به گزارش سایت گرو، زمین، آبستن اشک می شود. خورشید، قد خم می کند و دست های ملتمس عرشیان، همگام با فرشیان، شعر بی قراری را در آغوش می کشند.
داغ در گلوی شیعیان منتشر می شود تا بلوغ ابری بقیع را نظاره کنند.
نبض تاریخ، به هم خورده است. دشمنان با زهرشان، قلب تو را نشانه رفته اند.
با این بدبختی عمیقی که فراهم کردهاند، نه تنها به ساحت سبزت راه نیافته اند، که آتش جهنم خودشان را شعله ورتر ساخته اند. اینان، سپاهیان شیطانند که از دهلیزهای پرپیچ و خم جهالت و نکبت سردرآورده اند. اینان می خواهند آینه امامت را بشکنند؛ ولی دیری نخواهد پایید که مذلت و سرافکندگی خویش را در قامت «وجوه یومئذ خاشعه» تجربه خواهند کرد.
خورشید از چشمان تو تقلید می کند
هنوز هم دنیا، از شکوه جاری تو وام می گیرد. هنوز هم خورشید، از چشمان تو تقلید می کند. دانشگاه، به نام تو زنده است؛ حوزه از زلال دانش تو آب می خورد و عطش دانش اندوزی راهیان عشق، با کلام تو سیراب می شود.
نقی یعقوبی
انتهای پیام/م
دیدگاه شما