به گزارش پایگاه خبری گرو ، جمعه گذشته، آخر شب طبق معمول برنامه «هفت» را ميديدم. مشتاقانه منتظر بودم درباره شهادت دو مستندساز ايراني يعني شهيدان «هادي باغباني» و «اسماعيل حيدري» چيزي ببينم و بشنوم، به ويژه آنكه دو روز قبلش برنامه مفصلي براي شهيد باغباني در تالار سوره نيز برگزار شده و خبرگزاريها نيز آن را خوب پوشش داده بودند. محور برنامه خانم «مهناز افشار» بود و سؤال برنامه هفت از مردم ايران و مخاطبانش اينكه:«بازي مهناز افشار را در كدام يك از فيلمهاي زير ميپسنديد؟ 1- آتش بس 2- برف روي كاجها 3- سالاد فصل و...». بعد هم گفتوگوي مفصلي با ايشان و سؤالات بامزهاي نظير اينكه:«چه كسي اولينبار به شما لقب سوپراستار داد؟» و يا «دغدغه اين روزهاي شما چيست؟» كه ايشان در پاسخ به سؤال اخير فرمودند؛ دغدغه اولشان انسانيت و بعد رسيدن به رؤياهايشان است. البته حرفهاي مهم ديگري هم زدند. مثلاً درباره تعالي در هنر و اينكه آن اوايل شبهاي اجرا قرص ميخوردند!
به خدا اما خيلي بيغيرتيم كه دق نميكنيم! ما كجا زندگي ميكنيم؟ نكند مسير اين بزرگواران درست است و ما بيهوده خودمان را علاف كردهايم؟ نكند ما انتظار بيهودهاي از برادر گبرلو داريم كه بايد لااقل يادي از اين شهدا ميكرد، بايد نمونههايي از آثارشان را نشان ميداد، با بچههايي كه هنگام شهادت همراهش بودند گپي ميزد، مثلاً آقاي «فاطمي» كارگردان آن گروه را ميآورد تا مردم بدانند عدهاي فيلمساز جوان براي آنكه جهان و آنها حقيقت را بدانند و براي همان انسانيتي كه دغدغه اين روزهاي خانم مهناز افشار است، هزاران كيلومتر دورتر از خانمانشان دارند خون ميدهند، دارند جانشان را فدا ميكنند.
نشستم تا ته برنامه و دريغ! دوربين هفت سراغ تداركات و راننده و آشپز فيلمها هم رفت – كه بايد ميرفت و زودتر از اين هم ميرفت و حق آنها هم هست – اما مستندسازان شهيد در تاريكي و انزواي اين برنامه سينمايي ماندند. به خدا قسم اين خونهاست كه ميتواند جان و صحنه شما را تازه كند. اين نامهاست كه باعث آبرو و اعتبار شما ميشود. اين يادهاست كه ياد شما را زنده نگه ميدارد. چطور نميدانيد چقدر به اين بچهها مديونيد؟ ديگر بايد چه كنند اين سمبلها؟
ساعت دو و نيم كه برنامه تمام شد، باز هم دلم آرام نگرفت. رفتم به فضاي مجازي و به خودم اميد دادم شايد گفتهاند و تو نشنيدهاي، خبرگزاريها و سايتهاي سينمايي فيالفور مكتوبش را منعكس ميكنند. شايد هفتههاي قبل برنامه مفصلي داشتهاند. رفتم و برنامه هفت را با نام هر دو شهيد جستوجو كردم و چيزي نيافتم. فقط عكسي در سايتي بالا آمد كه زيرش نوشته بود:«مدل ژست مهناز افشار و آنا نعمتي در ماشين»! حتي اگر نامي ميبرديد يا بردهايد آن بچهها و آن مستندها ارزش يك برنامه يا يك بخش مستقل را نداشتند؟ چه كسي دغدغه اين مستندسازها، دغدغه همسر شهيد باغباني و رؤياهاي دختر سه ساله او برايش مهم است؟
مشرق
دیدگاه شما