتراض کند، پرونده به دادگاه جنایات می‌رود و در آنجا دوباره همان سؤال البته به‌صورت غیرعلنی مطرح می‌شود.

اگر متهم باز هم محکوم شود، می‌تواند دوباره اعتراض کند و این بار پرونده به دادگاه «قفس» می‌رود. محاکمه در دادگاه قفس علنی است و 4 یا 5 جلسه طول می‌کشد با این تفاوت که در این دادگاه، افسری که متهم را دستگیر کرده حضور می‌یابد و اظهارات خود را بیان می‌کند. بعد از آن متهم آخرین دفاعیات خود را اظهار می‌کند و سپس دادگاه تصمیم می‌گیرد.

* با این سیستم قضایی که شما بیان کردید چرا نتوانستید بی‌گناهی خودتان را اثبات کنید؟

مسئله‌ای که وجود داشت این بود که در سوریه هم بعضاً فساد اجتماعی و رشوه‌خواری وجود داشت و این دادگاه به‌صورت معمول برگزار می‌شد اما در شرایط متهم فرقی نداشت و در آخر محکوم می‌شد. متهم اگر پول نداشته باشد و نتواند پول خرج کند، با کوچک‌ترین اتهام محکوم می‌شود.

* برگردیم سر خانه اول؛ توانستید فردی که به شما گفته بود مسافرها را به مالزی ببرید از طریق خانواده پیدا کنید؟

بر اساس اطلاعاتی که دارم این فرد الآن در تهران است و من نیز یک‌سری مسائل را به سفارت ایران اعلام کردم مبنی بر اینکه این شخص من را معرفی کرده و به‌اشتباه دستگیر و محکوم شدم اما سفارت ایران گفت که باید به ایران بروم و شکایت رسمی انجام دادم و آنها با این گزارشات نمی‌توانند کسی را دستگیر کنند.

* حالا که به ایران منتقل شدید آیا شکایت کردید؟

باید از زندان آزاد شوم تا بتوانم شکایت کنم.

* یعنی نمی‌توانید از طریق وکیل پیگیری کنید؟

مسئله دیگری هم وجود دارد؛ وقتی می‌بینم سیستم قضایی ما به 30 یا 40 گرم شیشه حکم ابد می‌دهد سعی می‌کنیم این قضیه را نادیده بگیرم زیرا هراس دارم پیگیری دوباره این موضوع برایم دردسر شود و مجبورم از حقم بگذرم.

* شما که در ایران محکوم نشدید یا در ایران کسی از شما مواد نگرفته که بخواهید نگران باشید.

درست است اما ابتدا باید از این مخمصه خلاص شوم تا بتوانم دنبال حق و حقوقم بیفتم.

* حرف آخر؟

از اینکه به ایران منتقل شدم خوشحالم اما با یک مشکل موجه شده‌ایم و آن هم بلاتکلیفی است؛ یعنی به سفارت سوریه که مراجعه می‌کنیم می‌گویند "شما به کشورتان منتقل شدید و مسئولیت‌تان با آنهاست" و وقتی هم به وزارت امور خارجه مراجعه می‌کنیم تا به‌گونه‌ای محکومیت‌مان کاهش یابد می‌گویند "دولت سوریه مسئول است و اینجا منتقل شده‌ایم تا ادامه محکومیت‌مان را بگذرانیم".

انتهای پیام/

478625

دیدگاه شما