کاری به این ندارم که انتشار عام این عکس در فضای مجازی عمدا صورت گرفته است و یا سهواً. بین دوستان و آشنایان!! بوده یا در فضای عمومی. توسط خود فرد؟!، دوستان و بستگان او؟! و یا شخص ثالث دیگری انجام شده است. جهت کسب شهرت بوده یا خدای ناکرده دهن کجی به احکام و ضروریات دینی - که اگر چنین بوده است کم ترین انتظار، عذر خواهی او از امت شریف همدان و ترک کرسی نمایندگی آنها می باشد-. اتفاقا من هم علاقمندم و هم وظیفه شرعی دارم که بنا را بر سهوی بودن این رویداد بگذارم، اما از آنجا که چنین مسائلی متاسفانه هر چند وقت یکبار از سوی عده ای قاصر و یا مقصر که در هر دو حال "خود کرده را تدبیر نیست" اتفاق می افتد، شاید بد نباشد به چند نکته در این باره توجه کنیم: اول اینکه شبکه اجتماعی «فیس بوک» بنا به دلایل مختلفی که مسئولین و کارشناسان امنیتی و فرهنگی کشور به آن قائل اند، جزء لیست کمیته فیلترینگ جمهوری اسلامی قرار دارد و گذشتن از این فیلترینگ به هر نحوی اشکال قانونی و شرعی دارد. قانون دستورالعملی است که همه افراد جامعه موظف به رعایت آن هستند اما حساسیت مردم نسبت به رعایت همه قوانین کوچک و بزرگ توسط مسئولین جزء و کل کشور بسیار بیشتر از افراد عادی است. چرا که این افراد به نوعی الگوی جامعه هستند و اگر متولیان امر به قانون احترام نگذارند نمی توان انتظار زیادی از مردم عادی داشت. نکته دوم که بسیار ناراحت کننده و غصه آور است، این است که چرا باید از فردی که خود را وکیل و نماینده قانونی مردم مومن و متدین دارالمجاهدین همدان میداند چنین رفتاری سر بزند؟ همه ما می دانیم که التزام «عملی» به دین مبین اسلام اولین شرطی است که هر مسئول کوچک و بزرگ این کشور به آن متعهد می شود و وظیفه دارد به تعهد خود عمل کند، اما متاسفانه گویا بعضی از ما عادت داریم در عمل به تعهداتمان کوتاهی کنیم. حق این است که هر مسئول جمهوری اسلامی در هر جای جهان با رفتار صحیح خود به عنوان یک رسانه عمل کند و انقلاب را در صدور ارزش های الهی خویش یاری دهد نه اینکه در خاک اجنبی این ارزشها را زیر پا گذاشته و به آنها دهن کجی کند. نکته سوم اینکه این اتفاق بار دیگر ناامن بودن فضای شبکه های اجتماعی و سرویس های مختلف اینترنی را بر همگان آشکار کرد. بارها و بارها تاکید شده است که یکی از دلایل اصلی که کشورهای غربی و خصوصا آمریکا علاقمند به گسترش فیس بوک و توییتر هستند این است که مرز بین اطلاعات شخصی و محرمانه، و اطلاعات غیر محرمانه را از بین ببرند تا بتوانند به همه اطلاعات دسترسی پیدا کنند و قطعا خوشحال خواهند شد که سرویس های اینترنتی آنها بستر بی اخلاقی را فراهم کرده و از این طریق به حیثیت مسئولین خرد و کلان جمهوری اسلامی صدمه بزنند. نکته چهارم اینکه بدون شک هر بار که یک عمل خلاف اخلاق و ضد اسلامی از سوی مسئولین بزرگ و کوچک کشور سر می زند و علنی می شود، اعتماد مردم نسبت به اسلامی بودن این نظام کمرنگ تر شده و موجب دلسردی عده ای از حامیان نظام و انقلاب می گردد و این بدترین بازخورد آن است، چرا که در این قبیل اتفاقات رفتارهای ناصحیح مسئولین، پیش از آن که به حساب خود این افراد گذاشته شود به پای شخصیت حقوقی آنان نوشته می شود و متاسفانه پیش از خود شخص، این نظام اسلامی است که از این بی اخلاقی ها ضربه دیده و حیثیت آن لکه دار می شود و خبر آن خوراک مناسبی خواهد بود برای رسانه های ضد انقلاب. نکته پنجم اینکه مردم مسلمان و ولایی همدان از نمایندگان و مسئولین خود در شورای شهر و سایر نهادهای انقلابی و اسلامی که همگی آنها جهت حفظ و اعتلای فرهنگ ناب اسلام و قرآن مسئولند؛ انتظار دارند تا به موقع و با قاطعیت با نفس اینگونه اعمال یعنی عدم رعایت شئونات اسلامی -حال در هر کجای دنیا که باشد- به خصوص از سوی منسوبین خرد و کلان نظام اسلامی و نیز اعتماد به شبکه های جاسوسی و غیراخلاقی چون فیس بوک و امثالهم را محکوم نموده و با رعایت تقوی و مصلحت اندیشی با برخورد صحیح، منطقی و اسلامی با عاملین این حرکت ضمن عذرخواهی از امت مسلمان، راه را بر تکرار این قبیل کج روی ها ببندند. نکته آخر اینکه این اتفاق هر طور که باشد به آبروی یک مسلمان مربوط است و باید بدانیم که هر سخنی که در انتقاد از این عمل به زبان رانده می شود و یا هر مطلبی که در مخالفت با این موضوع نگاشته می شود باید رویکرد مصلحانه داشته باشد و هرگونه زیاده روی و بی تقوایی در این باره هیچ توجیه شرعی نخواهد داشت. از سوی دیگر همه ی کاربران اینترنت و هر رسانه دیگر و تمام کسانی که خود را مسلمان می دانند باید توجه داشته باشند که نه تنها انتشار این عکس بلکه حتی مشاهده این تصویر نیز از لحاظ اخلاقی عملی است ناصحیح و مطمئن هستم که رضایت خداوند را در پی نخواهد داشت. |
دیدگاه شما