تازه های سایت

کد مطلب: 22895
27. بهمن 1393 - 1:51
قضات ديوان عالی كشور رأی برائت زن نهاوندی از همدستی در قتل شوهرش را نپذيرفتند و خواستار محاكمه دوباره او به اتهام مشاركت در قتل شدند.
قضات ديوان عالی كشور رأی برائت زن نهاوندی از همدستی در قتل شوهرش را نپذيرفتند

به گزارش سایت گرو، اين زن كه ناهيد نام دارد شش سال قبل با همدستي پسري به نام هوشنگ متهم به قتل شد.، اين پرونده از مردادماه سال 87 به جريان افتاد. مأموران پليس نهاوند بعد از كشف جسد مرد جواني كه هيچ اوراق هويتي همراه نداشت، مشغول بررسي شدند تا اينكه مردي به پليس خبر داد برادرش گم شده است.

 او توضيح داد: برادرم معلم بود و از چند روز قبل خانه‌اش را ترك كرد. همراه همسر و فرزندانش به دنبالش گشتيم اما نشاني از او پيدا نكرديم. مشخصاتي كه اين مرد در اختيار پليس گذاشت با نشاني‌هاي جسد پيدا شده مطابقت داشت، بنابراين او با حضور در پزشكي قانوني جسد برادرش را شناسايي كرد.

گزارش پزشكي قانوني نشان داد كه رحمت به علت پارگي طحال و شكستگي قفسه سينه كه بر اثر اصابت جسم سخت ايجاد شده بود، فوت شده است. سپس پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد و كارآگاهان مشغول بررسي بيشتر شدند. آنها متوجه شدند كه ناهيد از مدتي قبل با پسري به نام هوشنگ ارتباط دارد. مأموران وقتي به سراغ هوشنگ رفتند، فهميدند كه او ناپديد شده است. تحقيقات بيشتر هم نشان داد كه هوشنگ به طور غيرقانوني از مرز خارج شده و به كشور عراق گريخته است.

 بنابراين اسم هوشنگ به عنوان مظنون اصلي در پرونده ثبت شد تا اينكه مأموران پليس چند سال بعد از حادثه هوشنگ را در يكي از شهرهاي غربي بازداشت كردند. او در اولين بازجويي‌ها به قتل آقامعلم اقرار كرد و گفت كه با همدستي ناهيد اين كار را كرده است.

او گفت: من فريب نفسم را خوردم و عاقبت گرفتار شدم. هفت ماه قبل از حادثه بود كه ناهيد به كلوپ من آمد تا دو پسرش آنجا بازي كنند. در جريان رفت و آمد گفت كه شوهر ندارد و به من ابراز علاقه كرد. ارتباط ما ادامه داشت تا اينكه فهميدم دروغ گفته و شوهر دارد، به خاطر همين رابطه‌ام را قطع كردم. ناهيد اما اصرار به ادامه رابطه كرد و من فريبش را خوردم. شب حادثه به دعوت او به خانه‌اش رفتم و راهي پشت‌بام شديم. همان لحظه تلفن همراه ناهيد زنگ خورد و شروع به حرف زدن كرد. فهميدم با مرد غريبه‌اي حرف مي‌زند. ناراحت شدم و سر اين موضوع مشاجره كرديم. گفتم تو خيانت كرده‌اي. با صداي حرف زدن ما شوهرش برق راهرو را روشن كرد. من ميان كولرها پنهان شدم. فهميده بود كه غريبه‌اي آنجاست. ناهيد گفت كه شوهرش قصد كشتن او را دارد. گريه كرد و خواست كمكش كنم. دوباره قبول كردم. پشت در پشت بام رفتم. وقتي شوهرش رسيد، گردن او را گرفتم و درگير شديم. هر دو روي زمين افتاديم. شروع به فرياد كشيدن كرد.

ناهيد چادر برداشت و در دهان رحمت فرو كرد و فشار داد تا صدايش قطع شد. جسد را داخل ماشين برديم و از خانه خارج شديم. بعد جسد را در دره‌اي رها كرديم و به خانه برگشتيم. ناهيد مرا ترساند. گفت اگر پليس بازداشتم كند همانجا اعدامم مي‌كنند. كمكم كرد فرار كنم. به غرب كشور رفتم و از آنجا به صورت غيرقانوني از مرز خارج شدم. در عراق به گروه ‌پ ك ك ملحق شدم و آموزش ديدم. مدتي بعد وارد كشور شدم كه مأموران پليس بازداشتم كردند.

ناهيد وقتي مقابل بازپرس قرار گرفت، ابتدا شركت در قتل را منكر شد اما در بازجويي‌هاي فني جزئياتي از حادثه را شرح داد و گفت مدتي قبل از حادثه بود كه به كلوپ بازي هوشنگ مي‌رفتم تا بچه‌هايم در آنجا بازي كنند. همان زمان هوشنگ به من ابراز علاقه كرد. يك شب به در خانه‌مان آمد و گفت با شوهرم كار دارد. شوهرم همراه او رفت و ديگر برنگشت. احتمالاً مرتكب قتل شده است.

بعد از كامل شدن بررسي‌ها، هوشنگ به اتهام همكاري با گروه كومله محارب و به اتهام قتل عمد هم مجرم شناخته شد. پرونده ابتدا در دادگاه انقلاب بررسي و هوشنگ به خاطر همكاري با گروه كومله به اعدام و 10 سال حبس محكوم شد. بعد از اينكه رأي دادگاه از سوي ديوان عالي كشور تأييد شد، پرونده اين بار به اتهام مشاركت هوشنگ و ناهيد در قتل عمد روي ميز هيئت قضايي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. در اين فاصله ناهيد پشيمان‌نامه‌اي به دادگاه ارائه كرد و گفت از كارش پشيمان است و درخواست عفو دارد.

در حالي كه اولياي‌دم براي دو متهم درخواست قصاص كرده بودند، هوشنگ اتهام قتل عمد را پذيرفت و بار ديگر حادثه را شرح داد. او گفت: من اسير نفس شدم و فريب ناهيد را خوردم. او مثل شيطان مرا فريب داد تا اينكه دستم به خون مرد بي‌گناه آلوده شد. از آنجا كه دادگاه انقلاب مرا به اتهام محارب به اعدام محكوم كرده، چيزي براي از دست دادن ندارم. ناهيد اما وقتي مقابل هيئت قضات قرار گرفت، اتهام مشاركت را نپذيرفت و گفت من از ماجراي قتل شوهرم خبر ندارم. ارتباط من با هوشنگ هم غيراخلاقي نبود و نمي‌دانم چرا مرتكب قتل شده است.

زن جوان حرف‌هايش در مراحل بازجويي را منكر شد و مقابل هيئت قضايي سكوت كرد. قضات دادگاه بعد از شور رأي به قصاص هوشنگ دادند اما ناهيد را از اتهام مشاركت در قتل عمد تبرئه و به حبس محكوم كردند.

 با اعتراض اولياي‌دم به رأي دادگاه، پرونده در ديوان عالي كشور بررسي شد. قضات ديوان عالي كشور اعتراض اولياي‌دم را پذيرفتند و اعلام كردند كه اوراق پرونده نشان مي‌دهد كه شركت ناهيد در قتل شوهرش محرز است و او بايد به اتهام مشاركت در قتل محاكمه شود، بنابراين پرونده به شعبه هم‌عرض – شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران- فرستاده شد. قضات ديوان رأي دادگاه درباره قصاص هوشنگ را تأييد كردند.

دیدگاه شما