به گزارش سایت گرو، گردنه برزول از جمله نقاط حادثه خیز شهرستان نهاوند است، این گردنه در بین سایر نقاط حادثه خیز بنا بر شرایط ناهمواری سطح و داشتن پیچ های خطرناک شاید از سایر نقاط دیگر بیشتر مورد توجه مردم و مسولان قرار گرفته است.
عملیات تعریض این گردنه در حالی تعطیل شده است که سال گذشته بعضی از خبرگزاری ها و سایت های خبری شهرستان از نتیجه دادن پیگری های خود برای حل این مشکل خوشحال بودند و با تیتر هایی جالب از تعریض این گردنه تا پایان سال گذشته خبر دادند ولی...
همگان در سال های نه چندان دور شاهد بازدیدهای مکرر مدیران و مسولان شهرستانی استانی و بعضآ کشوری بوده ایم و هرکدام بنحوی بر اصلاح و ارائه خدمات به مردم در این نقطه تاکید کرده اند.و در هرمرحله بعد ازشتاب لحظه ای و استقرار امکانات تعطیلی پروژه و ناتمام ماندن طرح را نظاره گربوده ایم وهرکس برظن خود تفسیری از این داستان ارائه می کند و نسخه ای شفا بخش را برای این گردنه گردن شکسته تجویز می کند..
در طول چند سال گذشته در مراحل مختلفی بنا به وعده وعیدهای مدیران شهرستانی این گردنه روزهای خوش و ناخوشی را به خود دیده است..
وقتی می بیند که سیل عظیم کامیون ، لودر، نیروی انسانی با دوربین های مجهز اطرافش حاضر می شوند چه بسیار که خوشحال می شود و شعله های امید نیز در دلهای مردم شعله ور، ولی دیری نمی گذرد که رفیقان ترک دوست می کنند و این گردن شکسته، نا امید از درمان زخم هایش سکوت اختیارمی کند و جز تاسف برای مسافران خسته پیامی ندارد..
سال گذشته بود که یکی از مدیران ارشد نهاوند با تاکیدهای بسار، قول تعریض و آسفالت ریزی این گردنه را تا پایان شهریور به مردم داد ولی وعده فقط در حد سخن باقی ماند و گویی در آن منطقه چنین طرحی وجود نداشته است، و گردنه بیمار ما با زخم های بیشمارش در تابستانی گرم ازبی تدبیری و نامیدی به خرناسه های شیرین یک خواب زمستانی گرفتارمی شود.....
آری او سه سال است که از مداوای ناقص رنج می برد و از این همه حرف های شیرین دکتر دلش گرفته است چرا که می داند درمان درد صعب العلاجش فقط در حد واژه های تکراری در صفحات منتشر می شود .. و بهترین سوژه برای جلب نظر مردمانی است که جزخدمت بی منت را نمی شناسند..
ولی فارغ از درد دل ها و ناگفته های بسیار اکثر مردم اعتقاد دارند شاید اگر در محیط پیرامون این گردنه به صورت موقت و گذرا دست برده نمی شد شاید حال و روزش بهتر از روزمرگی امروز به نظر می رسید .. ولی چه کنیم که هرکسی از ظن خود شد یاراو از درون او نجست اسرار او..
او خوب می داند که از وجودش برای مانورهای تبلیغاتی استفاده شده است و بس.. و در راه درمان ناامید و غم زده با نسیم سرد پاییزی برزول به خواب زمستانی رهسپار می شود و جز خرناسه بی تدبیری از او صدایی برنمی خیزد...
انتهای پبام/
دیدگاه شما