به گزارش سایت گرو، شهرستان نهاوند در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود به دلیل موقعیت ویژه ای که دارد، همواره کانون تحولات و حوادث مهم و یکی از مراکز ثقل تاریخ ایران بوده است. رویدادهایی هم چون جنگ نهاوند(فتح الفتوح) که سرنوشت ایران را تغییر داد و به نهاوند لقب دروازه ورود اسلام به ایران داد، خود حکایت از اهمیت ویژه نهاوند در تاریخ ایران و قدمت این سرزمین دارد.
شهرستان نهاوند در پیروزی و شکل گیری انقلاب اسلامی نیز نقش ارزنده و ممتازی دارد به طوری که در سال های قبل از اوج گرفتن نهضت انقلاب اسلامی و از همان ابتدای مبارزه در سال 42 توسط حضرت امام (ره)با پیروی از مرجع خویش قدم در راه مبارزه با طاغوت برداشتند و نمونه ی بارز آن گروه انقلابی ابوذر و شهادت مظلومانه 6 نفر از اعضای اصلی آن در سال 52 به دستور مستقیم شاه خائن می باشد.
یکی دیگراز مهمترین اتفاقات سال 57 در کشور و در نهاوند که تأثیرگذار ومهم می باشد، پایین کشیدن مجسمه شاه در 15آبان ماه 57 برای اولین بار در ایران و در طول مبارزات انقلابی مردم می باشد که نهاوند را به عنوان نماد مبارزه با ظلم و استبداد و اولین شهری که در ایران مجسمه شاه را پایین کشید قرار داد و برگ افتخار آفرین دیگری بر افتخارات نهاوند در طول تاریخ کهنش افزوده شد.
در ایام دهه فجر که میگذرد حیف است از دلاوریهای مردان و زنان روستای 2500 نفری جهانآباد نهاوند یادی نکنیم همان روستایی که حاصل هجوم وحشیانه ساواک و گارد شاهنشاهی به این روستا، شهادت 2 نفر و مجروحیت 16 نفر دیگر شد که بعد از گذشت 36 سال از جنایت ساواک در حق این مردم مظلوم ، شرح حادثه را از زبان شاهدان عینی آن بازگو میکنیم:
روستای جهانآباد در بخش مرکزی شهرستان نهاوند قرار دارد این روستا قبل از انقلاب 900 نفر جمعیت داشت ولی در حال حاضر دارای نزدیک به 2500 نفر جمعیت و جزو آبادترین روستاهای شهرستان نهاوند است.
خدایار یوسفی یکی از مجروحین حادثه حمله ساواک به روستای جهان آباد در گفت و گو با سایت گرو، گفت: سابقه مبارزاتی مردم روستای جهان آباد نهاوند به سال ها قبل از انقلاب برمیگردد که و در یکی از برنامه هایی که داشتیم هیئت ولیعصر(عج) این روستا در اربعین سال 1354 به قم اعزام می شود و در حسینیه آیتالله مرعشی نجفی در حضور روحانیان و به ویژه مرحوم کافی وارد حسینیه شدیم و مداح هیئت حاج عین علی زمانیان با سرنوحه ای با عنوان " حسین جان کفنت کو خمینی وطنت کو" خشم خود را به حکومت نشان دادند.
خدایار یوسفی مجروح حادثه حمله ساواک به روستای جهان آباد
وی می گوید: به دنبال ناآرامی های سال 57 در نهاوند، رژیم مجبور شد گروهی از رنجرهای پادگان نظامی زنجان که حدود شصت نفر بودند را به فرماندهی شخص سنگدلی به اسم حسینی، با دو هلی کوپتر نظامی روانه نهاوند کنند و آنان به محض ورود به شهر با خشونتی تمام شروع به ضرب و شتم مردم و تیراندازی به سوی آنها نمودند.
یوسفی افزود: نوار و اطلاعیههای حضرت امام(ره) با کمترین زمان ممکن توسط روحانی مبارز حاج شیخ احمد زمانیان از یاران امام خمینی(ره) که اهل این روستا بود و نیروهای انقلابی از قم وارد روستا و بلافاصله در شهرستان نهاوند و بعضی از شهرستانهای غرب کشور توزیع می کردیم که همین اقدامات سبب شد ابتدا روستا توسط ژاندارمری و شهربانی و بعدها توسط ساواک زیر نظر گرفته شود.
این مبارز انقلابی در مورد حادثه 25 دیماه 57 و حمله ساواک به روستای جهانآباد میگوید: قرار بود جوانان انقلابی در روز 25 دیماه 1357 در خانه شهید نور خدا زمانیان جمع شویم که بیش از 30 نفر آن شب آماده بودند که متأسفانه توسط مخبرین ساواک محل ملاقات لو رفت.
یوسفی اظهار داشت: پساز این که محل قرار لو رفت و تمامی افراد که بیش از 30 نفر بودند به محاصره خیل عظیم نیروهای ساواک، ژاندارمری و گارد ویژه شاهنشاهی مستقر در زنجان که به نهاوند اعزام شده بود درآمدند و در منزل شهید زمانیان زد و خورد بین نیروها انجام شد و در نخستین اقدام بنده با تیر اندازی ساواک از پشتبام مورد هدف قرار گرفتم و از ناحیه پا زخمی شدم و من را سریعا به نهاوند منتقل کردند.
حاج عینعلی زمانیان یکی دیگر از مبارزان انقلابی روستای جهان آباد در تشریح این حادثه به خبرنگار ما گفت: در هجوم بعدی نیروها، مأموران از در و دیوار منزل وارد خانه شدند و زن و فرزند شهید زمانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و سپس شهید نور خدا و علی کوچک زمانیان را در مقابل چشم همسر و فرزندان خردسال آنها به شدت کتک زدند.
حاج عینعلی زمانیان مبارز انقلابی روستای جهان آباد
وی بیان کرد: بعد از اینکه گارد زنجان تحت فرماندهی شخصی به نام حسینی وارد روستا شد18 نفر از افراد انقلابی را بشدت مضروب می کنند، سپس آنان را در کامیون ریخته و به شهربانی نهاوند می برند و پس از شکنجه های بسیار آنان را بین کوهانی و جهان آباد بر روی برفها رها می کنند.
زمانیان گفت: مردم با شنیدن ناله مجروحان به کمک آنان شتافته و به دلیل ناامنی در نهاوند آنها را به بیمارستان ملایر می برند که دونفر از آنان به نام های «نورخدا زمانیان» و «علی کوچک زمانیان» بر اثر شدت ضربات وارد شده به شهادت می رسند.
رضا زمانیان فرزند شهید علی کوچک زمانیان که در سال 57 دانشآموز مقطع راهنمایی بود در تشریح شب حادثه می گوید: رژیم ستمشاهی بهقدری از مردم این روستا و روحانی مبارز آن ترس داشت که بارها با حمله وقت و بیوقت باعث رنجش مردم و شکست درب و پنجره خانه آنها میشد و بارها جوانان روستا را زندانی و شکنجه میداد و در نهایت نیز با گسیل کردن نیروهای ساواک و گارد ویژه خود مردم بیدفاع و مظلوم را به خاک وخون کشید.
رضا زمانیان فرزند شهید علی کوچک زمانیان
وی اظهار داشت: همه دعوتشدگان سر ساعت 9 در منزل ما حاضر شدند و من برای آنها چای میبردم که در مورد راهپیمایی فردای آن روز یعنی 26 دی باهم مشورت و هماهنگی کنند که شهید قنبر زمانیان (بعدا در جنگ تحمیلی به شهادت رسید) که در سر کوچه کشیک میداد یک از ماموران گارد را با چوبدستی میزند و با فریاد میگوید ماموران آمدند و بعد فرار میکند.
فرزند شهید زمانیان گفت: ساعت 11 بود که با بی رحمی تمام به خانه ما از درودیوار هجوم آوردند و تمام اهل خانه را مورد ضرب و شتم قرار دادند و شکنجه، مجروح و بازداشت کردند پدرم و شهید علی کوچک را زیاد شکنجه کردند بهطوریکه در وسط راه اعزام به ملایر شهید شدند.
همسر شهید علی کوچک زمانیان نیز به ما گفت: همسر من رئیس انجمن حکومت شاه در روستا بود ولی در جلساتی که شرکت میکرد غذا و چای آنها را نمیخورد و میگفت این حق مردم و بیت المال است.
همسر شهید علی کوچک زمانیان
وی گفت: خشم نیروهای شاهنشاهی از این بود چرا منزل ما که همسرم نماینده دولت شاه و رئیس انجمن روستا بود به پاتوق انقلابیون ضد حکومت تبدیلشده است و به این خاطر با فحاشی و بیاحترامی کامل همسرم را جلوی چشم همه ما کتک زدند تا بعد از چند ساعت شهید شد.
همسر شهید نورخدا زمانیان نیز در گفت و گو با ما گفت: خدا شاهد است که همسرم چقدر برای پیروزی انقلاب تلاش می کرد و همیشه به من می گفت که یک روزی امام می آید و به امید خدا شاه خواهد رفت ولی متاسفانه نیروهای خونخوار ساواک اجازه ندادند وی به ارزویش یعنی دیدن امام برسد.
همسر شهید نورخدا زمانیان
وی می گوید: همسرم در گرمای شدید و با وجود اینکه کار می کرد هیچ وقت نماز و روزه اش فراموش نمی شد و ارادت خاصی به امام خمینی(ره) داشت و به شوق دیدن روی امام خمینی دست به قیام علیه شاه ضد و در این راه نیز به آرزویش رسید.
خبر حادثه روستای جهان آباد در روزنامه کیهان تاریخ 26 دی سال
57
گزارش: مهدی سهرابی
انتهای پیام/
دیدگاه شما