به گزارش پایگاه خبری گرو به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، فضای ساحل شهر بندرعباس در این روزهای نوروزی از دود قلیان اشباع شده به نوعی که دیگر محیط را برای نفس کشیدن سخت کرده است. اما باز این خداوند رحمان است که با مأمور کردن طبیعت و وزش باد بهاری فضای ساحلی بندرعباس و خلیج فارس را قابل تحمل کرده است.
به راستی چه کسی این بدعت را در بین مردم ما نهاد که در اوقات فراغت خود با استشمام دودی سرطان زا هم فضای بیماری ها را برای خود بگشائیم و هم دیگران را از این محیط فراری دهیم، یاد میرزای شیرازی بخیر زمانی که در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا در اثر ولخرجی های زیاد و عیاشی ها، پول هایش تمام شد و چون دیگر پولی در بساط نداشت امتیازی را در زمینه کشت، توزیع و فروش توتون و تنباکو به یکی از مشاوران و نزدیکان نخست وزیر انگلیس به نام "ماژور تالبوت " واگذار کرد و در مقابل 25 هزار لیره دریافت کرد. مطابق این قرارداد کمپانی "رژی" باید سالانه 15 هزار لیره به صندوق دولت ایران واریز می کرد و در مقابل کشت و فروش توتون و تنباکو را در انحصار خود می گرفت یعنی از زارعان ارزان می خرید و گران می فروخت در جریان امضای این قرارداد عده ای از درباریان خصوصا امین السلطان، صدر اعظم، با دریافت رشوه هایی، نقش ایفا می کردند.
در مقابل این قراداد، مردم شهرهای مختلف به رهبری روحانیت به مخالفت و مقابله پرداختند و جنبش هایی در شیراز, به رهبری "سید علی اکبر فال اسیری" , در تبریز به رهبری"حاج میرزا جواد آقامجتهد" در اصفهان، به رهبری " حاج شیخ محمدتقی آقانجفی" (که اولین بار حکم تحریم تنباکو را صادر کرد) و در تهران به رهبری میرازی آشتیانی برپا شد که با سرکوب دولت مواجه شد و عده ای از علما تبعید شدند.
در این موقع سید جمال الدین اسدآبادی به پیشنهاد سیدعلی اکبر فال اسیری که در تبعید بود، نامه ای در این رابطه به میرزای شیرازی نوشت. بعد از ارسال نامه یاد شده میرزای شیرازی تلگرافی به نزد شاه فرستاده و می گوید کسانی را که تبعید کرده به کشور بازگرداند و در مورد قرارداد، مخالفت خود را ابراز می کند, اما ناصرالدین شاه به این تلگراف اعتنایی نکرد به همین خاطر میرزای شیرازی فتوای تاریخی خود را به این شرح صادر کرد: "الیوم استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان (عج) است." با صدور این فتوا جنبش عظیمی به راه افتاد تا آنجا که حتی در حرمسرای ناصرالدین شاه قلیان ها را شکستند. این جریان ادامه یافت در تاریخ 23 جمادی الاولی 1309 اعلانی در کوچه و بازار زده می شود که: " بر حسب حکم جناب میرزای شیرازی، اگر تا 48 ساعت دیگر امتیاز دخانیات لغو نشود یوم آتیه جهاد است، مردم مهیا شوید". ناصرالدین شاه ابتدا قصد مقاومت داشت اما در مقابل جنبش مردمی عظیمی که به راه افتاده بود مجبور شد ابتدا امتیاز داخله و سپس کل امتیاز را لغو کند.
حال چه کسی مسئول جلوگیری از این پدیده شوم است که به عنوان یک فرهنگ در بین جوانان ما رواج پیدا کرده است، چرا برخی از سودجویان می توانند سرطان را در کنار دریای نیلگون خلیج فارس آزادانه بفروشند و افرادی ناآگاه هم بابت آن پول بپردازند، تا کی باید سر خود را زیر آب شور دریا کنیم و این مشکلات را نبینیم ، پس وظیفه برطرف کردن مشکلات فرهنگی در هرمزگان با کیست؟
متأسفانه تا کنون هر مسئول بلند پایه دولتی که در بندرعباس حضور پیدا کرده فقط با دغدغه اقتصادی و تبدیل کردن هرمزگان به کمربند ترانزیت کشور آمده است و هرچند کار مقطعی بوده اما تا به حال قدم چندان ماندگاری برای فرهنگ استان برنداشته است. به نظر شما اگر جلوی فروش آزاد قلیان را در ساحل بگیرند نمی شود کمی از موج این دودهای آلوده کاست؟
خلیج فارس شجاع است، او سابقه مقابله مستقیم و درگیری با امریکا را دارد اما اکنون با دود قلیان برخی از جونان ما احاطه شده است، جوانانی که آینده سازان این مملکت هستند و چشم امید همه به آنان است.
اقدام عملی برای مبارزه با بی فرهنگی نیاز است و نباید از آن چشم پوشی کرد، مگر بدون قلیان نمی شود زندگی کرد؟ چرا دید مدیران و مسئولین نسبت به آیند باز نمی شود و فقط جلوی پای خود را می بینند. همه باید برای نجات خلیج فارس و جوانان آن دعا کنیم.
انتهای پیام/
دیدگاه شما