به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گرو، همدان مهد تمدن و تاریخ، پایداریها، مقاومتها و افتخارات، جایگاه خاصی در هنرهای سنتی و بومی کشورمان دارد. شرایط خاص اقلیمی و جغرافیایی این سرزمین که بهواسطه کوهستانی بودن، امکان کشاورزی راحتی در مناطق مستعد به نیمی از سال را کاهش داده، طبعاً و در طی قرون، توجه به حرف و رشتههای دیگر تولیدی را موجب شده و همدانیان که در علاقه به آب و خاک آبا و اجدادی شهرهاند، ضمن مقاومت و مبارزه با طبیعت سرسخت، به مدد ذوق و استعداد به ابداع و نوآوری پرداخته و در ایجاد، توسعه و ترویج صنایع دستی بومی منطقه خود کوشا بودهاند.
با این اوصاف بدون تردید باید صنایع بافتههای داری را سرآمد تمامی صنایع دستی استان همدان دانست. اگرچه بهدلیل برخی از بیتوجهیها این «هنر– صنعت» ارزنده امروز اعتبار دیرین و شهرت گذشته خود را ندارد و از رونقی شایسته و در خور برخوردار نیست، اما آثار و نمونههای به جای مانده از قالی و گلیم و گبه این استان بهترین گواه بر ارزشهای والای هنری است که با گذشتهای نهچندان دور از لحاظ طرح و نقش، رنگ و رنگآمیزی و هماهنگی دلپذیر و استثنایی طرح و رنگ، همتایی نداشته گو اینکه امروزه نیز میتوان با همت، تلاش و برنامهریزی و رفع موانع و مشکلات به همراه اعمال سیاستهای تشویقی، در مدت زمان کوتاهی بار دیگر قالی صنایع مرتبط با بافتههای داری را به جایگاه واقعی خود هدایت و در سطح جهانی با همان اعتبار پیشین مطرح کرد.
در پی معرفی یکی از هنرمندان نامدار این «هنر-صنعت» برآن شدیم تا گفتوگویی با بانوی هنرمند نهاوندی و دانشآموخته صنایع دستی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
زینب سوری با اشاره به اینکه مادرم هنرمند بافتههای داری از قالی گرفته تا گلیم و گبه بود و کارگاه داشت گفت: من از کودکی و نوجوانی بهصورت استاد شاگردی در پی دریافت آموزشهای لازم از او، وارد این عرصه شدم، علاوه بر این بهصورت رسمی کار خود را از سال 74 با همکاری کمیسیون امور بانوان فرمانداری نهاوند آغاز کردم.
وی با تأکید بر اینکه در پی پیشرفت در کار، همکاریم را با سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نهاوند بهعنوان هنرمند، کارآفرین وکارشناس این رشته آغاز کردم، عنوان کرد: از سال 85 نیز بهعنوان مربی با اداره فنی و حرفهای شهرستان همکاری دارم.
وی با اشاره به اینکه در این مدت همراه با کار مربیگری و کارشناسی یک گارگاه تولیدی در این عرصه فعالیت داشتم و از این طریق هنرمندان بسیاری را جذب این هنر-صنعت کردم، افزود: البته سال 83 نیز در رشته صنایع دستی وارد دانشگاه شده و توانستم در کنار تجربه کاری در این رشته مدرک کارشناسی را بهصورت آکادمیک نیز دریافت کنم.
این کارشناس و مربی آموزش فرش، گلیم و گبه با اشاره به اینکه متأسفانه اکنون دیگر کارگاه تولیدی ندارم زیرا پس از اتمام تحصیل، ازدواج کرده و قرار شد به همراه همسرم به تهران مهاجرت کنیم، اظهار کرد: جالب اینکه این اتفاق نیفتاد و بنده همچنان بهعنوان مربی این رشته در خدمت سازمان فنی و حرفهای شهرستان و اداره کل صنایع دستی هستم.
سوری با تأکید بر اینکه طی این سالها توانستهام تعداد بیشمار هنرمند در این عرصه تحویل جامعه دهم به طوری که امروز بسیاری از بافندگان و دارندگان واحدهای تولیدی از هنرجویانی هستند که یا در کلاسهای آموزشی من شرکت کرده و یا اینکه پیشتر در کارگاه تولیدی من فعالیت داشتند، اذعان کرد: در حال حاضر فعالیتم در بخش تولید بهصورت متمرکز نیست بلکه با توجه به شناختی که از بازار دارم بهصورت غیرمتمرکز، واسط بین بافندگان، خریداران و سرمایهگذاران میشوم.
وی با اشاره به اینکه این رویکرد به نفع بافندگان در تأمین معاش و سرمایهگذاران و تجار بهعنوان افرادی که جذب سفارش میکنند، خواهد بود، اذعان کرد: متأسفانه نیازها و زیرساختهای هنر قالی، گبه و گلیمبافی در شهرستان نهاوند فراهم نیست.
این کارشناس صنایع دستی با بیان اینکه قالی و سایر بافتهای داری نهاوند از قدمت بالایی برخوردار بوده و در بازارهای اروپایی شناخته شده و حتی تا سالها پیش ما در این شهر شاهد فعالیت چشمگیر کارگاه رنگرزی گیاهی پشم بهعنوان مواد اولیه مور نیاز برای بافتههای داری بودیم، گفت: تا سالیان سال بافندگان فرش، نخ و خامه مورد نیاز خود را از طریق این کارگاه با رنگ طبیعی تأمین میکردند؛ بنابراین کیفیت فرش این شهرستان بنا به استفاده از رنگهای گیاهی، از مرغوبیت بالایی برخوردار بود.
سوری ادامه داد: متأسفانه با جمع شدن 99 درصد کارگاههای رنگرزی گیاهی در شهرستان نهاوند کیفیت این فرشها و سایر بافتههای داری تنزل پیدا کرد، گفت: تأسفبارتر اینکه آن یک درصد باقیمانده رنگرزها نیز دیگر در قالب کارگاه فعال نیستند بلکه افرادی همچون مادر من که از هنرمندان قدیمی هستند، خود برای خامه مورد نیاز فرش و گلیم نسبت به رنگرزی گیاه بهصورتی تجربی در خانه اقدام میکنند.
وی با تأکید بر اینکه از گذشته دور نهاوند در حوزه دامداری از جایگاه ویژهای برخوردار بوده که پشم حاصل از آن فعالیت مستمر را میتوان بهعنوان یک فرصت در حوزه صنایع دستی قلمداد کرد، گفت: متأسفانه در نبود کارخانه ریسندگی این فرصت از شهرستان گرفته شده؛ بنابراین بافندگان بهویژه در فرشهای درشتبافت که مختص شهرستان است از نخ و پشم نامرغوب سایر شهرها که به مواد شیمیایی رنگ شدهاند استفاده میکنند.
وی با ابراز اینکه آنچه موجب تمایز فرش دستبافت ایرانی از سایر کشورها شده، مواد اولیه مرغوب آن و استفاده از مواد گیاهی در رنگرزی است اذعان کرد: یکی از دلایل رکود فرش ایران در بازارهای جهانی، همین رنگرزی شیمیایی است زیرا علیرغم تنوع رنگ، با یک بار شستن کیفیت اولیه فرش و براق بودن کار از بین میرود در حالی که در فرش ایرانی اصیل، باوجود محدودیت در رنگ، با پاخوردن بیشتر و حتی شستوشو، جلا و کیفیت بیشتر آن میشود.
این کارشناس فرش ادامه داد: به طوری که در ضربالمثلها نیز داریم که در مواجهه با فرد باتجربه عنوان میکنند انگار قالی کرمان است زیرا این قالی اصیل ایرانی در پی پاخوری و تابش نور، براقتر و خوش رنگتر میشود.
سوری عنوان کرد: ارزانقیمت تمام شدن رنگرزی شیمیایی باعث شده اکثر تجار و بازاریها به این سمت و سو ق پیدا کنندو ما بخش بزرگی از بازار خارجی را از دست بدهیم.
وی با ابراز اینکه اینکه استفاده از رنگهای شیمیایی این مزیت را از فرشها و سایر بافتههای داری ما همچون گلیم و گبه گرفته، اظهار کرد: در این داربافتها نیز پایه اولیه بافت، پشم است و تنها تفاوت آنها در نوع بافت و ضخامت خامهها است.
وی با اشاره به اینکه معمولاً در بافت گبه اصیل، از رنگرزی گیاهی و یا پشمهای خام ابرشدار (در زبان ترکی به معنای سایه روشن و جوگندمی بودن) استفاده میشد، گفت: وقتی این پشمهای نساجی شده و توسط رنگهای شیمایی رنگ میشوند، دیگر آن خاصیت سایهروشن را در یک رنگ شاهد نخواهیم بود. همین یکدست بودن به گبه بافتشده حالت ماشینی بودن داده و کیفیت محصول را کاهش میدهد.
این کارشناس صنایع دستی در حوزه داربافتها با تأکید بر اینکه در بافت گلیم نیز از خامه مورد نیاز در صنعت فرش استفاده میشود اظهار کرد: تنها در ضخامت خامه و رجشمار تفاوت وجود دارد، البته در برخی نقاط کشور همچون آذربایجان از ابریشم و خامه ابریشمی نیز در بافت گلیم استفاده میشود.
سوری با اشاره به اینکه تقریباً تا چند سال پیش ظرفیت تولید هنر- صنعت فرش، گلیم و گبه نهتنها در نهاوند و همدان بلکه در کل کشور بسیار پایین آمده بود گفت: با مطرح شدن بهرهمندی از بیمه تأمین اجتماعی برای فعالان این عرصه و تعریف برخی الزامات همچون داشتن دار و بافت آن برای بهرهمندی از این فرصت، بهمثابه یک اهرم عمل کرد به طوری که تا چند سال پیش شرایط بهتر شده بود اما با حذف بیشماری از بیمهشدگان بنا به عدم توانایی پرداخت حق بیمه در زمانهای تعریفشده، بازهم رونق افتادن این هنر صنعت را در پی داشت.
وی با تأکید بر اینکه در این زمینه نمیتوان از مانعی همچون آپارتماننشین شدن مردم و در پی آن عدم هماهنگی این ساختار با نوع فعالیت غافل شد گفت: این امر زمانی بغرنجتر میشود که برخی از بافندگان، شرایط ادامه کار در بیرون از منزل را بهدلیل داشتن فرزند خردسال و یا عدم توانایی برای هزینه ایاب و ذهاب، ندارند.
این هنرمند نهاوندی دیگر مانع پیش روی رونق این فعالیت را نوسان و بالا رفتن لحظهای قیمت مواد مصرفی و اولیه در این هنر صنعت دانست و ابراز کرد: درواقع این امر بافندگان بسیاری که از قشر پایین جامعه به لحاظ اقتصادی هستند را از گردونه خارج کرده است.
سوری با اشاره به اینکه در حال حاضر صادرات این محصولات در شهرستان از طریق برخی تجار و تولیدکنندگان که در کار خود خلاقیت را بهکار گرفتهاند در حال انجام است اظهار کرد: برای نمونه اخیراً یک روحانی در عرصه تولید و صادرات این محصول با بهکارگیری خلاقیت (بافت ابیات حافظ) بازارهای مناسب صادراتی خوبی را جذب کرده است./سپهر غرب
دیدگاه شما