به گزارش پایگاه خبری گرو در روستای زرامین از توابع شهرستان نهاوند رزمنده ای زندگی میکند که همه او را با نام شکارچی تانک می شناسند .به مناسبت هفته دفاع مقدس گفت و گوی با این رزمنده نهاوندی انجام داده ایم که دراین قسمت توجه شما را به آن جلب می نماییم
اقای عربعلی احمدوند متولد سال 1330 در روستای زرامین سفلی است .در مورد اینکه چرا این لقب را به او داده اند از وی پرسیدم که وی در جواب گفت : در عملیات فاو بودیم که بنده 360 گلوله آر پی جی به سمت تانک های رژیم بعثی عراق شلیک کردم و بعد متوجه شدم که 80 تانک عراقی را منهدم کردم و از آن تاریخ به بعد به شکارچی تانک معروف شدم
آقای احمدوند می گوید : بعد از عملیات فاو بود که چند خبرنگار به منطقه عملیاتی آمده بودند و به دیدار شهید علی چیت سازیان فرمانده ما رفتند که شهید چیت سازیان و آقای سلگی که خود از جانبازان سرافراز نهاوند هستند به خبرنگاران گفتند که با بنده مصاحبه کنند و این خبرنگاران به من گفتند شما چطور این همه تانک را از نیروهای عراقی منهدم کردید و من گفتم این امداد غیبی خداوند بود که این گلوله ها به تانک ها برخورد کردند و من فقط وسیله بودم .
جنگ زرامین با صدام است
این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت :در عملیات فاو 170 نفر از جوانان و اهالی روستای شهید پرور زرامین در جبهه حضور داشتند که بسیاری از همرزمان من در این عملیلات شهید و جانباز شدند و این روستا 32 شهید سرافراز تقدیم انقلاب کرد و در طول 8 سال جنگ تحمیلی حضور رزمندگان روستای زرامین به حدی بود که بچه ها ی جبهه به ما می گفتند جنگ صدام و زرامین است .
وی گفت : شغل من هم اکنون کشاورزی و باغداری است و وقتی به کار کشاورزی می پردازم به یاد همرزمان شهیدم مانند سردارشهید حیدر سهرابی که افتخار نهاوند است می افتم و حسرت می خورم که چرا من از قافله دوستان عقب مانده ام .
عربعلی احمدوند گفت : به خاطر رفتن به جبهه هیج انتظاری نداشته و ندارم و بر کسی منت نگذاشته ام چون به خاطر اسلام و وطن خود به جبهه رفته ام و تا سال 83 هیچ حقوقی دریافت نمیکردم ولی از این سال به بعد از بنیاد شهید به من گفتن بیا و حقوق جانبازیت را دریافت کن و اگر دوباره اسلام و وطن در خطر باشد دوباره حاضرم دین خود را ادا کنم .
اقای احمدوند یکی از خاطرات جالب خود را بای ما بازگو کرد و گفت : در یکی از عملیات ها که گلوله های آر پی جی زیادی شلیک کرده بودم متوجه شدم که از هردو گوشم خون بیرون می آید که یکی از همرزمانم به من گفت پرده هر دوگوشت پاره شده است و از من خواستند که به عقب بیایم ولی قبول نکردم و به شلیک کردن ادامه دادم و وقتی که می خواستم گلوله ای بزنم با دست به شانه من می زدند و من را متوجه میکردند که الان باید شلیک کنی چون هردو گوشم دیگر صدایی نمیشنید.
در ادامه این گزارش با چند تن از اهالی روستای زرامین سفلی در مورد شکارچی تانک سوال کردیم که همه به نیکی از او یاد میکردند و می گفتند که اقای احمدوند با وجود این که سال های زیادی در جبهه حضور داشته از طریق کشاورزی امرار معاش می کند و ادامه میدادند که وی افتخار نهاوند و به ویژه باعث سربلندی مردم روستای ما است و ما هم راه او را که همانا تبعیت از مقام معظم رهبری است با قدرت ادامه می دهیم .
دیدگاه شما